ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی |
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است |
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست زدامان بدارمت |
تنگ چشمی ز تنگ چشمی دور
همه سروی زخاک او از نور |
راز نهان دار و خموش ور خموشی تلخ بود
آنچه جگر سوز بود باز جگرسازه شود |
دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتی
در خواب غفلت بی خبر زو بوالعلی و بوالعلا |
اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است |
تا کی در انتظار گذاری بزاریم؟
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم |
مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است |
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح فلک |
اکنون ساعت 10:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)