در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد |
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش |
چه غم دیوار امت را که باشد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان . |
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی |
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان امد خدا را همدمی |
چون من خیال رویت جانا به خواب بینم
کز خواب می نبیند چشمم به جز خیالی |
روز و شب خوابم نمی آید ز چشم غم پرست
بس که در بیماری چشم تو گریانم چو شمع؟ |
شبون گریه کنم روزون بخندم
که تا دشمن ندونه حال دردم اگر دشمن بدونه حال دردم برم زیر گلی که بر نگردم |
اگر دشمن نسازد با تو ای دوست
تو می باید که با دشمن بسازی |
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند |
اکنون ساعت 12:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)