رفـتـی و دل ربـودی یـک شـهر مبــتــلا را
تا کی کنیم بی تو،صبری که نیست ما را // ل |
ليلي و مجنون به فاقه آه حسرت مي خورند خسرو و شيرين به عشرت جام راوق مي زند ////..... |
ای راحت روانم، دور از تو ناتوانم
باری، بیا که جان را در پای تو فشانم بگذار تا بمیرم در آرزوی رویت بی روی خوبت آخر تا چند زنده مانم؟ // ... |
مهين بانو که بر تخت تجرد داشت چون مريم
ببر تشريف لم يمسسني از بس پاکداماني /////م |
مهين برهمن را ستودم بلند
که اي پير تفسير استا و زند ////م |
مهر تو عکسی بر ما نيفکند
آيينه رويا آه از دلت آه // ك |
كوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در اب وآتش عشقت گدا زانم چو شمع ه |
هوای مسکن مالوف و عهد یار قدیم
ز رهروان سفر کرده عذر خواهت بس //ی |
يارب از ابر هدايت برسان باراني
پيشتر زانكه چو گردي زميان برخيزم خ |
خوش قمررويي كزين غم مي گذارد چون هلال خوش شكرخويي كه با آن شكرستان خو كند ش |
شب شراب خرابم كند به بيداري
وگر به روز شكايت كنم به خواب رود ج |
جفا نه پيشه درويشيست و راهروی
بيار باده که اين سالکان نه مرد رهند //// ک |
کــاروان آمـد و دلـخـواه بـه همـراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست ث |
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک ميکده عشق را زيارت کرد و |
وفا وعهد نكو باشد ار بياموزي
وگرنه هر كه تو بيني ستمگري داند ر |
رو سخت كن اي مرتجا مست از كجا شرم از كجا ور شرم داري يك قدح بر شرم افشان ساقيا //// ه |
هر كو شراب فرقت روزي چشيده باشد
داند كه سخت باشد قطع اميدواران // س |
سايه ها را همه پنهان كن و فاني در نور برگشا طلعت خورشيد رخ انور خويش //// ش |
شير گردون که همه شيردلان از تو برند
جگر و صف شکني حميت و استيزه گري ش |
شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دين منصور
که جود بیدريغش خنده بر ابر بهاران زد //// ف |
فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش ت |
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و ياری ناتوانی داد //// الف |
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر زمنقار س |
ساده دل بودم و يا مست و يا ديوانه ترس ترسان ز زر خويش همي دزديدم ش |
شب وصل است وطی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر ک |
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافيت
به که نفروشند مستوری به مستان شما م |
مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی
که گفته اند نکویی کن ودر آب انداز ن |
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است ب |
ببین که رقص کنان میرود بناله چنگ
کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع ی |
ياری اندر کس نمیبينيم ياران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد ///// پ |
برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا باز آمد گ |
گريه به باده خنده كن مرده به باده زنده كن چونك چنين كني بتا بس بنواست كار من ص |
صوفی زکنج صومعه با پای خم نشست
حافظ قرابه کش شد ومفتی پیاله نوش م |
مهر تو جان نهان بود مهر تو بي نشان بود در دل من ز بهر تو نقش و نشان چرا چرا س |
سنبل و سرو صنوبر سوسن باغ بهشت
در سرا بستان عصمت لاله و ریحان علی ست ل |
لازمه عاشقيست رفتن و ديدن ز دور
ورنه ز نزديك هم فرصت ديدار هست // ك |
از هند رفته در عجم، ايران زمين کرده ارم
بر عاد ظلم از باد غم گرد معادا ريخته ////.ه |
همیشه پاسخ من باش و بعد از پرسشم بنشین
جواب حرف های پوچ بهمان فلان با من //ص |
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بيابان تو دادهاي ما را ////ع |
عالم و عابد و صوفي همه طفلان رهند
مرد اگر هست بجز عارف رباني نيست /////ع |
اکنون ساعت 07:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)