پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

فرگل 02-20-2012 08:54 AM

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

shokofe 02-20-2012 08:56 AM

در سنبلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز

MAHDI 02-20-2012 09:00 AM

زان سفله حذر کن که توانگر شده باشد
زان موم بیندیش که عنبر شده باشد

shokofe 02-20-2012 09:02 AM

در جنب بحر جود تو از ذره کمتر است
صد گنج شایگان که ببخشی به رایگان

فرگل 02-20-2012 09:18 AM

نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم

مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست

SOHRAB_HAZHII 02-20-2012 09:20 AM

توئی که تای ندارد وحید و فردی و یکتا

نبود غیردوتائی نه جسم را و نه جانرا

MAHDI 02-20-2012 11:02 AM

ابر چون پنبهٔ افشرده شد از گریه و ما
مژه‌ای پاک نکردیم درین فصل بهار

فرگل 02-20-2012 11:35 AM

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

رزیتا 02-20-2012 11:53 AM

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود سیل و از مژه روانه

FereShteH 02-20-2012 01:33 PM

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها


اکنون ساعت 08:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)