من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم |
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی |
ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغها |
گر مريد راه عشقی، فکر بدنامی مکن
شيخ صنعان، خرقه رهن خانه خمار داشت ای جویبار راستی از جوی یار ماستی.... |
یک پاره اخضر میشود یک پاره عبهر میشود
یک پاره گوهر میشود یک پاره لعل و کهربا |
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی |
يار اگر ننشست با ما نيست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود، از گدايی عار داشت |
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست |
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن |
تا که خرابم نکند کی دهد آن گنج به من
تا که به سیلم ندهد کی کشدم بحر عطا |
اکنون ساعت 09:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)