پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

kalantar48 06-09-2008 07:10 AM


دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت
نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت
به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن
که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت
...

Maad 06-09-2008 10:01 AM

تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب
در میخانه بسته​اند دگر
افتتح یا مفتح الابواب

kalantar48 06-09-2008 10:39 AM

بيا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزايد کمال آورد
به من ده که بس بی‌دل افتاده‌ام
وز اين هر دو بی‌حاصل افتاده‌ام


Maad 06-09-2008 12:09 PM

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می​زیبد لب لعل شکرخا را

haj_amir 06-09-2008 10:14 PM

اي صبا گر به جوانان چمن بازرسي
خدمت ما برسان سرو و گل و ريحان را

kalantar48 06-10-2008 09:10 AM

ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی


NeGin 06-10-2008 04:09 PM

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

haj_amir 06-11-2008 03:01 AM

تيري که زدي بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه انديشه کند راي صوابت

kalantar48 06-12-2008 08:47 AM


تار و پود موج این دریا به هم پیوسته است
می‌زند بر هم جهان را ، هر که یک دل بشکند


NeGin 06-12-2008 02:44 PM

دل را ز خود برکنده​ام با چیز دیگر زنده​ام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده​ام

SonBol 06-12-2008 11:03 PM

من و تو اهل بهشتیم گر چه می گویند
جهنم از هیجانات من و تو گرم است

haj_amir 06-13-2008 03:03 AM

تيره‌گون شد کوکب بخت همايون‌فال من
واژگون گشت از سپهر واژگون اقبال من

kalantar48 06-13-2008 11:00 AM

نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه ...


haj_amir 06-14-2008 01:22 AM

همچو من آلوده داماني به عشق پاک او
کوه‌کن را مي‌کند از شکوه‌ي شيرين خموش

kalantar48 06-14-2008 05:25 AM


شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا يک دم بياسايم ز دنيا و شر و شورش


haj_amir 06-14-2008 02:56 PM

شده‌ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم
که به همت عزيزان برسم به نيک نامي

kalantar48 06-16-2008 10:48 AM

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند درین عهد خریدار ندارد


NeGin 06-16-2008 12:30 PM

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی​تو به سر نمی​شود

haj_amir 06-17-2008 03:00 AM

در اين چمن چو درآيد خزان به يغمايی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

kalantar48 06-17-2008 10:54 AM

در ديدۀ من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زيرا برون از ديده ها منزلگهی بگزيده ام


haj_amir 06-17-2008 05:46 PM

منتي دارم اگر بر سر نطعم چو چراغ
بنشاني خوش و آنگه بکشي زار مرا

NeGin 06-17-2008 07:57 PM

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

haj_amir 06-18-2008 03:09 AM

من به سرمنزل خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

SonBol 06-18-2008 03:42 AM

دوباره دیده امت زل بزن به چشمانی
که از حرارت من دیده ام تو را گرم است

haj_amir 06-18-2008 04:23 AM

ترک افسانه بگو حافظ و مي نوش دمي
که نخفتيم شب و شمع به افسانه بسوخت

kalantar48 06-18-2008 10:54 AM

تو مسافری روان کن ، سفری بر آسمان کن
تو بجنب پاره پاره ، که خدا دهد رهایی


haj_amir 06-18-2008 06:36 PM

يار من باش که زيب فلک و زينت دهر
از مه روي تو و اشک چو پروين من است

kalantar48 06-19-2008 10:53 AM

تا به غايت ره ميخانه نمی‌دانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غايت باشد


haj_amir 06-19-2008 03:35 PM

در بزم از فرشته عجب نبود ار خورد
ز دست ساقيان ملک پيکرت شراب

NeGin 06-19-2008 06:38 PM

بی تو نه زندگی خوشم بی​تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بی​تو به سر نمی​شود

haj_amir 06-19-2008 10:12 PM

دوش باد از سر کويش به گلستان بگذشت
ي گل اين چاک گريبان تو بي چيزي نيست

NeGin 06-19-2008 11:39 PM

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی​کنم

haj_amir 06-20-2008 02:45 AM

مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است
کجا همي‌روي اي دل بدين شتاب کجا

kalantar48 06-20-2008 10:43 AM

آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پير مغان شدم ...


NeGin 06-20-2008 05:41 PM

منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی
اندیشه​ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من

دانه کولانه 06-20-2008 08:25 PM

نازنينا ما به ناز تو جوانی داده ايم

ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا

NeGin 06-20-2008 10:33 PM

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می​زیبد لب لعل شکرخا را

haj_amir 06-20-2008 10:50 PM

از سخن چينان ملالت‌ها پديد آمد ولي
گر ميان همنشينان ناسزايي رفت رفت

دانه کولانه 06-21-2008 12:56 AM

تو اگر عشوه بر خسرو پرويز كني

همچو فرهاد روم از عقب كوه كنی
=====================
تو را در آينه ديدن، جمال طلعت خويش
بيان کند که چه بوده‌است ناشکيبا را
بيا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به ديگران بگذاريم باغ و صحرا را
شجریان - قمر

NeGin 06-21-2008 03:27 PM

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
حالیا خانه برانداز دل و دین من است
تا در آغوش که می​خسبد و همخانه کیست


اکنون ساعت 08:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)