پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

ترنم 05-15-2012 12:47 AM

دعامیکنم که هیچگاه چشمهای زیبای تورا

درانحصارقطره های اشک نبینم

دعامی کنم که لبانت رافقط درغنچه های لبخندببینم

دعامیکنم دستانت که وسعت آسمان وپاکی دریاوبوی بهار راداردهمیشه ازحرارت عشق گرم باشد

من برایت دعامیکنم که گل های وجودنازنینت هیچگاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه خانه ات دعامیکنم

که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشند

من برای خورشیدآسمان زندگیت دعامیکنم که هیچگاه غروب نکند




======================

سلام دوستان
افرین که همه حاضرین:p

دایی محمد به سلامتی ان شااالله

خیلی خوشم اومد از این دعا حیفم اومد شما نخونین:)

Afsaneh_roj 05-15-2012 01:46 PM

سلام ...... به دوستان :53:
من دیشب نقل قول گرفتم ..... اومدم ارسال کنم . نمی شد .
بعدش فهمیدم شارژم تموم شده :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 262430)

قرار بوده اگه من پسر بشم اسممو بزارن مرتضی:rolleyes:
البته الانم گاهی شوهر خواهرم منو آقا مرتضی صدا میزنه:24:

چه جالب رزیتا جان . اگه مرتضی می شدی چی میشد :d
قرار بوده من هم دنیا بیام اسمم رو بزارن شیرین ..
ولی نمیدونم چرا تغییر عقیده دادن .
البته از جنسیت بچه هم بی خبر بودن .. چه حس قوی داشتن ..
بدون سونو تشخیص دادن :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 262458)
آقا کوکب کجاش خوبه ! الان اگه اسمم کوکب بود، تو دانشگاه میشدم فیکه ! میگفتن او دختره اسمش کوکبه :24: میشدم پته خنه ! ی دس ایکی و اویکی !

حالا خیلی ها هستن که قرار بوده اسماشون یه چیز دیگه باشه، شنیدنشون خیلی جالبه :)

روژینا اسم بسیار زیباییه، تبریک میگم بابت سلیقه تون :)
اصولا همه ی اسما قشنگن :) چه بهتر که توش حرف از روز و روشنایی و خورشید و انرژی باشه :) من که خودم خیلی خوشم میاد اینطوری !

خاطره تون بسیار بامزه بود :21:
فکر میکنم یه سال بعد از من آخرین نسلی بودن که کتاب ها بخوانیم و بنویسیم نشده بودن، من و خواهرم کوکب خانوم رو به یاد داریم . . .

راستی ما هم اگه با فامیلامون جمع بشیم دور هم وقتی جایی رو ترک کنیم، اونجا سکوت مطلق میشه ! خیلی خوبه این لحظه های با هم بودن :)

ممنون مهرگان جان ...
راستش روژینا انتخاب باباش بود .
این طنز کوکب خانم رو نمیدونم دیدید یا نه ؟؟
یکی از هنرپیشه های مرد لباس زنانه پوشیده بود چادر گلدار هم سر کرده بود .....
موقع پذیرایی با همون جوراباش رو سفره و نون ها راه می رفت و از میهمانان ناخوانده پذیرایی می کرد :21:.
.بعد آخر سر هم از همشون پول خوراکی هارو گرفت .

بعدش هم دوست داداشم بهش گفته بود چه خونواده ی مهربونی داری .:)فکر می کنم ما رو زیر نظر داشتن ..
ما هم بهش گفتیم بیچاره یعنی خجالت داره انقدر شلوغ کردید :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط آوش (پست 262471)
سلااااااام

آوش جان به جمع دوستان خوش اومدی :53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهبا (پست 262478)
سلام بر همگی :53:
خوبید خوشین ؟ چرا کم پیدا شدین ؟

من که نتم افتضاحه زغالی زغالی دو روزه فقط تونستم دو پست بزارم

خاله افسانه ایشالا همیشه خوش باشی خیلی خاطره تعریف کردنت رو دوس دارم {پپوله}


جای همه بدون استثناء خالیه _:2:

مهبای گلم .. ایشاالله شما هم هیشه سلامت و شاد باشید .:53:
خاطره های من همش مال زمانیه که همه با هم دور هم جمع میشیم .
نمیدونم شاید خیلی هم بیمزه و بی ربط باشه .
ولی از بس تو جمع چهار نفره مون خودمون رو بستیم ..
وقتی به هم میرسیم .کوچیک ترین حرکت از اطرافیان برامون بامزه س .
مخصوصا داداش هام ......



نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262504)
سلام به گل و گلاب های پیسی (جای جواد جان خالی !:d)


من نبودم شما چرا نبودین ؟
)
چی بگم خوب الان ! بچه ها دعا کنید یک اتفاق خیلی خوبی میخواد فردا بیفته البته اگه خدا بخواد ، دعا کنید همه چی به خوبی سپری بشه من هم چاکر همتون هستم
امشب رو استرس خودمو ندارم ! دایی میخوایم بشیم دیگه ، البته اگه خدا قسمت کنه :77:

آقا محمد دعا میکنیم ایشاالله اتفاق های خوب براتون بیفته و زودتر دایی بشین
تا ببینید چه دنیایی داره این نسبت دایی بودن برای خواهر زاذه ....
انشاالله به سلامتی

رزیتا 05-15-2012 11:48 PM

سلام خدمت همه خوبان:53:

داره دیر میشه ها
اگه نیاین اسمتون میره پشت شیشه
نـــــــه غلام؟!:21:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهبا (پست 262478)

خاله رزی میگم چه مرتضی و رزیتا بهم میان ایشالا زنده باشی خاله جونم :53:


آره مهبا جون هر دوش یکیه:24:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262504)
چی بگم خوب الان ! بچه ها دعا کنید یک اتفاق خیلی خوبی میخواد فردا بیفته البته اگه خدا بخواد ، دعا کنید همه چی به خوبی سپری بشه من هم چاکر همتون هستم

آخی، به سلامتی محمد جان
الان دیگه حتما دایی شدی
بابا دایی!;)
دایی ممد!:)

قدم نو رسیده مبارک باشه انشااله:53::53::53:
بیا زودتر عکس خواهرزاده گلتو بزار ببینیم، دلمون آب شد:)


نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 262553)

چه جالب رزیتا جان . اگه مرتضی می شدی چی میشد :d


آخ گفتی! حداقل الان کارآگاه مرتضایی بودم واسه خودم:21::d


ترنم 05-16-2012 12:21 AM

تــو را صـَـــرف کَـــردَم
بــا قهــوه ی چشمــانَـتـــ
بــدون قنــد کلـامَـتـــ
چــه گـُـــوارا بــود
تــو را صَـــرف کَـــردَم

+++++++++++++++++++++++++

کاربران در حال دیدن موضوع: 6 نفر (2 عضو و 4 مهمان) ترنم, ‏GolBarg:)

GolBarg 05-16-2012 12:49 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 262585)
کاربران در حال دیدن موضوع: 6 نفر (2 عضو و 4 مهمان) ترنم, ‏GolBarg:)

ااا وا ترنم این گلبرگ کیه....هنوز زنده هست:21:
عجب پوست کلفتی هستش
بعضی ها میگن دیونه شده
بعضی ها میگن عاشق شده
بعضی ها هم توجه ی بهش نمیکنن
بچه خوفیهههه
فقط یه دیوانه بی آزار هستتت

ترنم 05-17-2012 01:51 AM

دیــــــــــــــروز و فـــــــــردا هـــــر دو نامـــــردند ...!

دیـــــــــروز با خاطـــــــراتش

و

فــــــــــــردا با وعــــده هایش ...

مــــــــرا فریبـــــــــ دادند

تا

نفهــــمم امـــــــــروزم چگونه گذشتـــــــ!!!

http://aer.net78.net/photos/90bebdc692f6.jpg

ellena 05-17-2012 02:13 PM

از حسین خبر نداریییییییییییییییییییییییییی ین؟فکرکنم داماد شده خداشانس بده حسین جان یه دستی هم رو سر مابکش لطفا

mohammad.90 05-17-2012 09:03 PM

سلام به همه دوستان انشالله خوب سرحال و شاد باشین
:53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53: :53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53:

ترنم 05-18-2012 12:31 AM

کاش می دانستم بادها کجا به ارامش می رسند

ترنم 05-18-2012 01:13 AM

سلام
خوبین
چه خبرا
کم پیدایین

بیاین بگین وژدانن من اسم کیو نباید بزنم پشت شیشه:p


احتمالا من دیگه اسمم باید از این به بعد میره پشت شیشه:d
چون دیگه باید یواش یواش کارایه این ترمم باید جمع شن:)

bigbang 05-18-2012 07:58 PM

عسل دایی
 
3 فایل پیوست
اگه گفتید این عکسا مال کیه ؟
.
.
.
.
.
سید مهدی جیگر دایی ! میخواد در آینده ای نزدیک بترکونه دنیا رو الان خوابیده
یه عکس مال زمانی هست که تو بیمارستان بود و دو تا عکس دیگه رو بغل بابام گرفتم (من تو بغل بابام نبودم:d) جمله بندب رو عشق است خلاصه مشغولیم دیگه جای شما خالی هالیوودی شده خونمون !

ترنم 05-19-2012 01:33 AM

ایــن روز هــا

شبیــه جـــودی ابـــوت شـده امــ...

بــرای بـابـا لنـگ درازی مـی نـویسـم

کــه ایـن روز هــا دیگـر خــودمـ هــم نمیشنــاسمـش...!



http://static.cloob.com//public/user...8055f02e02-300

bigbang 05-19-2012 02:35 AM

سلام به همه کاربرای خوب پیسی
من دلم برای همتون تنگ شده بود ، از این به بعد دایی شدما ،منو حتماً دایی صدا بزنین (خیلی برام مهمه ! )
---------------------------------------------------------------------------------------
دارم دیوانه میشم
هر لحظه برای من پر از معنی میشه
و گاهی اوقات بی معنی
گاهی اوقات بیرون که میرم به صورت آدمها نگاه میکنم
فقط حرکت لبهاشون رو میبینم انگار اصلا حرف نمیزنن
انگار دنیاساکت شده
و تو این بیخبری گاهی اوقات گم میشم
مثل این که هیچ چیز حرکت نمیکنه مثل که عین اجبار رو داری با خودت حمل میکنی
عین سردرد ، مثل این که تو خوابی
یا شاید هم بیدار
تصور میکنی که همه چی تکراری هست
میخوای حرف بزنی ولی دهنت قفل هست
حس میکنی خسته هستی با وجود این که از خواب تازه بیدار شدی
گاهی دوست داری وسط کلاس جلوی چشم همه گریه کنی
و کسی باشه که دلداریت بده
و هیچکس نیست که بگه پسر تو چته ؟ چه مرگته ؟ چت شده ؟
چرا حرف نمیزنی ، سنگینیش مال اون زمانی هست که حتی با پدر و مادرت غریبه میشی نمیتونی چیزی بهشون بگی
و دنیای که آرزوش رو داشتی حالا ازش متنفری
دوست داری فقط مشغول باشی
به چیزی فکر نکنی و تنهاییت اجتناب ناپذیر هست
حتی اگر پیش 100 نفر آدم باشی مجبوری وانمود کنی

مجبوری وانمود کنی خوشحالی و وانمودد کنی هیچ اتفاقی نیافتاده
مجبوری گاهی اوقات مثل یک مجسمه گچی بشینی و نقش یک انسان رو بازی کنی
انگار اگر اون نقش رو بازی نکنی آدم نیستی
و ترس ، ترس های احمقانه همراهت هستن ، و نه تنها از اون ترسها متنفری بلکه دائماً دارن همراهیت میکنن
میخوای هضم بشی ، تو محیط ولی هضم نشدنی هستی
و تفاوت مثل مرضی هست که دائماً به دنبالت هست
دوست داری مثل بقیه فکر کنی ، مثل بقیه زندگی کنی ولی برات ممکن نیست
و این که نمیگیرن تو رو ، تو رو قبول ندارن ، حرفهات براشون نامفهمومه
مثل این که داری چرت و پرت میگی !
بزرگترها برات مثل قاب های روی دیوار هستن بعضی ها بزرگ بعضی هم کوچیک
هر کجا که باشن تو قابشون هستن
و زندگی مسخره ترین تجسمی برات میشه که تصور میکنی
اما فقط یک چیز همه اینا رو متفاوت میکنه دوست داشتن

فقط کافی هست یکی رو دوست داشته باشی
روحت جسمت رو متحول میکنه
ذهنت میخواد از کالبدش مغز معیوبت بیرون بیاد
میخواد فریاد بزنه ! میخواد بگه من ! من ! من من هستم !
و اون موقع خودت رو پیدا میکنی
اون موقع سیمات قاطی میکنه و اون لحظه ای هست که تو زندگی دنبالشی
و میدونی که بهترین لحظه هست
خیلی ها این لحظه رو از دست میدن
من هم یکی از اونها هستم
بعد از اون چیزی که برات میمونه زخم هست
زخمهای عمیق ، درد ، خود خوری ، و پیری مزمن
سکوت ، خیلی وقتها خیالبافی
گاهی فراموش میکنی خدایی هم هست
و اون موقع تنهای واقعی هستی
تنهایی که حتی خدا رو هم نمیخوای تو دلت راه بدی
و چه بد دردی هست
دوست داری زمین دهن باز کنه و تو رو بخوره !


ellena 05-19-2012 08:06 AM

مبارک باشه دائی منم دلم یه خواهر میخواد ولی مامانم میگه داری میری تو هجده سال خجالت بکش اااااااااااااااااااااااااااااا اای خدا کاش میشد یه خواهرکوچولو داشتم بغلش میکردم و میبردمش بیرون............................

Saba_Baran90 05-19-2012 09:36 AM

سلام به همگی
کماکان حس و حال پست زدن نیست اما یادتون کماکان هست!{پپوله}:53:
(پسردایی نگران نباش!چیز بدی نگفتم!:d)
دیدم دایی ممد جدی جدی دایی شده گفتم باید بیام حتما تبریک بگم و براش آرزو کنم روزی رو که خدا یه دونه از این شمبس گمبلی ها به خودش بده!
می دونم پسردوست داره پس دو چندان شاده
ایشالا که قدمش مبارک باشه
راستی دایی ممد درباره اون متن بلند بالای درددل که نوشتی، باید بگم متأسفانه یه وقتایی تو زندگی همینه که هست!
فقط باید محکم وایسی
مثل اینه که پیاده بخوای از تو طوفان شن رد بشی
می دونم سخته اما مهم اینه که باید محکم وایسی
چون طوفان بالاخره میگذره:53:

گمشده.. 05-19-2012 10:15 PM

تبریک دایی محمد:53:

ترنم 05-20-2012 01:57 AM

مــوهــایـتـــ را کـــِ چنـگـــ مے کنـے ،

مــَـن مے زنـمــ و قـلــمــ مے رقـصَــد !

عــزیــز مــَـن آرامــ تـــر


ایـــن شـعـر دیـــوانـــہ شــد . . .

/. (◕‿-)





http://static.cloob.com//public/user...42e815d952-300

ellena 05-20-2012 01:43 PM

از خدا پرسیدم :اگر درسرنوشت ماهمه چیز را از قبل نوشته ای،آرزو کردن چه سود دارد؟گفت:شاید درسرنوشتت نوشته باشم:هرچه آرزو کنی............!!!!!



دلم خیلی گرفته شهریور ایشالا اگه خدا بخواد به اوج خوشبختی میخوام برسم از همتون میخوام واسم دعا کنین که خواستگاری زبونم لال بهم نخوره من وشهریار به خداگفتیم همدیگرو فقط از خودش میخوایم نه از بندش...............
خواهر ندارم که درد دلمو بهش بگم تنها جایی که میتونم خودمو خالی کنم حرم امام رضا و سایته واسم دعا کنین.................:17::17::17:

SOHRAB_HAZHII 05-20-2012 02:14 PM

سلام بر همه ی پرو بچ گل پی سی همتون که خوبید ایشالا
راستش چند روزی به دلایلی نبودم خدمتتون دلم برای همتون تنگ شده بود

Afsaneh_roj 05-22-2012 01:36 PM

با تاخیر سلام
 
سلام بر دوستان با صفای خودم .:53:
من این چند روزه نتونستم بیام ....
هم مدرسه ی بچه ها اخراشه .. جشن و مراسم داشتن .
بعدش یه کوچولو گرفتاری داشتم .
ارشیا هم بدنش پر از دونه های قرمز شده . بردم دکتر گفت ویرووسه .
خیلی ترسیدم نکنه از این ویروس جدیده باشه _:2:
خدا رو شکر دارو خورد خیلی بهتر شده .
حالا هم خودم بسیار مریض و نا خوشم .
ایشاالله هیشکی مریض نشه . آمین :53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 262822)
سلام
خوبین
چه خبرا
کم پیدایین

بیاین بگین وژدانن من اسم کیو نباید بزنم پشت شیشه:p


احتمالا من دیگه اسمم باید از این به بعد میره پشت شیشه:d
چون دیگه باید یواش یواش کارایه این ترمم باید جمع شن:)

ترنم جان چند دقیقه س که دارم این کلمه رو برای خودم هجی می کنم (وژدانن) تازه فهمیدم معنیش چیه .. منو باش خیلی پرتم به خدا .
بعدش هم آره خوب کاری می کنی .. اسم تک تکشون رو بزن پشت شیشه تا دیگه غیبت نکنن:21:


نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262896)
اگه گفتید این عکسا مال کیه ؟


.


.


.


.


.


سید مهدی جیگر دایی ! میخواد در آینده ای نزدیک بترکونه دنیا رو الان خوابیده
یه عکس مال زمانی هست که تو بیمارستان بود و دو تا عکس دیگه رو بغل بابام گرفتم (من تو بغل بابام نبودم:d) جمله بندب رو عشق است خلاصه مشغولیم دیگه جای شما خالی هالیوودی شده خونمون !

الهی چقدر نازه ماشاالله ..
قدم نو رسیده مبارک :53:
خوب بسلامتی دایی شدی .
دیدی چه لذتی داره ..
ایشاالله سالیان سال زیر سایه ی مامان باباش صحیح و سالم زندگی کنه .
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ellena (پست 263010)
از خدا پرسیدم :اگر درسرنوشت ماهمه چیز را از قبل نوشته ای،آرزو کردن چه سود دارد؟گفت:شاید درسرنوشتت نوشته باشم:هرچه آرزو کنی............!!!!!



دلم خیلی گرفته شهریور ایشالا اگه خدا بخواد به اوج خوشبختی میخوام برسم از همتون میخوام واسم دعا کنین که خواستگاری زبونم لال بهم نخوره من وشهریار به خداگفتیم همدیگرو فقط از خودش میخوایم نه از بندش...............
خواهر ندارم که درد دلمو بهش بگم تنها جایی که میتونم خودمو خالی کنم حرم امام رضا و سایته واسم دعا کنین.................:17::17::17:

النا جون ایشاالله هر چی خیر و صلاحته همون بشه ..

Saba_Baran90 05-22-2012 06:46 PM

میگم من می دونم خودم کجام اما نمی دونم شما کجایین؟{قاط} :39:
باید حتما بیام اینجا بغیژانم؟{قیژه}
ای کجایین ای؟:39:
ای بابا دیگه هرچی هیچی نمیگم!{قاط}

مهدی 05-22-2012 09:49 PM

سلام بر همه دوستان عزیز پاتوق :53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 262400)
خو یکی اسم منو بزنه پشت شیشه ;)
سلام البته :d

سلام
بانوی لب تاپ دار بیا یک داوطلب داریم اسمش رو بزنه پشت شیشه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 262417)
سلام بر دوستان . :53:
سلام بر آقا مهدی .
ممنون از راهنماییت .
باید تابستونی هر جور شده یه دوره ی فشرده برم شاید کمی یاد بگیرم .:d
و ممنون از احوال پرسیتون ..

سلام بر افسانه خانوم
خواهش
حتما تابستون اینکار رو انجام بدید :d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 262422)
ای خدا اگه اسمم کوکب بود چیکار میکرم !
میشدم کوکب خانوم، زن پاکیزه ! :21::24: مادر عباس:21:
لاو یو دَدی :)

میشدی کوکب خانوم مدیر خارجکی ها :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 262430)
قرار بوده اگه من پسر بشم اسممو بزارن مرتضی:rolleyes:

سلام عمو داییی مرتضی :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 262431)
وقتی اومدیم بیرون چنان آرامشی در رستوران حکمفرما شد که نگو .

میگم افسانه خانوم چقدر این رفتارتون به فک و فامیلامون میخوره ها :d
ما هم یک جا میریم همینجوریه هست :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهرگان (پست 262458)
راستی ما هم اگه با فامیلامون جمع بشیم دور هم وقتی جایی رو ترک کنیم، اونجا سکوت مطلق میشه ! خیلی خوبه این لحظه های با هم بودن :)

دخترعمه صبا این رفتار مدیر خارجکی ها خیلی شبیه فک و فامیلامونه هاااا
نقل قول:

نوشته اصلی توسط آوش (پست 262471)
سلااااااام

سلام دوست عزیز
رفتی که رفتی دیگه افتخار ندادی
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهبا (پست 262478)
سلام بر همگی :53:
خوبید خوشین ؟ چرا کم پیدا شدین ؟
آقا مهدی و صبا ممنون از لطفتون خودم هم نمی دونستم که شرایط فامیلی رو دارم سپاسگزارم:53:

سلام خاله مهبا
شما چطورید؟
ی 10 روزی میشه نیستینا
امیدوارم نت ذغالیتون تبدیل به نت برق سه فاز بشه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262504)
سلام به گل و گلاب های پیسی (جای جواد جان خالی !:d)
من نبودم شما چرا نبودین ؟
چرا انگیزتون کم شده

سلام دایی محمد جان
این باغبون گلها تا گل جدیدی نیاد پیداش نمیشه
دایی! این انگیزه که گفتی یعنی چه؟ خوردنی بید :d


نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 262508)

سلام دوستان
افرین که همه حاضرین:p

سلام بانوی لب تاپ دار
همین دیگه تعریف کردی از حضور حاضرین همه در تلاش بیشتر برای حضور شدند :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 262577)
سلام خدمت همه خوبان:53:
داره دیر میشه ها
اگه نیاین اسمتون میره پشت شیشه
نـــــــه غلام؟!:21:
آخ گفتی! حداقل الان کارآگاه مرتضایی بودم واسه خودم:21::d

سلام خاله رزیتا
آره داره دیر میشه :d
الان هم کارگاه هستی
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ellena (پست 262758)
از حسین خبر نداریییییییییییییییییییییییییی ین؟فکرکنم داماد شده خداشانس بده حسین جان یه دستی هم رو سر مابکش لطفا

طبق آخرین اخبار موثق(شایعه جدید) حسین ازدواج کرده :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط mohammad.90 (پست 262789)
سلام به همه دوستان انشالله خوب سرحال و شاد باشین

سلام آقا محمد شیرازی
شما خوبید ؟
امیر علی چطوره؟
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 262822)
سلام
بیاین بگین وژدانن من اسم کیو نباید بزنم پشت شیشه:p

وژدانن اسم همین کیو رو نباید بزنی پشت شیشه :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262896)
اگه گفتید این عکسا مال کیه ؟
.
سید مهدی جیگر دایی ! میخواد در آینده ای نزدیک بترکونه دنیا رو الان خوابیده


به به قدم نورسیده مبارک دایی محمد
نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262918)
سلام به همه کاربرای خوب پیسی
من دلم برای همتون تنگ شده بود ، از این به بعد دایی شدما ،منو حتماً دایی صدا بزنین (خیلی برام مهمه ! )


ما که طبق سنتمان دلمان هیچ تنگ نمیشه :d دایی محمد عزیز
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 262925)
سلام به همگی
(پسردایی نگران نباش!چیز بدی نگفتم!:d)

راستی دایی ممد درباره اون متن بلند بالای درددل که نوشتی، باید بگم متأسفانه یه وقتایی تو زندگی همینه که هست!
فقط باید محکم وایسی
مثل اینه که پیاده بخوای از تو طوفان شن رد بشی
می دونم سخته اما مهم اینه که باید محکم وایسی
چون طوفان بالاخره میگذره:53:

سلام دختر عمه
خوبی؟
من خاطرم جَمعه دخترعمه حواسش به سنت فک و فامیلا هستش

این جملت قیامت در قیامت هستش :)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ellena (پست 263010)
دلم خیلی گرفته شهریور ایشالا اگه خدا بخواد به اوج خوشبختی میخوام برسم از همتون میخوام واسم دعا کنین که خواستگاری زبونم لال بهم نخوره من وشهریار به خداگفتیم همدیگرو فقط از خودش میخوایم نه از بندش...............

به سلامتی
ایشالله به خیر و خوشی
بچه ها یک عروسی در مشهد دعوتیم :d لباسها رو آماده کنید
نیسان آبی هم تا اون موقع آماده میشه
نقل قول:

نوشته اصلی توسط SOHRAB_HAZHII (پست 263013)
سلام بر همه ی پرو بچ گل پی سی همتون که خوبید ایشالا
راستش چند روزی به دلایلی نبودم خدمتتون دلم برای همتون تنگ شده بود

سلام حاج سهراب
خوبی خوشی سلامتی
من که دلم تنگ نشده بود :21:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 263198)
سلام بر دوستان با صفای خودم .:53:
من این چند روزه نتونستم بیام .....

سلام بر افسانه خانوم مجددا
بقیه هم این چند روزه نبودند :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263211)
میگم من می دونم خودم کجام اما نمی دونم شما کجایین؟{قاط}
باید حتما بیام اینجا بغیژانم؟
ای کجایین ای؟:39:
ای بابا دیگه هرچی هیچی نمیگم!{قاط}

دختر عمه تنهایی غیژاندی
ای تک پر :d
ببینید این صبوری فک و فامیلا چقدر زیاده




mohammad.90 05-22-2012 10:03 PM

سلام بر همه دوستان :53:م


نقل قول:

نوشته اصلی توسط bigbang (پست 262896)
اگه گفتید این عکسا مال کیه ؟




.


.


.


.


.


سید مهدی جیگر دایی ! میخواد در آینده ای نزدیک بترکونه دنیا رو الان خوابیده
یه عکس مال زمانی هست که تو بیمارستان بود و دو تا عکس دیگه رو بغل بابام گرفتم (من تو بغل بابام نبودم:d) جمله بندب رو عشق است خلاصه مشغولیم دیگه جای شما خالی هالیوودی شده خونمون !

سلام دایی محمد مبارک باشه انشاالله قدمش خیر باشه انشاالله روزی خودت:d

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263211)
میگم من می دونم خودم کجام اما نمی دونم شما کجایین؟{قاط} :39:
باید حتما بیام اینجا بغیژانم؟{قیژه}
ای کجایین ای؟:39:
ای بابا دیگه هرچی هیچی نمیگم!{قاط}

صبا خانننننننننننننم گوشم درد گرفت همه دوستان امدن ;)

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 263228)
سلام آقا محمد شیرازی
شما خوبید ؟
امیر علی چطوره؟


سلام اقا مهدی مرسی سلام داره خدمتتون .خوش باشین :)

:53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53: :53::53::53::53::53::53::53::53::53::53:



کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (2 عضو و 1 مهمان) ‏mohammad.90, ‏shokofe

ترنم 05-23-2012 12:54 AM

به به سلام
همه یواش یواش دارن میان:p

میگم اقا مهدی موبایل فروش همه نوشته ها رو جمع کردی زدی
نوبتی میزدی تا دلمون برات تنگ نشه
و این صبا اینجوری گلوش پاره نشه بقیژانه
:d

خیلی دلم برای همتون تنگ شده
بقیم بیان سلامی بدن و برن{B Adabi}

رزیتا 05-23-2012 12:12 PM

سلام به همه دوستان گل:53:

افسانه جون انشااله که احوال خودتو پسر گلت روبراه باشه:53:

دایی ممد تبریک مجدد، ماشااله هزار ماشااله به این گل پسر:53:

حسین دامادیت مبارک:53:

بقیه هم انشااله در سلامتی و شادکامی به سر می برند.:)

Afsaneh_roj 05-23-2012 01:03 PM

بدبیاری
 
سلام بر تمامی دوستان:53:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263211)
میگم من می دونم خودم کجام اما نمی دونم شما کجایین؟{قاط} :39:
باید حتما بیام اینجا بغیژانم؟{قیژه}
ای کجایین ای؟:39:
ای بابا دیگه هرچی هیچی نمیگم!{قاط}

صبا خیلی خوبه که میدونی خودت کجایی .
من نمیدونم خودم هم کجام .
اصلا هفته ی خوبی نداشتم . _:2:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 263268)
سلام به همه دوستان گل:53:

افسانه جون انشااله که احوال خودتو پسر گلت روبراه باشه:53:
بقیه هم انشااله در سلامتی و شادکامی به سر می برند.:)

رزیتا جون ممنون .
پسرم خدا رو شکر خیلی بهتر شده . ولی خودم هنوزخیلی داغونم .
از بد شانسی هم دیشب دیوار همسایه ی بی فکر خراب شد رو ماشینم .
این هم از شانس ما . کلی خسارت بهش وارد شده .
از دیشب که مریض بودم هیچی . الان دیگه بدتر شدم _:2:
ایشاالله همچین اتفاقاتی برای هیچ بنده ی خدایی پیش نیاد .

رزیتا 05-23-2012 01:21 PM

افسانه جون خوشحالم که پسرت بهتره

امیدوارم خودت هم به زودی روبه راه بشی گلم

در مورد تصادف واقعا خدا رحم کرده و خداروشکر به خیر گذشته
طبیعیه که یه مدت تو شوکش باشی، ولی تا خدا نخواد یک برگ هم
از درخت نمیفته، اون معلم پرورشی هم توقع زیادی داشته، مقصر شما نیستی
در مورد اتفاق دیشب هم فدای سرت، ضرر مالی اشکال نداره
انشااله که تنتون سالم و دلتون شاد باشه

Afsaneh_roj 05-23-2012 03:24 PM

حسرت
 
سلام دوباره بر دوستان :53:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 263277)
افسانه جون خوشحالم که پسرت بهتره

امیدوارم خودت هم به زودی روبه راه بشی گلم

در مورد تصادف واقعا خدا رحم کرده و خداروشکر به خیر گذشته
طبیعیه که یه مدت تو شوکش باشی، ولی تا خدا نخواد یک برگ هم
از درخت نمیفته، اون معلم پرورشی هم توقع زیادی داشته، مقصر شما نیستی
در مورد اتفاق دیشب هم فدای سرت، ضرر مالی اشکال نداره
انشااله که تنتون سالم و دلتون شاد باشه

رزیتا جونم . ممنون .......
به خدا خودم هم میگم . خدا رو شکر بچه ها تو ماشین نبودن .
بعضی وقت ها تا پارک نکنم نمیزارم از تو ماشین بیان پایین .
میگم بچه ن یه وقت نپرن جلو ماشین بیچاره شم .

==============================
يه خبر بد ديگه هم شنيدم امروز كه هنوز تو شوكم
==========================
زمستون تو مدرسه روژينا .
يه خانمي رو ديدم جوون . گفت كي زنگ مي خوره .
گفتم بيست دقيقه ديگه .
گفت مي خوام دخترم رو ببينم كلاس اوله
گفتم كدوم كلاس . گفت نمي دونم
با تعجب گفتم نيمي از سال گذشته نميدوني معلمش كيه ؟
گفت نه از همسرم جدا شدم .....
وقتي بچه م سه سالش بوده
تا الان هم تهران بودم و وضع ماليم خوب نبوده كه بخوام دخترم رو ببرم پيش خودم
. قانون دخترم رو به من داده . باباش معتاده .
خلاصه چه اون لحظه بغل كردن مامان و دختر چقدر قشنگ بود اشكم در اومد .

بعد از عيد هم ديدم با مرده رو در رو شدن تو مدرسه ...
مرده لاشي . تو دفتر همش گريه مي كرد زنه .
مرده مي گفت زنيكه ميره ص ي غ ه ميشه .
بد جور سر كوچه منتظرش بود .
يه سيگار گرفته بود تو انگشتش .....
پاهاش رو هم چپ و راست گذاشته بود ....
من كه از ديدنش ترسيدم
تو مدرسه مي خواست دختر بچه ي كلاس اول رو جلو صف بچه ها بزنه كه چرا با مامانت رفتي ؟
منو ناظمشون جلوش رو گرفتيم .

دختره هم گريه مي كرد و ميگفت به ابولفضل باهاش نرفتم .
بعد با صداي بلند گفت اينو براي رد گم كني با خودش ميبره تا گشت بهش مشكوك نشه

گفتم گناه دار ه بچه چرا اذيتش مي كني ؟
به ناظمشون گفتم اين خيلي خطرناكه ها
امروز شنيدم . مرده از ديوار خونه ي زنه كشيده بالا و رفته زنه رو كشته .....
خيلي دلم براي زنه سوخت .
خدا ازش نگذره
طفلک دختره حسرت مادر به دلش موند _:2:




Saba_Baran90 05-23-2012 05:36 PM

سلاااااااااااااااام به همتون
آنا خیلی کار داشتم این هفته
الآن دیگه اومدم به سنت فامیلامون حالا که پسردایی پا پیش گذاشت یه پست به شیوه ما فامیلا داد، منم ادامه بدم!
اصلا نه دلم براتون تنگ شده نه تنگ میشه نه کاری به کارتون دارم!
منتها می دونم نبودنم براتون خیلی سخته!
:d:d:d:d:d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 263228)
میگم افسانه خانوم چقدر این رفتارتون به فک و فامیلامون میخوره ها :d
ما هم یک جا میریم همینجوریه هست :d

دخترعمه صبا این رفتار مدیر خارجکی ها خیلی شبیه فک و فامیلامونه هااا

پسردایی جون اولا سلام
دوما ما اصلا غیرعادی نیستیم! مردم زیادی ساکتن! :d (ستاد حمایت از فک و فامیلا!)
بعدشم این مدیر خارجکی ها یه نسبتی باهامون داشت ها!
من یادمه!
ماشالا فامیل بزرگ شده، آدم ...... بَــــــــــــــــــــــــــــ له دیگه!:):d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 263228)
سلام دختر عمه
خوبی؟
من خاطرم جَمعه دخترعمه حواسش به سنت فک و فامیلا هستش
این جملت قیامت در قیامت هستش :)

حواسم که جمع جمعه!:d
دیدین راستی جدی جدی چه جمله خوبی دراومد؟:d:cool:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 263228)
نیسان آبی هم تا اون موقع آماده میشه

دختر عمه تنهایی غیژاندی
ای تک پر :d
ببینید این صبوری فک و فامیلا چقدر زیاده

اولا که پسردایی نیسان آماده اس!
تابستون نزدیکه ها!
دوما دفعه بعد یه خبر میدم دسته جمعی بغیژانیم!:d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط mohammad.90 (پست 263229)
صبا خانننننننننننننم گوشم درد گرفت همه دوستان امدن ;)

سلام آقا محمد
آخه اگه نمی غیژاندم نمی آمدن! (ترنم گیان غیژاندن هی با غ درسته نه با ق! درسته شما لپ تاپ داری ولی خو مایم یه چیزایی حالیمانه!:d)
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 263255)
خیلی دلم برای همتون تنگ شده
بقیم بیان سلامی بدن و برن{B Adabi}

علیک سلام
پسردایی این ترنم چرا دلش برا همه تنگ میشه؟
فکر کنم تقلبیه اس!
اصلیه که جزء فامیل ما بود، ما هم که دلمون تنگ نمیشه!:39:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afsaneh- roj (پست 263276)
صبا خیلی خوبه که میدونی خودت کجایی .
من نمیدونم خودم هم کجام .
اصلا هفته ی خوبی نداشتم . _:2:

خاله جون من فقط از لحاظ موقعیت فیزیکی می دونم کجام!_:2:
یعنی می دونم این چند روزه 100 دفعه ارائه داشتم دانشگاه که نرسیدم بیام!
اما از ته ته ته ته دلم براتون آرزو می کنم آرامش داشته باشین!:53:

*******************

انا راستی دقت کردن سر جمع همه تو زندگی آرامش می خوان
بعضی ها حواسشون به آرامش بقیه هم هست، اما بعضی ها به هر قیمتی آرامشو می خوان
درس می خونیم که خیالمون راحت باشه یاد گرفتیم یه کسی شدیم
چون اگه غیر از این باشه با خودمون کنار نمیایم و آرمشمون به هم می خوره
سرکار می ریم چون نداشتنش برا بعضی ها مثل من که اگه نرم حس می کنم ثمره تحصیلمو نگرفتم یه جور آرامشو از بین می بره، برا کسایی هم که باید خرج خونواده بدن یه جور
دوس داریم و دوسمون دارن چون این احساس های قشنگ آرامش رو به زندگیمون میاره
نمیخوایم بعضی چیزا رو به هیچ قیمتی از دست بدیم چون نبودنشون آرامشو از زندگی میگیره
حالا اینایی که گفتم هر کدوم برای دادن آرامش به زندگی یا گرفتنش، فرآیند خاصی دارن اما نتیجه یکیه
منظورم اینه که هرکدوم اگه اتفاق بیفتن و باشن یا اتفاق نیفتن و نباشن، به جور آرامشو میگیرن یا به آدم می دن!
بحث کنید لطفا!
منتظر نظرات و انتقادات شما هستیم!:d:d:d

****************************
و در پایان از ادمین to be bald (در آستانه کچل شدن!:d) هم اصلا تشکر نمیکنم که هی اینجا نمیان!
بچه ها وقت هم داره ها!
من هر روز می بینمش!
دیگه خودتون می دونین!{داش مشتی}

مهدی 05-23-2012 09:17 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mohammad.90 (پست 263229)
سلام اقا مهدی مرسی سلام داره خدمتتون .خوش باشین :)

کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (2 عضو و 1 مهمان) ‏mohammad.90, ‏shokofe

سلام آقا محمد شیرازی
سلامت باشند ف خدا حفظش کنه
دوستان شیرازی کم پیدایند اینجا
نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 263255)
به به سلام
همه یواش یواش دارن میان:p
میگم اقا مهدی موبایل فروش همه نوشته ها رو جمع کردی زدی
نوبتی میزدی تا دلمون برات تنگ نشه
و این صبا اینجوری گلوش پاره نشه بقیژانه
خیلی دلم برای همتون تنگ شده
بقیم بیان سلامی بدن و برن{B Adabi}

سلام بانوی لب تاپ دار
آسه آسه میان :d
ما از این رسمها نداریم، یهویی همه رو با هم می جوابیم :d
صبا هم برا من نغیژانه :d برا بقیه بود غیژاند
ما که دلمان برای هیچ کس تنگ نشده

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 263268)
سلام به همه دوستان گل:53:
بقیه هم انشااله در سلامتی و شادکامی به سر می برند.:)

سلام کارگاه رزی
احوال شما؟ آقا پویان خوبه ؟ سلام گرم بنده را هم ابلاغ بفرماید و هر وقت نیاز به آموزشهای چریکی جهت تفریح داشتند بفرمایید یاد بدم :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263320)
سلاااااااااااااااام به همتون
آنا خیلی کار داشتم این هفته
پسردایی جون اولا سلام
دوما ما اصلا غیرعادی نیستیم! مردم زیادی ساکتن! :d (ستاد حمایت از فک و فامیلا!)

سلام
من که نگفتم غیر عادی هستیم از حسنات فک و فامیلا گفتم :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263320)
بعدشم این مدیر خارجکی ها یه نسبتی باهامون داشت ها!
من یادمه!
ماشالا فامیل بزرگ شده، آدم ...... بَــــــــــــــــــــــــــــ له دیگه!:):d

منم همین حدس رو زدم که مدیر خارجکی ها ی نسبتی داره
آره دیگه ماشالله
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263320)
دیدین راستی جدی جدی چه جمله خوبی دراومد؟:d
دوما دفعه بعد یه خبر میدم دسته جمعی بغیژانیم!:d

از خوب هم خوبتر دراومد
این خوبه حتما همین کار رو بکن
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263320)
پسردایی این ترنم چرا دلش برا همه تنگ میشه؟
فکر کنم تقلبیه اس!
اصلیه که جزء فامیل ما بود، ما هم که دلمون تنگ نمیشه!:39:

منم مشکوکم دختر عمه
فک کنم حدست درسته

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Saba_Baran90 (پست 263320)
منتظر نظرات و انتقادات شما هستیم!:d:d:d

این جملات حقیقت هستش و باید چند بار خواندش

ترنم 05-24-2012 02:41 AM

هــر آدمـی کــه مـــیـرود ،

یــک روز ..

یــک جـایـی ..

بــه یـک هــوایــی ..

بـــرمیـــگـردد !

همــیشه یـک چـــیـزی ، بـــرای ِ جــامــانــدن هــست !

حتّــی ؛
.
.
یــک خـــاطـــره !!!



http://up98.org/upload/server1/02/j/...u6bba53q09.jpg

GolBarg 05-24-2012 03:46 PM

اونکه رفته
من کاری میکنم هیچوقت دیگه برنگرده
نمیدونم خوبه یا بد!
ولی میگم دیگه نمیخام برگرده....
یاد بچگی بخیر
روی یه ظرف قطره هاب اب بود با انگشتم اونا رو بهم وصل میکردم تا قطره گنده تر بشه...بعد که گنده تر میشد یهو سُر میخورذ از ظرف....!!!
نمیدونم چه حسی ود که میخواستم اینا رو بهم وصل کنم
عجیبه هاااا
الانم همینم:)

رزیتا 05-24-2012 09:42 PM


امشب..!
..........تمام آیینه ها را صدا کنید.

وقت اجابت است، رو به سوی خدا کنید
ای آبرو دار در نزد حق!

در نیمه شب آرزوها
...................... مرا هم دعا کنید.

ترنم 05-25-2012 01:55 AM

بیا . هرکه هستی بیا

رویا پروری بیا. دروغ پردازی بیا
امیدواری . دعا خوانی . مهره های جادویی می خری . بیا
لاف زنی . آرزو مندی . بیا.
بیا کنار بخاری بنشین تا قصه های طلایی ببافیم
با هم...
بیا (!)
بیا (!)

/ سیلور استاین ِ نازنین ... / تور ماه گیری /


مسافر دوزخ 05-25-2012 11:06 AM

سلام

من ی تازه واردم{شیت شدن}

گمشده.. 05-25-2012 11:10 AM

خوش امدی مسافر عزیز

شابادی 05-25-2012 11:44 AM

اینجا خرمشهر پنجم خرداد
همایش پیاده روی بزرگ خانوادگی که بطور زنده از شبکه سه سیما در شراط جوی غبار الود و دمای 40 درجه و باد برگزار شد
غباری که غلظت آن انقدر زیاد بود که مجری تلوزیونی در تلاش بود هرچه سریعتر از این شهر فرار کند
در حالی که همایش در شهر های دیگر را با اب و تاب فراوان برگزار میکرد ولی در اینجا فقط 30 دقیقه طول کشید و اسم برندگان ماشین تند تند خوانده میشد
از چی بگم برات...
دانشگاه چهار شنبه و امروز تعطیل بود این چهارمین جمعه است که دانشگاه در طول این ترم به علت گرد و غبار تعطیل میشه
یعنی دانشجویانی که روز جمعه کلاس دارند در طول این ترم فقط 3 بار کلاس رفته اند
از چی بگم برات........

مهدی 05-25-2012 02:04 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مسافر دوزخ (پست 263455)
سلام

من ی تازه واردم

سلام مسافر دوزخ گرامی
خوش اومدی
امیدواریم اوقات پر بار و خوبی در اینجا داشته باشی

**************
آهای باغبون گلهای بهشتی بدو بدو بیا یک گل اومده :d
نقل قول:

نوشته اصلی توسط شابادی (پست 263457)
اینجا خرمشهر پنجم خرداد
همایش پیاده روی بزرگ خانوادگی که بطور زنده از شبکه سه سیما در شراط جوی غبار الود و دمای 40 درجه و باد برگزار شد
از چی بگم برات........

شابادی جان دیگه ساکن خرمشهر شدی؟
این تازه اولشه صبر کن یک ماه دیگه ببین چی می شه

ترنم 05-25-2012 07:37 PM

سلام دوستان
خوبین
خسته نباشن دوستان ساعی در فصل امتحانات:d

مهرگان غایب
مهبا غایب
شکوفه غایب
غزل بانو شدیدا غایب
دانه کولانه اوه اوه غایب
فرانک غایب
دایی محمد غایب
باغبون گلهای بهشتی غایب


دوستان نامبرده در صورت تکرار
واعلام اسامی انها
پس از اتمام متحانات به مدت یکماه اخراج میشوند:65:

Saba_Baran90 05-25-2012 10:16 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط ترنم (پست 263498)
سلام دوستان
خوبین
خسته نباشن دوستان ساعی در فصل امتحانات:d

مهرگان غایب
مهبا غایب
شکوفه غایب
غزل بانو شدیدا غایب
دانه کولانه اوه اوه غایب
فرانک غایب
دایی محمد غایب
باغبون گلهای بهشتی غایب


دوستان نامبرده در صورت تکرار
واعلام اسامی انها
پس از اتمام متحانات به مدت یکماه اخراج میشوند:65:

این دوستانی که گفته به علاوه بنده که ظاهرا موز تشریف داشتم هنوز امتحاناشون شروع نشده!
تو فرجه هم نیستن!
فعلا روزهای ملکوتی و عرفانی قبل از فرجه است که آدم یادش میفته ترم عجب نعمتی بود که مفت مفت از دستش در رفت، بعد یهو تصمیم میگیره شاخشو بشکنه!
البته قبلش به خودش می گه خدایا : مرد و مردونه از ترم بعد زودتر شروع می کنم!
منتها ترم بعد هنوز نیومده!
{داش مشتی}:d:d:d:d:d


اکنون ساعت 11:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)