در پاش فتادهام به زاری
آیا بود آن که دست گیرد |
دل اگر توشه و توانی داشت
در ره عقل کاروانی داشت |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد |
در دل همان محبت پیشینه باقی است
آن دوستی که بود در این سینه باقی است |
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود |
در کوی نیکنامی مارا گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را |
ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو
کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما |
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت ما برسان سرود و گل و ریحان را |
آبی که خضر حیات از او یافت
در میکده جو که جام دارد |
در عاشقی گریز نباشد ز ساز و سوز
استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم |
اکنون ساعت 11:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)