شربت قند و گلاب از لب يارم فرمود
نرگس او که طبيب دل بيمار من است |
تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن---که بضاعتی نداریم و فکندهایم دامی
|
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم |
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را----لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی
|
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد |
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی |
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها |
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی |
یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت |
تا کنج غمت در دل دیوانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقامست |
اکنون ساعت 03:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)