![]() |
دوست بهتر!!
يه شب خانم خونه به خونه بر نميگرده و تا صبح پيداش نميشه!
صبح بر ميگرده خونه و به شوهرش ميگه كه ديشب مجبور شده خونه يكي از دوستهاي صميميش (مونث) بمونه... شوهر بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي زنش زنگ ميزنه ولي هيچكدومشون حرف خانم خونه رو تاييد نميكنن! يه شب آقاي خونه تا صبح برنميگرده خونه. صبح وقتي مياد به زنش ميگه كه ديشب مجبور شده خونه يكي از دوستهاي صميميش (مذكر) بمونه... خانم خونه بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي شوهرش زنگ ميزنه : ۱۵ تاشون تاييد ميكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده! ۵ تاي ديگه حتي ميگن كه آقا هنوزم خونه اونا پيش اوناست !!! نتيجه اخلاقي: يادتون باشه كه مردها دوستهاي بهتري هستند ! |
عشق و ازدواج!!!
شاگردی از استادش پرسيد:" عشق چست؟ " استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچينی! " شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسيد: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه های پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهای گندم زار رفتم ." استاد گفت: " عشق يعنی همين! " شاگرد پرسيد: " پس ازدواج چيست؟ " استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور. اما به ياد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! " شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسيد که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل رفتم و اولين درخت بلندی را که ديدم، انتخاب کردم. ترسيدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم." استاد باز گفت: ازدواج هم يعنی همين" !!!
|
چگونه همسر آینده خود را پیدا کنید؟!
15 سالگی: ورود شما را به این کلاس خوش آمد می گویم، اما شما بایستی توجه داشته باشید درست است که برخی توانایی ها را دارید، اما باور کنید که هنوز برخی توانایی ها را ندارید(!) و مهتر از همه اینکه هنوز دهانتان بوی شیر می دهد، بروید عموپورنگ و خاله شادونه تان را نگاه کنید و سعی کنید بچه ی خوبی باشید، قبل از خواب دندانتان را مسواک بزنید، مراقب باشید عاشق دختر همسایه تان که با او لی لی بازی می کنید نشوید، اصولا این غلط های زیادی برای شما زود است!!
19سالگی: شما به تازگی وارد دانشگاه شده اید، تمام تلاش خود را بکنید، شما باید نیمه ی گشمده ی خود را پیدا کنید، تنها یک نفر در دنیا وجود دارد که می تواند همسر شما شود، سعی کنید به زبان های بیگانه تسلط کافی پیدا کنید، با توجه به جمعیت هفت میلیاردی که حدودا سه و نیم میلیاردش را غیر همجنسان شما تشکیل می دهند راه سختی در پیش دارید. اما شما جوان هستید و پرانرژی و زمان بسیاری هم دارید! 21 سالگی: اوه! کمی خسته شده اید! بهتر است چند وقتی را استراحت کنید، حالا کمی هم نوبت نیمه ی گمشده تان است که به دنبال شما بگردد! مطمئنا او شما را پیدا خواهد کرد، اصولا بایستی از همین ابتدا وظایف را تقسیم نمود!! 23 سالگی: اصولا نیمه ی گمشده یک تئوری مزخرف و رد شده است که شاعرها برای فروش شعرهایشان از آن بهره برده اند، و در مورد آن (چه شاعرها و چه غیرشاعرها) شعرها گفته اند!! شما بایستی عاشق بشوید. بدین منظور کافی است هر روز سه مرتبه، صبح، ظهر، شب سرتان را دوبار به دیوار بکوبانید تا کمی تا قسمتی مختان تکان بخورد!! 25 سالگی: چی؟! پنجاه درصد قضیه اوکی شده است و پنجاه درصدش اوکی نشده است؟! اوه! ببخشید! فراموش کرده بودیم بگوییم که اصولا عشق و عاشقی بایستی دوطرفه باشد و بدین منظور بایستی پدرتان کارخانه دار، مفسد اقتصادی، خرپول و یا یک چیزی تو همین مایه ها باشد، چی؟! ... شما خوشه یکی هستید؟! آن دیگر مشکل خودتان است!! 28 سالگی: اصولا این عشق و عاشقی را هندی ها اختراع کرده اند تا به واسطه ی آن فیلم های لوس و بی معنی شان را به خورد ما بدهند، نیازی به عاشق شدن نیست، فقط کمی تفاهم لازم است!! با هر کسی که رنگ و غذای مورد علاقه اش شبیه رنگ و غذای مورد علاقه ی شما بود می توانید ازدواج کنید!! 30 سالگی: اوه! شما همان شاگردی هستید که 15 سال پیش به کلاس «چگونه همسر آینده ی خود را پیدا کنید؟!» آمده بود، هستید؟! پس موهای سرتان کو؟! به نظر می رسد 15 سال پیر شده اید!! شما فقط تا زمانی فرصت دارید که باقی موهایتان نریخته است، بهتره است قضیه را زیاد پیچیده و سخت نکنید، کمی به دور و بر خود نگاه کنید، ضرب المثلی هست که می گوید:«سنگ مفت، گنجشک مفت!»، از این پس به هر که رسیدید پیشنهاد ازدواج دهید، حتی شما می توانید به کسی که برای شما کلاس پیدا کردن همسر می گذارد هم پیشنهاد دهید ... دقت نکردین چی شد ... حتی به استادتان ... اوهوی ... شما اصلا حواست به درس هست؟! ... می گم حتی می تونی به من پیشنهاد ازدواج بدی ... آها ... همینه ... خب باید در مورد پیشنهادت فکر کنم ... خب فکر کردم ... «با اجازه ی باقی شاگردام بعله!» منبع: وبلاگ ارژنگ حاتمی |
|
نامه يك دختر به همسرآينده اش عزيزم! مي تواني خوشحال باشي، چون من دختر كم توقعي هستم. اگر مي گويم بايد تحصيلكرده باشي، فقط به خاطر اين است كه بتواني خيال كني بيشتر ازمن مي فهمي! اگر مي گويم بايد خوش قيافه باشي، فقط به خاطر اين است كه همه با ديدنما بگويند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هي بالاتربرود! اگر مي گويم بايد ماشين بزرگ و با تجهيزات كامل داشتهباشي، فقط به اين خاطر است كه وقتي هر سال به مسافرت دور ايران مي رويم توي ماشينخودمان بخوابيم و بي خود پول هتل ندهيم! اگر از تو خانه مي خواهم، به خاطر اين است كه خود رادر خانه اي به تو بسپارم كه تا آخر عمر در و ديوارآن، خاطره اش را برايم حفظ كنندو هرگوشه اش يادآور تو و آن شب باشد! اگر عروسي آن چناني مي خواهم، فقط به خاطر اين است كهفرصتي به تو داده باشم تا بتواني به من نشان بدهي چقدر مرا دوست داري و چقدر منتظرشب عروسيمان بوده اي! اگر دوست دارم ويلاي اختصاصي كنار دريا داشته باشي،فقط به خاطر اين است كه از عشق بازي كنار دريا خوشم مي آيد... جلوي چشم همه هم كهنميشود! اگر مي گويم هرسال برويم يك كشور را ببينيم، فقط بهخاطر اين است كه سالها دلم مي خواست جواب اين سوال را بدانم كه آيا واقعا "به هركجاكه روي آسمان همين رنگ است"؟! اگر تو به من كمك نكني تا جواب سوالاتم را پيدا كنم،پس چه كسي كمكم كند؟! اگر از تو توقع ديگري ندارم، به خاطر اين است كه بهتو ثابت كنم چقدر برايم عزيزي! و بالاخره... اگر جهيزيه چنداني با خودم نمي آورم، فقط به خاطراين است كه به من ثابت شود تو مرا بدون جهيزيه سنگين هم دوست داري و عشقمان فارغاز رنگ و رياي ماديات است |
تست زن ذلیلی مخصوص آقایان ایرانی |
نحوه ذخيره نام همسر در دفترچه تلفن آقايان |
|
عروسی
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها پیش فامیل مقابل آبروداری کنید میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟ با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید |
بیایید کمی سر بسر آقایون بذاریم !!!!
فقط لطفا (کیف و چمدان)خود را در دسترس نگه دارید !:d |
اکنون ساعت 10:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)