پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

رزیتا 04-17-2012 11:08 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mohammad.90 (پست 259298)
شب خوش

وای شیرینی کی میخاد بخره



کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (1 عضو و 2 مهمان)mohammad.90


12:30

محمد فعلا میخواد شیرینی لپ تاپشو بده بعدم دائی شدنش
مهدی هم قبولی آموزن

لنگه جان حضورت را پررنگتر بنما;) شیرینی برامون نمی مونه ها:d این هاژی ضد شیرینیه:24:

باز این سه قلوهای شیرازی کجا رفتن؟:rolleyes: "مهدی، حسین، هاژی"


کنستانتین 04-17-2012 12:27 PM

سلام علیکم
و گشت منالین کرمانشانی
خاصین

shokofe 04-17-2012 03:03 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259312)



لنگه جان حضورت را پررنگتر بنما;) شیرینی برامون نمی مونه ها:d این هاژی ضد شیرینیه:24:



من هستم خیالت جم رزی جون
آماده حمله به شیرینی;)

یلدا جوون 04-17-2012 03:20 PM

سلام به همگی حالتون چطوره؟مرسی که برام دعا کردیین همتون خیلی گلین :53::53:دعاتون گرفت ولی امتحان ندادم آخه معلممون نیومد و با نیومدنش ملتی رو شاد کرد{شیت شدن}{جشن پتو}

ROJINAjoON 04-17-2012 04:35 PM

سلام دوستای گلمممممممممممممم.
چطورید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:53::53::53:

مهدی 04-17-2012 05:12 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط donya elahi (پست 259269)
سلام رزی جون هستم زیر سایه شما ، دخترمم خوبه درگیر امتحاناتشه منم با دختر کوچیکم در گیر امتحانم.
سلام آقا مهدی
من هر جا هستم دعا گویم،آقا مهدی همه می دونن ما
تو فک وفامیلمون پر حرف نداریم شما احوالپرسیتونو کنید.;)

سلام دنیا خانوم
همه مادرها گرفتار درس و امتحانن :d برای همشون آرزوی موفقیت فرزندشان را با نمرات 20 دارم
یا من جزء همه نیستم :d یا همه نمیدونستند :d من از الان فهمیدم تو فک و فامیلا شما پر حرف ندارید. مثل فک و فامیلای خودمان :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259278)
سلام، شب همگی بخیر
منم تا فهمیدم محمد لپ تاپ خریده
می خواستم بگم مهدی بیا یه نفس راحت بکش "بالاخره":21:
سلام خواهر زاده نه ببخشید برادر زاده گرامی
شانس آوردی که به 24 ساعت نکشید وگرنه هیچی همون شانس آوردی:21:
مبارکه مبارکه:53: شیرینیش کو؟
بچه ها همه مهمون آقا مهدی، بریزید بپاشید ولی اصراف نکنید:d
حل معما قیامت بود واقعا:41:{داش مشتی} یواش یواش داری جای مارو میگیری:d


سلام عصر شما هم بخیر
آی گفتی حالا نفسی راحت میکشم :21:
خاله رزی یعنی شما عمه بودید من اشتباه میگفتم
این شورای انتصابات خانوادگی رو تشکیل ندادید اینجوری قرو قاطی میشه دیگه :21:
کی می خواد شیرنی بده :d من آماده حمله کردنم :21:
نه خاله عمه کارگاه رزی ما کجا توان جای شما رو گرفت. در رکاب شما هستیم تا چیزهای جدید تر یاد بگیریم
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259297)
سلام
خوبین
دنگ و باس(چه خبر)
دایی محمد لب تاب مبارک
اقا مهدی فقط خبر موفقیت اوردی پس شیرینیش کو؟

سلام خانوم مدیر لب تاپ دار
یک. خبر موفقیت آمیز هم خودش شیرنی هستش :d
دو. به جمله زیر توجه می نموییی:d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259297)
دیگه لازم نباشه دوباره شیرینی بگریم
چون برای سلامتی ضرر داره:d


نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259297)
انا صبا گیان کجایی کم پیدایی

دختر عمه داره می زنه تو گوش درسها حالا تا شب یک سر میاد ولی نه زیاد(ستاد پاسخگویی فک وفامیلامون)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259297)
بروبچ تازه و جدید چطورن
قهوه خونه رو مهمش کردم

ما هم خوبید :d
من تا حالا دقت نکرده ودم قهوه خونه مهم هست یا نه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط mohammad.90 (پست 259298)
شب خوش
وای شیرینی کی میخاد بخره
کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (1 عضو و 2 مهمان)mohammad.90

12:30

عصر بخیر محمد جان
کی میخواد بخره زودی بخره من گشنمه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259312)
لنگه جان حضورت را پررنگتر بنما;) شیرینی برامون نمی مونه ها:d این هاژی ضد شیرینیه:24:


خاله عمه کارگاه رزی :d
نترس لنگه جانت موقع شیرنی خوردن باشه به آنی میاد :21: مثل جواد که تا گل جدید میاد پیداش میشه :21: ( رسما دیگه لنگت سایه ما را با تیر میزنه :d)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط کنستانتین (پست 259314)
سلام علیکم
و گشت منالین کرمانشانی
خاصین

سلام کنستانتین
به این جا خوش آمدی :53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 259332)
من هستم خیالت جم رزی جون
آماده حمله به شیرینی;)

:21:
بیا خاله عمه کارگاه رزی نگفتم :d
سلام دکتر گرامی.
1 باب سوال :d شیرنی برای بدن مضر نمی باشد؟ بهتر نیست بجاش رژیم گرفت :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط یلدا جوون (پست 259334)
سلام به همگی حالتون چطوره؟مرسی که برام دعا کردیین همتون خیلی گلین :53::53:دعاتون گرفت ولی امتحان ندادم آخه معلممون نیومد و با نیومدنش ملتی رو شاد کرد

سلام یلدا خانوم
بچه ها دعا کردن امتحانت خوب بشه نه معلم نیاد :d ولی عجب حالی میده موقع امتحان معلم نیاد و امتحان گرفته نشه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ROJINAjoON (پست 259352)
سلام دوستای گلمممممممممممممم.
چطورید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:53::53::53:


سلام رژینا خانوم
چه عجب از این ورا
سخت در حال دست به یقه با امتحانا هستی؟ :dموفق باشی اونم با ضربه فنی


*************

خواستم آمار غایین رو بگم ولی ....


مثل همیشه :d خوتان میدونید دیگه اینقدر ننویسم:d


Saba_Baran90 04-17-2012 05:42 PM

سلااااااااااااام به همه فک و فامیل ها و دوست های گلم
آنا جای تک تکتون خالی
الآن از بیرون اومدم
خیس شدم اساسی
رفته بودم با مامانم (اینو گفتم که یه وقت سوءتفاهم نشه!:d) پیاده روی زیر بارون!
آنا خیلی کیف داشت!
خییییییییلی!
قانون میگه آدم زیر بارون بیرون نمیره، چون مریض میشه!
اما این قانون شکنی ها فرق نفس کشیدنه با زندگی کردن!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259166)
صبا جون الا یا ایها الساقی....:d

سلااااااااااااااام خاله گلم!_باوش
چی بگم والا!:d:o
زیربارون هم بودم دیگه!
بلللللله!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259297)
سلام
انا صبا گیان کجایی کم پیدایی

آنا ترنم گیان هی اینجام روله!
دیشب خواستم بیام، پست هاتونو خوندم اما خسته بودم
ببخشید
منتها مشکل اینجاس که مثل همیشه دوستون ندارم و دلم هم براتون تنگ نمیشه:d
اگرهم اینجا میام صرفا از سر احساس مسئولیت نسبت به دلتنگی شما هاست!:d
ما کلا فامیلی عزیزیم!:d
مگه نه پسردایی؟!
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)
دختر عمه داره می زنه تو گوش درسها حالا تا شب یک سر میاد ولی نه زیاد(ستاد پاسخگویی فک وفامیلامون)

سلاااااااااام پسردایی!
شدیدا به قول خودتون مخلصات که من نیستم ازم دفاع می کنین و به جام پاسخگو اید!:cool::cool::cool::cool:
فامیلی به این میگن!
تازه معلوم شد ما فامیلی خیلی خوب هم همدیگه رو میشناسیم!
من هر جور شده در روز حداقل یکبار یه سر به اینجا می زنم!
آنا دوتا کار رو هیچوقت بدون من انجام ندین:
یکی شیرینی خوردن
یکی هم دعوا و مردم آزاری و شر درست کردن!:d

خاله شکوفه، مهرگان، غزل، افسانه خانوم یلدا جون مهربان جون و بقیه دوستان ایشالا که ایام به کام در حد تیم ملی!:cool:
******************************************
شدییییییدا تو دلم برای همتون
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
در قبال دلتنگی هاتون برای خودم احساس مسئولیت می کنم!:d:p

SOHRAB_HAZHII 04-17-2012 07:39 PM

سلام خدمت دوستان گلم معتادتونم
الانم خماریتون بدجور اذییتم کرد اومدم
سری بهتون بزنم توپ شم برم


نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259312)
لنگه جان حضورت را پررنگتر بنما;) شیرینی برامون نمی مونه ها:d این هاژی ضد شیرینیه:24:

باز این سه قلوهای شیرازی کجا رفتن؟:rolleyes: "مهدی، حسین، هاژی"


خاله رزی فعلا که همه شیرینی ها رو شما و لنگتون می خورید
برای ما هم چیزی نمیزارید
ضمنا من در خدمتم همش سر کارم مهدی هم که افتاده تو بروبو
کل حسین هم رفته آبادان برامون عینک ریبن با آب شط بیاره

Afsaneh_roj 04-17-2012 10:17 PM

شب بر همگی خوش
 
سلام شب بر تمامی دوستان خوش باشه انشاالله :53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259166)
سلام

بر خلاف قوانین فک و فامیلی:21: دلم برای همه تون تنگ شده و طبق لنگه گری;) مثل همیشه دوستون دارم:53:

افسانه جون خسته نباشی، تازه اولشه خواهر بزار برن مقاطع بالاتر انشااله، اونوقت اصطلاح خون تو شیشه رو بهتر درک میکنی:d شوخی کردم اگه خودشون اهل درس باشن از دوم راهنمایی همه چی رو بسپر به خودشون

رزیتا خانوم ممنون بابت دلجوییت ..
راستش من درس خوندنشون رو می زارم به عهده ی خودشون .
فقط این معلم روژینا کمی کلید کرده رو مامان ها که باید براشون سوال بنویسیم و بچه ها جواب بدن .. غیر این باشه تو دفتر یادداشتشون برامون اخطار می زنه ... یا می گه یه برگه آچار به مامان هاتون دیکته بگید و بیارید مدرسه ..ههههه فکرش رو بکنید من بشینم بابا آب داد بنویسم .. تازه به دخترم هم می گه آفرین مامانت خیلی خوش خط نوشته باید بهش جایزه بدی .. منتظر کارهای بعدیش هستم ..:rolleyes:.... نا گفته نماند که معلمش واقعا عالیه .. چند بار تا حالا نمونه شده و جایزه ی نمی دونم کدوم جشنواره رو برده ..
خیلی حرف زدم بسه

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 259215)
سلام
خوبین؟

افسانه جون ما هم با پارسا مشغول امتحان هستیم تازه مثل الان که هم مریضه هم حواسم نیست میگه مامان دل بده به درس:d


همه رو بر خلاف فامیلا دوستون دارم {شیت شدن}:):53:

شکوفه خانوم .. راست میگه خب بچه دل به درس بده تا شاگرد اول بشه دیگه :) ایشاالله همیشه سلامت باشن ..

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259268)
سلام افسانه خانوم
خوبه دوباره شما هم یک دیپلم دیگه بگیرید بعد با چه ها لیسانس و ... حالا که مجبورید همه درسها را دوره کنید
ایشالله موفق باشند با نمرات عالی
خواهش حواسمان هست ولی خودمان را میزنیم به کوچه علی راست :d
این یک ماه تموم میشه سال درسی جدید هم شروع میشه :d
سلام خاله کارگاه رزی
دیروز اندکی رفتیم تمرین رانندگی با فرمون غیر هیدرولیک دستام درد گرفت :d امروز هم زدیم تو گوش آزمون شهر :d



سلام بر آقا مهدی
همین قصد رو هم دارم با بابا آب شروع کردم . امید خدا می رم برای دکترا ..
حالا تا سری بعد مدارس شروع شه یه سه ماهی وقت داریم .. بعدش خدا بزرگه

آزمون شهر رو هم که گذروندید مبارک باشه .. آقا شیرینی یادت نره .. فقط لطف کن خامه ای نباشه که خیلی وزنمون می ره بالا ..
گفتم شیرینی . یه چیزی یادم اومد .. همسر کتایون جون . می گفت این شیرینی که تو ایران بهش میگن دانمارکی . اصلا دانمارکی نیست . اونجا خود دانمارکی ها یه چیز دیگه بهش می گن .. شیرینی دانمارکی یه چیز دیگه ایه .. :rolleyes:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259359)
سلااااااااااااام به همه فک و فامیل ها و دوست های گلم
آنا جای تک تکتون خالی
الآن از بیرون اومدم
خیس شدم اساسی
رفته بودم با مامانم (اینو گفتم که یه وقت سوءتفاهم نشه!:d) پیاده روی زیر بارون!
آنا خیلی کیف داشت!
خییییییییلی!

خاله شکوفه، مهرگان، غزل، افسانه خانوم یلدا جون مهربان جون و بقیه دوستان ایشالا که ایام به کام در حد تیم ملی!:cool:
******************************************
شدییییییدا تو دلم برای همتون
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
در قبال دلتنگی هاتون برای خودم احساس مسئولیت می کنم!:d:p

سلام بر صبای مهربان .. که هیچ وقت دلش برای کسی تنگ نمی شه :53:
لطفا هر وقت رفتی زیر بارون مرا هم یاد کن :)

رزیتا 04-18-2012 12:35 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 259332)
من هستم خیالت جم رزی جون
آماده حمله به شیرینی;)


مرسی شکوفه جون، عده ای قصد دارن با توصیه به رژیم و این حرفا شیرینی رو هاپولی کنن:21: میدونم حریفمون نمیشن{شیت شدن}:d ولی کار از محکم کاری عیب نمیکنه:p
نقل قول:

نوشته اصلی توسط یلدا جوون (پست 259334)
سلام به همگی حالتون چطوره؟مرسی که برام دعا کردیین همتون خیلی گلین :53::53:دعاتون گرفت ولی امتحان ندادم آخه معلممون نیومد و با نیومدنش ملتی رو شاد کرد{شیت شدن}{جشن پتو}


یلدا جون ما هممون گلیم;) ولی همیشه دعامون اینجوری نیستا، یه وقت دیدی بدون اطلاع قبلی امتحـــــــــان برگزار شد:21:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)
آی گفتی حالا نفسی راحت میکشم :21:
خاله رزی یعنی شما عمه بودید من اشتباه میگفتم
این شورای انتصابات خانوادگی رو تشکیل ندادید اینجوری قرو قاطی میشه دیگه :21:
کی می خواد شیرنی بده :d من آماده حمله کردنم :21:
نه خاله عمه کارگاه رزی ما کجا توان جای شما رو گرفت. در رکاب شما هستیم تا چیزهای جدید تر یاد بگیریم

فعلا نفس راحت بکش، قیمت سکه اومده پایین، فعلا جیگیلی حواسش نیست، بعدا داستان داریم با این نفس راحت:21:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)
خاله رزی یعنی شما عمه بودید من اشتباه میگفتم
این شورای انتصابات خانوادگی رو تشکیل ندادید اینجوری قرو قاطی میشه دیگه :21:

قبلا اعلام شده بود اما برای جلوگیری از قروقاطی شدن مجدد:21: مجددا به اطلاع می رساند که از آنجایی که من خاله سوسانو هستم و شما پسر دایی ایشان، پس خاله بودن من مشروط می شود به پسرخاله شدن جنابعالی و چون این نیز در اذهان عمومی شوک برانگیز است، پس بیابید پرتقال فروش را:24:بقیه شو خاله ترنم بیاد بگه، گناه نکردم که خاله شما شدم{داش مشتی}:24:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)

کی می خواد شیرنی بده :d من آماده حمله کردنم :21:

شیرینی ضرر داره از همون پرتقال فروش پرتقال بگیرید کفایت میکنه:65:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)
من تا حالا دقت نکرده ودم قهوه خونه مهم هست یا نه :d

دقت نمیخواد آخه، مهم شدن یا نشدن فرقی نمیکنه، این تاپیک همیشه نوشته جدید داره:) "قانون حمایت خانواده":24:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 259355)
خاله عمه کارگاه رزی :d
نترس لنگه جانت موقع شیرنی خوردن باشه به آنی میاد :21: مثل جواد که تا گل جدید میاد پیداش میشه :21: ( رسما دیگه لنگت سایه ما را با تیر میزنه :d)

لنگه جان ما، لنگه ش تو دنیا پیدا نمیشه:53::53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259359)


سلااااااااااااااام خاله گلم!_باوش
چی بگم والا!:d:o
زیربارون هم بودم دیگه!
بلللللله!

سلام قربونت برم _باوش
وای به این زودی بله رو نگی، خاله ای گفتن، عمه ای گفتن:d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط SOHRAB_HAZHII (پست 259378)
خاله رزی فعلا که همه شیرینی ها رو شما و لنگتون می خورید
برای ما هم چیزی نمیزارید
ضمنا من در خدمتم همش سر کارم مهدی هم که افتاده تو بروبو
کل حسین هم رفته آبادان برامون عینک ریبن با آب شط بیاره

ما همشو نمیخوریم، نگه میداریم برا روز مبادا:21:
ای بابا اینقدر حسینو اذیتش نکنید، یه بار خودت پاشو برو عینک ریبن بگیر همونجا بزن رو چشمات و به شط نگاه کن، ببین چقدر نوشابه می بینی:24:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 259390)

رزیتا خانوم ممنون بابت دلجوییت ..
راستش من درس خوندنشون رو می زارم به عهده ی خودشون .
فقط این معلم روژینا کمی کلید کرده رو مامان ها که باید براشون سوال بنویسیم و بچه ها جواب بدن .. غیر این باشه تو دفتر یادداشتشون برامون اخطار می زنه ... یا می گه یه برگه آچار به مامان هاتون دیکته بگید و بیارید مدرسه ..ههههه فکرش رو بکنید من بشینم بابا آب داد بنویسم .. تازه به دخترم هم می گه آفرین مامانت خیلی خوش خط نوشته باید بهش جایزه بدی .. منتظر کارهای بعدیش هستم ..:rolleyes:.... نا گفته نماند که معلمش واقعا عالیه .. چند بار تا حالا نمونه شده و جایزه ی نمی دونم کدوم جشنواره رو برده ..
خیلی حرف زدم بسه

امیدوارم که نتیجه زحماتت رو با نمرات عالی بچه ها بگیری، خسته نباشی واقعا:53:

یادمه پگاه که کلاس اول ابتدایی بود زنگ دیکته میرفتم پشت پنجره کلاسشون منم دیکته می نوشتم، زنگ تفریح دوباره همونو برای بچه طفل معصوم دیکته می گفتم که مبادا یه واو جا گذاشته باشه و نمرش از 20 کمتر بشه و دفتر دیکته ش خطشه دار بشه، از بس به بچه استرس وارد کرده بودم که خودش همیشه تند از کلاس میومد بیرون میگفت مامان بدو تا زنگ کلاسو نزدن برام دیکته بگو
واقعا مثلا اگه 19 میشد چی میشد مگه؟!!! عمه هاش اگه دفتر دیکتشو با یه نمره کمتر میدیدن چی میشد مگه؟

ترنم 04-18-2012 12:49 AM

ما نسلی هستیم که بهترین حرف های زندگیمان را نگفتیم.....تایپ کردیم...‬

yad 04-18-2012 09:28 AM

ممنونم از دوستای که حالم رو پرسیدند
از اینکه غیبتم درp30city طول کشید ببخشید نبودم
:53:

shokofe 04-18-2012 10:03 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259413)
مرسی شکوفه جون، عده ای قصد دارن با توصیه به رژیم و این حرفا شیرینی رو هاپولی کنن:21: میدونم حریفمون نمیشن{شیت شدن}:d ولی کار از محکم کاری عیب نمیکنه:p

لنگه جان ما، لنگه ش تو دنیا پیدا نمیشه:53::53:
ما همشو نمیخوریم، نگه میداریم برا روز مبادا:21:



بله این حرفا همه توطئه هست که ما شیرینی نخوریم :d

و همچنین لنگه جان ما:53:

آی گفتی ما کلا" آینده نگریم و برای روز مبادا خیلی کارا میکنیم;)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259413)

یادمه پگاه که کلاس اول ابتدایی بود زنگ دیکته میرفتم پشت پنجره کلاسشون منم دیکته می نوشتم، زنگ تفریح دوباره همونو برای بچه طفل معصوم دیکته می گفتم که مبادا یه واو جا گذاشته باشه و نمرش از 20 کمتر بشه و دفتر دیکته ش خطشه دار بشه، از بس به بچه استرس وارد کرده بودم که خودش همیشه تند از کلاس میومد بیرون میگفت مامان بدو تا زنگ کلاسو نزدن برام دیکته بگو
واقعا مثلا اگه 19 میشد چی میشد مگه؟!!! عمه هاش اگه دفتر دیکتشو با یه نمره کمتر میدیدن چی میشد مگه؟

واقعا" این کارو میکردی؟:eek:
بیچاره پگاه
من با پارسا خیلی کار میکردم ولی اصلا" به نمره اهمیت نمیدادم برای همین هم خودش براش دیگه مهم نبود که حتما" بیست بگیره
مثلا" تا 18 هم میگرفت هیچی نمیگفتم

ی بار ی دیکته خیلی سخت داشتن و معلمشون به هیچ کس نمره نداد
منم برای این که بترسونمش گفتم این یعنی صفر باید بیشتر درس بخونی
اونوقت دیدم داره به برادرم میگه دایی رضا 16 بده؟ اونم گفت آره ولی ی بار عیب نداره
بعد پارسا گفت برو بابا من که صفر هم شدم هیچ عیبی هم نداره :d:d

برادرم گفت بابا اینو چطور بار آوردی؟
منم از اون وقت تصمیم گرفتم ی کم بیشتر به نمره اهمیت بدم ;)

رزیتا 04-18-2012 12:19 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 259451)


واقعا" این کارو میکردی؟:eek:
بیچاره پگاه

آره شکوفه جون:rolleyes: ولی اصلا بهش نمیگفتم باید حتما 20 بشی، البته خودشم از من حساس تر بود، یه عادت بدی که داشت وقتی تو خونه براش دیکته می گفتم مرتب کلمات رو پاک میکرد و از اول مینوشت که مثلا خوش خط باشه، همیشه میترسیدم بعد از پاک کردن یادش بره دوباره همون کلمه رو بنویسه
همیشه بهش میگفتم اشکال نداره 20 نشی، 19 هم برادر بیسته، یه روز گفت مامان 18 خواهرشه؟!!:24:

ولی تا پایان اول راهنمایی واقعا خونمو خودم میکردم تو شیشه:d یادمه دروس تاریخ و جغرافی رو باید اینقدر خوب میخوندم که بتونم مفهمومشو به بچه بفهمونم، یه بار من مریض بودم، نمرش کم شده بود، به دبیرش گفته بود مامانم نتونسته بخونه به من یاد بده، دبیرشم احضارم کرد;) و گفت باید روشتو عوض کنی، بچه شدیدا درس خوندش به خوندن نخوندن شما وابسته شده:21:
از اون موقع من راحت شدم، آی نفس راحت کشیدما;):d در واقع از همون موقع ترک تحصیل کردم دیگه:24:
از شوخی گذشته، اصلا یادم نمیاد بهش گفته باشم درس بخون
خداروشکر شانس آوردم، خودش می دونه و درساش:)


shokofe 04-18-2012 04:16 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259463)



ولی تا پایان اول راهنمایی واقعا خونمو خودم میکردم تو شیشه:d یادمه دروس تاریخ و جغرافی رو باید اینقدر خوب میخوندم که بتونم مفهمومشو به بچه بفهمونم، یه بار من مریض بودم، نمرش کم شده بود، به دبیرش گفته بود مامانم نتونسته بخونه به من یاد بده، دبیرشم احضارم کرد;) و گفت باید روشتو عوض کنی، بچه شدیدا درس خوندش به خوندن نخوندن شما وابسته شده:21:
از اون موقع من راحت شدم، آی نفس راحت کشیدما;):d در واقع از همون موقع ترک تحصیل کردم دیگه:24:
از شوخی گذشته، اصلا یادم نمیاد بهش گفته باشم درس بخون
خداروشکر شانس آوردم، خودش می دونه و درساش:)


منم الان دقیقا" همین طورم تاریخ و جغرافی و علوم و از حفظم و حسابی هم دلشوره درساشو دارم
خودم میخونم و بهش یاد میدم
با این تفاوت که خودش اصلا" عین خیالش نیست اون رو تخت دراز میکشه و من براش توضیح میدم
فکر میکنم اگه ی وقت موقع امتحانش مریض بشم حتما" صفر میشه:d
باباش هم همش میگه ولش کن من نمیتونم بد عادت شده شدیدا"

دست راست پگاه روی سرش
یعنی ی روزی میشه که خودش درساشو بخونه و من دغدغه ای نداشته باشم؟


Afsaneh_roj 04-18-2012 04:58 PM

سلام و عصر بخیر بر دوستان
 
سلام و وقت همگی بخیر باشه انشاالله :53:
فصل امتحاناته دغدغه ی خونواده ها هم که ماشاالله تمامی نداره
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259413)
فعلا نفس راحت بکش، قیمت سکه اومده پایین، فعلا جیگیلی حواسش نیست، بعدا داستان داریم با این نفس راحت:21:
امیدوارم که نتیجه زحماتت رو با نمرات عالی بچه ها بگیری، خسته نباشی واقعا:53:

یادمه پگاه که کلاس اول ابتدایی بود زنگ دیکته میرفتم پشت پنجره کلاسشون منم دیکته می نوشتم، زنگ تفریح دوباره همونو برای بچه طفل معصوم دیکته می گفتم که مبادا یه واو جا گذاشته باشه و نمرش از 20 کمتر بشه و دفتر دیکته ش خطشه دار بشه، از بس به بچه استرس وارد کرده بودم که خودش همیشه تند از کلاس میومد بیرون میگفت مامان بدو تا زنگ کلاسو نزدن برام دیکته بگو
واقعا مثلا اگه 19 میشد چی میشد مگه؟!!! عمه هاش اگه دفتر دیکتشو با یه نمره کمتر میدیدن چی میشد مگه؟

رزیتا خانم ممنون و شما هم خسته نباشی .
واقعا کارت با مزه بوده .. طفلک پگاه ... الهی .
چرا انقدر بهش استرس وارد می کردی اخه ؟؟؟

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259463)

آره شکوفه جون:rolleyes: ولی اصلا بهش نمیگفتم باید حتما 20 بشی، البته خودشم از من حساس تر بود، یه عادت بدی که داشت وقتی تو خونه براش دیکته می گفتم مرتب کلمات رو پاک میکرد و از اول مینوشت که مثلا خوش خط باشه، همیشه میترسیدم بعد از پاک کردن یادش بره دوباره همون کلمه رو بنویسه
همیشه بهش میگفتم اشکال نداره 20 نشی، 19 هم برادر بیسته، یه روز گفت مامان 18 خواهرشه؟!!:24:

ولی تا پایان اول راهنمایی واقعا خونمو خودم میکردم تو شیشه:d یادمه دروس تاریخ و جغرافی رو باید اینقدر خوب میخوندم که بتونم مفهمومشو به بچه بفهمونم، یه بار من مریض بودم، نمرش کم شده بود، به دبیرش گفته بود مامانم نتونسته بخونه به من یاد بده، دبیرشم احضارم کرد;) و گفت باید روشتو عوض کنی، بچه شدیدا درس خوندش به خوندن نخوندن شما وابسته شده:21:
از اون موقع من راحت شدم، آی نفس راحت کشیدما;):d در واقع از همون موقع ترک تحصیل کردم دیگه:24:
از شوخی گذشته، اصلا یادم نمیاد بهش گفته باشم درس بخون
خداروشکر شانس آوردم، خودش می دونه و درساش:)


خدا رو شکر که بچه های نسل جدید واقعا با هوش هستن ..
البته تا پارسال که پیش دبستانی بودن درس نشانه ها رو داشتن .
ولی امسال متاسفانه حذفش کردن .
من وقتی پسرم پیش دبستانی بود . دخترم هم عاشق این بود که با داداشش بره مدرسه :rolleyes:
خداییش هم مدیر مدرسه و هم معلمش
خیلی لطف کردن و قبول کردن زنگ های آخر تو کلاس باشه ..
و همه ی آموزش هایی که به بچه ها یاد می دادند دخترم هم یاد می گرفت ..

باباش هم بهش می گفت امیر کبیر :21:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط shokofe (پست 259509)

منم الان دقیقا" همین طورم تاریخ و جغرافی و علوم و از حفظم و حسابی هم دلشوره درساشو دارم
خودم میخونم و بهش یاد میدم
با این تفاوت که خودش اصلا" عین خیالش نیست اون رو تخت دراز میکشه و من براش توضیح میدم
فکر میکنم اگه ی وقت موقع امتحانش مریض بشم حتما" صفر میشه:d
باباش هم همش میگه ولش کن من نمیتونم بد عادت شده شدیدا"

دست راست پگاه روی سرش
یعنی ی روزی میشه که خودش درساشو بخونه و من دغدغه ای نداشته باشم؟


شکوفه خانم زن داداشم هم به پسرش خیلی سخت می گیره .
می شینه پا به پای بچه می خونه ( کلاس پنجم ابتداییه )
اگه در گفتن جواب سوال یک ثانیه تاخیر می کرد هی سرکوفت بهش می زد.

بهش گفتم این بلده چرا اذیتش می کنی ..
می گفت اگه بلد بود خوب باید سریع جواب می داد .
خلاصه گفتم بده من براش بگم . وقتی ازش سوال می پرسیدم رنگ به رنگ می شد .
بهش گفتم اصلا دوست ندارم عجله کنی فکر کن بعد جواب رو بگو .
بلد بود ولی با ترس از این که نکنه اشتباه جواب بده .
کمی با ترس جواب می داد .
آخر سر هم می گه عمه کاش همش تو به من درس می گفتی ..:rolleyes:

Saba_Baran90 04-19-2012 09:31 AM

آنا کجائیییییییییییییییییین!
بزنم بشدان؟!
من میام هیشکی اینجا نیست، بعد خودتون میاین میگین صبا کوشی غیبت خوردی!
اگه یه بار دیگه دلتون برام تنگ شد!
خب!{قاط}{قاط}{قاط}{قاط}

soltane eshg 04-19-2012 10:56 AM

سلام سلاااااااااااااااااااااام......ام یدوارم حالتون خوب خوب باشه

soltane eshg 04-19-2012 10:57 AM

من بعداز کلی گشت و گذار اینجارو پیدا کردم........................امیدوارم که عالی باشه که حتما هست........................مگه میشه کرمونشاهی بود و عالی نبود.................همتون یه دونه اید.

Saba_Baran90 04-19-2012 02:38 PM

آقا یا خانوم سلطان عشق چه اسم کاربری باحالی!:cool:
خوش اومدین
باشین پیشمون بیشتر اینجا رو میشناسین!

ترنم 04-19-2012 02:42 PM

سلام به همه دوستان همیشه حاضر و همیشه غایب
خوبین
خوش میگدره
چه خبر

سلطان عشق خوش اومدی
مطمئن باش که خوش میگذره

------
انا مه نمیدانم چرا حرفیدنم نمیاد
میام همه نوشته های بچه ها رو میخونم اما نمیتونم چیزی بنویسم

انا اقا مهدی صورتی رنگ موبایل فروش کجایی
اقا از وقتی معروف شدی دیگه تحویل نمیگری:21:

وای وای رزیتا جونم چه مادر سختگیری بودی:21:

مهرگان 04-19-2012 02:43 PM

سلام سروران :)

سلطان عشق خوش اومدی:) میتونی به بخش های مختلف سایت بری و لذت ببری از جمله اینا:
http://p30city.net/showthread.php?t=1208
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=162

مخلصیم همشهری :)

////////////\\\\\\\\\\\\

مینا گلبرگ کجایی؟
که رخ نمینمایی؟

خیر مقدم عرض میکنم بازگشت ساقی خانوم عزیز رو به سایت :)
گلای گل خونه :)
پاتوق خونه :)

اینا رو ساقی خانوم میگفتن :d

////////////\\\\\\\\\\\\

آقا بیاین برین تو انگلیسی هم خب !
صبی بری چه نمیری؟ نکنه تونم lack of motivation؟

////////////\\\\\\\\\\\\

غزلی کجایی خانومی؟
پسرخاله ما رو کسی ندیده :d

////////////\\\\\\\\\\\\

آواتارم کشنه؟
امضام چی؟
:d

راستی ترنم جان، جمله هات خیلی قشنگن که گاهی مینویسی :) خوشم ازت میا :cool:


Saba_Baran90 04-19-2012 02:52 PM

اولا که خاله رزی جونم ضمن سلام به عرض می رساند سخت گیری برای درس خیلی هم چیز خوبیه!
من کلاس اول املا بخاطر اینکه دو تا فتحه برا کلمه ندارد نذاشته بودم 18 شدم مامانم دو روز باهام حرف نزد ایناها شدم مهندس!
ترنم گیان بریچه حرفت نمیاد روله؟
مهرگان گیان رفیق شفیق چطوری؟
آنا انگلیسی تایپ کردنم نمیاد چند روزه!
ولی میام دوباره!


ترنم 04-19-2012 02:57 PM

به به مدیر بخش زبان هایه بیگانه
خوش اومدی به پاتوق خونه;)

انا اقا مهرگان جمله قابل ندارن:)خواهش میکنم
ما بیشتر:cool:
انا اقا مهرگان من زبانم افتضاح افتضاحه:65:
کلی دارم تلاش میکنم تا یه علاقه ای ایجاد کنم
زبان یاد بگیرم_:2:

رزیتا 04-19-2012 03:31 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 259510)

رزیتا خانم ممنون و شما هم خسته نباشی .
واقعا کارت با مزه بوده .. طفلک پگاه ... الهی .
چرا انقدر بهش استرس وارد می کردی اخه ؟؟؟





نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259622)

وای وای رزیتا جونم چه مادر سختگیری بودی:21:

تا میتونید سرزنشم کنید، شاید عذاب وجدان بیشتری بگیرم، بار گناهم کمتر بشه، البته خداروشکر خودش میگه چیزی یادم نمیاد، جز یه مورد که دیکته یه اشتباه داشته و گویا معلمش ازش نمره کم نکرده، نمره 20 رو بهش داده ولی زیر کلمه اشتباه رو خط قرمز کشیده و درستش رو نوشته، بعدش تو سرویس مدرسه موقع برگشت اینقدر گریه کرده بود که راننده سرویسشون گفته بود من حتما باید مادرتو ببینم، بعدش با هم اومدن در خونه و کلی نصیحتم کرد، منم گفتم نمره اصلا مهم نیست حالا چند شده؟:21: باور کنید گفتم پگاه جان حتی اگه 10 هم شده باشی مهم نیست;) که خودش با گریه به راننده سرویسشون میگفت مامانم بیچاره کاری نداره اشکام خودش میاد:24:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط soltane eshg (پست 259605)
من بعداز کلی گشت و گذار اینجارو پیدا کردم........................امیدوارم که عالی باشه که حتما هست........................مگه میشه کرمونشاهی بود و عالی نبود.................همتون یه دونه اید.

دوست عزیز خیلی خوش اومدید:53:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259626)
اولا که خاله رزی جونم ضمن سلام به عرض می رساند سخت گیری برای درس خیلی هم چیز خوبیه!
من کلاس اول املا بخاطر اینکه دو تا فتحه برا کلمه ندارد نذاشته بودم 18 شدم مامانم دو روز باهام حرف نزد ایناها شدم مهندس!
ترنم گیان بریچه حرفت نمیاد روله؟
مهرگان گیان رفیق شفیق چطوری؟
آنا انگلیسی تایپ کردنم نمیاد چند روزه!
ولی میام دوباره!

بیاید از خودش بپرسید، میگه مادرم مادرای مردم، همیشه گله منده که نمیای مدرسه درسمو بپرسی یا اینکه چرا مرتب به من نمیگی درس بخونم:mad: آخه کسی که بیرون نمیاد، مهمونی نمیاد، "بین خودمون باشه دست به سیاه و سفیدم نمیزنه" مرتب کتاب تو دستشه، خنده دار نیست من ازش بخوام درس بخونه

ولی از قدیمم گفتن دعوای اول به از صلح آخر;)
ما روز اول سخت گیریمونو کردیم، الان راحت پامونو دراز میکنیم:24:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 259623)

پسرخاله ما رو کسی ندیده :d


اگه پسر خالتون همون پسر خاله سوسانوئه که من با نیسان آبیه دیدمش
عجب دست فرمونی داشت! :d

اگرم منظورتون آریاناست که باز رفته زیارت;)



soltane eshg 04-19-2012 04:07 PM

ممنون صبای عزیز و مهربون خوشحالم از اشنایی با شما ......................
باران جان ارزو میکنم همیشه شب و روزت پر از مدادهای رنگی باشه.....................

ترنم مهربون و گل دختر عزیز ممنون از استقبال گرمت تاج سری یه دونه ای ..عزیز دردونه ای...............ممنونم از لطفت ...........................مهرگان number one حتما به مطالب سایت سر میزنم و استفاده میکنم خیلی متشکرم ازتون واقعا خجالتم دادید..................................
فقط ببخشید اگه نمیتونم بالهجه خودمون حرف بزنم خیلی وقته اونجا نبودم و از بچگی زیاد کرمونشاه نبودم که بتونم با لهجه قشنگ خودمون حرف بزنم.ازاین بابت منو ببخشید ......................یه وقت فکر نکنید کلاس میزارم .

یلدا جوون 04-19-2012 04:18 PM

سلام سلطان عشق خیلی خوش اومدی:53:

soltane eshg 04-19-2012 04:26 PM

سلام یلدا خانوم گل گلاب مهربون مرسی عزیز از لطف و محبتت.........خیلی خوشحالم ازاشنایی باهاتون..........................واقعا همه چی عالیه اینجا......................لحظاتت پر از مداد قرمز

رزیتا عزیز ممنون از خوش امد گوییت ...................همانا من گِلی ناچیز هستم ....اومدم مدتی کنار شما گلها باشم...................... البته باعذرخواهی از سعدی که شعرشو عوض کردم..................

یلدا جوون 04-19-2012 04:38 PM

سلام به دوستای گلم :53:حالتون چطوره؟
رزیتا جون اگه خدایی نکرده معلممون بخاد بی اطلاع ازمون امتحان بگیره چون کلا تو کلاسمون ده نفریم همه با هم متحد میشیم امتحان نمیدیم یا اینکه یه جوری معلممون رو می پیچونیم
آقا مهدی بانظرتون موافقم(خیلی حال میده امتحان داشته باشی و معلمت نیاد)انگار دنیارو بهت میدن

سلطان عشق عزیز میتونم یه سوال بپرسم؟

soltane eshg 04-19-2012 04:43 PM

بفرمایید.............................

یلدا جوون 04-19-2012 04:48 PM

شما خانمی یا آقا؟

soltane eshg 04-19-2012 04:52 PM

خواستم قبل از اینکه بپرسی جوابتو بدم عزیز چون حدس میزدم سوالت چی باشه...............................................خو ت چی حدس میزنی گل دختر؟

مهرگان 04-19-2012 04:56 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 259626)
اولا که خاله رزی جونم ضمن سلام به عرض می رساند سخت گیری برای درس خیلی هم چیز خوبیه!
من کلاس اول املا بخاطر اینکه دو تا فتحه برا کلمه ندارد نذاشته بودم 18 شدم مامانم دو روز باهام حرف نزد ایناها شدم مهندس!
ترنم گیان بریچه حرفت نمیاد روله؟
مهرگان گیان رفیق شفیق چطوری؟
آنا انگلیسی تایپ کردنم نمیاد چند روزه!
ولی میام دوباره!



بیا آقا، بیا، قدمکت سر چشم :)
ولی مه هیچ وخ مامانم یا بابام هی کاری به کار درسم نداشتن، هیچوقت، اینها منم دارم میشم مهندس !
ولیخب، اگه یه روز خودم مادر بشم، حتما سخت گیر میشم برای درس !



نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 259628)
به به مدیر بخش زبان هایه بیگانه
خوش اومدی به پاتوق خونه;)

انا اقا مهرگان جمله قابل ندارن:)خواهش میکنم
ما بیشتر:cool:
انا اقا مهرگان من زبانم افتضاح افتضاحه:65:
کلی دارم تلاش میکنم تا یه علاقه ای ایجاد کنم
زبان یاد بگیرم_:2:

کره مه چاکرتم :)

زبان انگلیسی فکر کن، خیلی شیرینه، حتما تو شهرتان توریستا میان، فکر کن اگه بتانی باهاشان حرف بزنی چقدر شیرینه !
مه خودم خیلی خوشم میامد او اولا که فقط با یه انگلیسی دان حرف بزنم، هرچند ممکن بود چند دقیقه بگم: ممممم مممممم ! تا فقط یه کلمه یادم بیاد !
درست میشه
اگه چیزی به نظرت میرسه که توی بخش انگلیسی کمه، بگو همکار :) ;)

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 259631)



اگه پسر خالتون همون پسر خاله سوسانوئه که من با نیسان آبیه دیدمش
عجب دست فرمونی داشت! :d

اگرم منظورتون آریاناست که باز رفته زیارت;)



سلام خاله رزیتای عزیز و دوست داشتنی :)
پسر خاله ی صبا کیه؟
صبا تو که پسر دایی داشتی اینجا ، آقا مهدی بود، که میشه داداش مه ! ;)
آریانا پسر خاله، هر جا هست امیدوارم سلامت باشه :)



نقل قول:

نوشته اصلی توسط soltane eshg (پست 259633)
ترنم مهربون و گل دختر عزیز ممنون از استقبال گرمت تاج سری یه دونه ای ..عزیز دردونه ای...............ممنونم از لطفت ...........................مهرگان number one حتما به مطالب سایت سر میزنم و استفاده میکنم خیلی متشکرم ازتون واقعا خجالتم دادید..................................
فقط ببخشید اگه نمیتونم بالهجه خودمون حرف بزنم خیلی وقته اونجا نبودم و از بچگی زیاد کرمونشاه نبودم که بتونم با لهجه قشنگ خودمون حرف بزنم.ازاین بابت منو ببخشید ......................یه وقت فکر نکنید کلاس میزارم .


کجایی مگه خواهر؟
اختیار داری، خیلی خوش آمدی :)


نقل قول:

نوشته اصلی توسط یلدا جوون (پست 259640)
سلام به دوستای گلم :53:حالتون چطوره؟
رزیتا جون اگه خدایی نکرده معلممون بخاد بی اطلاع ازمون امتحان بگیره چون کلا تو کلاسمون ده نفریم همه با هم متحد میشیم امتحان نمیدیم یا اینکه یه جوری معلممون رو می پیچونیم
آقا مهدی بانظرتون موافقم(خیلی حال میده امتحان داشته باشی و معلمت نیاد)انگار دنیارو بهت میدن

سلامعلیکم، خوبیم ولا، شما خوبی؟
ای بری چه نمیای تو بخش انگلیسی ؟
راس میگی، امتحان داشته باشی و معلمت نیاد، البته خوشاینده ولی اگه درس خوانده باشی خیلی هم خوشایند نیست !
ولی تا حالا یادم نمیاد اساتید روز امتحان نیان، ای استادا ساعتشان با گرینویچ تنظیمه !


در نهایت هم مخلص همه :)

soltane eshg 04-19-2012 04:59 PM

تهرانم ودلم لک زده برای کرمونشاه

یلدا جوون 04-19-2012 05:01 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط soltane eshg (پست 259648)
خواستم قبل از اینکه بپرسی جوابتو بدم عزیز چون حدس میزدم سوالت چی باشه...............................................خو ت چی حدس میزنی گل دختر؟

فکر کنم خانم باشید

soltane eshg 04-19-2012 05:04 PM

چی بگم والله....................نه ابجیه عزیز و دوست داشتنی......من پسر هستم........

پسر یا دختر بودن ادما فرقی نداره مهم ..............دل ادماست .........................دل نشکون هرچی میحوای باش..................

یلدا جوون 04-19-2012 05:12 PM

ببخشید اشتباه حدس زدم امیدوارم که ناراحت نشده باشید،برادر:)
با نظرتون موافقم

soltane eshg 04-19-2012 05:15 PM

از چی ناراحت بشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به دلم یاد دادم از هیچکس ناراحت نباشه..................درضمن یلدا جان شماهم جز خوش امدگویی حرفی نزدی عزیز...................................................
راستی بچه ها تاپیک صندلی داغ تو این تالار داریم؟

یلدا جوون 04-19-2012 05:37 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط soltane eshg (پست 259657)
از چی ناراحت بشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به دلم یاد دادم از هیچکس ناراحت نباشه..................درضمن یلدا جان شماهم جز خوش امدگویی حرفی نزدی عزیز...................................................
راستی بچه ها تاپیک صندلی داغ تو این تالار داریم؟

بله که داریم شما استقلالی هستین یا پرسپولیسی؟

اهورا 04-19-2012 05:38 PM

خیر مقدم
 
سلام سلطان عشق ، خیلی خوش اومدی

به من میگن باغبون گلهای زیبای بهشتی ، شما هم یه گل دیگه از گلهای زیبای بهشتی هستین

به باغ زیبای گلهای بهشتی خوش اومدین :53::cool:


اکنون ساعت 11:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)