پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ) (http://p30city.net/showthread.php?t=4124)

Omid7 11-20-2010 11:45 PM

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

yad 11-21-2010 06:15 AM

مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که زصحرای ختن آهوی مشکین آمد

shokofe 11-21-2010 11:21 AM

دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد

فرانک 11-21-2010 02:38 PM

دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا
که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه

FereShteH 11-21-2010 06:06 PM

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

فرانک 11-21-2010 06:29 PM

ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
میداندت وظیفه تقاضا چه حاجتست

FereShteH 11-22-2010 10:45 AM

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

neoba 11-22-2010 04:39 PM

آن که من در جستجویش از خرد بیرون شدم
کس ندیده است و نبیند مثلش از هر سو ببین

فرانک 11-22-2010 04:55 PM

نگشاید دلم چو غنچه اگر
ساغری از لبش نبوید باز

neoba 11-22-2010 07:57 PM

ز خوف هجرم ایمن کن اگر امید آن داری
که از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد


زندگی کوتاه تر از آنیست
که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم .



فرانک 11-22-2010 08:17 PM

ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز

روناک 11-23-2010 05:53 PM

ز دست برده بود خمار غمم سحر
دولت مساعد آمد و می در پیاله بود

neoba 11-24-2010 02:09 AM

در حق من به درد کشی ظن بد مبر
که آلوده گشت خرقه ولی پاک دامنم

فرانک 11-24-2010 09:33 AM

مگر تو شانه زدی ملک عنبر افشان را
که باد غالیه است و خاک عنبر افشان

مهبا 11-24-2010 11:06 AM

نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

sharareh1 11-24-2010 01:11 PM

در سرای مغان رفته بودو اب زده
نشته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده

فرانک 11-24-2010 01:46 PM

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

shokofe 11-24-2010 07:46 PM

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

فرانک 11-24-2010 09:10 PM

از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست

FereShteH 11-24-2010 10:16 PM

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

life 11-24-2010 11:11 PM

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

neoba 11-25-2010 03:18 AM

بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کآنجا سیاهکارانند.



آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند

آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند

آدم هاي كوچك بي دردند



yad 11-25-2010 08:23 AM

درآ که در دل خسته توان در آیدباز
بیا که در تن مرده روان درآید باز

Omid7 11-25-2010 07:38 PM

ز رقيب ديو سيرت به خداي خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را

yad 11-26-2010 02:30 PM

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری
با خبر باش که سر می شکند دیوارش

فرانک 11-27-2010 06:24 PM

شرابی بی خمارم بخش یارب
که با وی هیچ درد سر نباشد

neoba 11-28-2010 06:01 PM

دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود


این رسم زندگیه توی این دنیای خاکیه
حقیقت عدالت خداست
واقعیت اختلاف بالای شهر با پائین شهره
حقیقت دلای پاک و معصومه
واقعیت هوس نشسته در کمینه
حقیقت عشقه
واقعیت نفرته
توی این دنیا هر روز و هر لحظه حقیقت فدای واقعیت میشه

FereShteH 11-28-2010 10:01 PM

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

فرانک 11-29-2010 12:40 PM

ای که از مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سر گردان را

yad 11-29-2010 04:42 PM

ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزدست از این کمال تیرمراد بر هدف


neoba 11-30-2010 02:57 AM

فیض ازل به زور وزر ار آمدی بدست
آب خضر نصیب اسکندر آمدی



خداوندا،
کاش به زمانی برمیگشتم که تنها غم زندگیم شکستن نوک مدادم بود

عسل22 11-30-2010 03:11 AM

من بلد نیستمممممممممممممممممممممممممم م هیچوقتم حفظشون نکردممممممممممممم:20::d

shokofe 11-30-2010 10:07 AM

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

FereShteH 11-30-2010 12:40 PM

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

فرانک 11-30-2010 05:56 PM

آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع

neoba 11-30-2010 05:59 PM

عشق است ومفلسی وجوانی ونوبهار
عذرم پذیر و جرم بذیل کرم بپوش




اگرهمه سکه داشتند, دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند و یکنفر کنار خیابانخواب گندم نمی دید تا دیگری از سر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش را نثار اوکند

فرانک 11-30-2010 06:11 PM

شاه ترکان سخن مدعیان میشنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد

neoba 11-30-2010 06:28 PM

دلم رمیده شد و غافلم نم درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش



ایمان همچونکودک یکساله ای استکه وقتی شما او را به هوا می اندازید
میخندد

چون میداند که شما او را خواهید گرفت
.

روناک 11-30-2010 07:44 PM

شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی
دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام

FereShteH 12-01-2010 11:32 AM

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها


اکنون ساعت 12:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)