تخت زمرد زده است گل به چمن راح چون لعل آتشین دریاب |
بزد نیزه و بر گرفتش ز زین
بینداخت اسان بر روی زمین فردوسی |
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد |
در دهر هر آن که نیم نانی دارد از بهر نشست آشیانی دارد نه خادم کس بود نه مخدوم کسی گو شاد بزی که خوش جهانی دارد |
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن |
نگه کرد گرسیوز نامدار
سواران ترکان گزیده هزار فردوسی |
روزگاریست که ما را نگران می داری مخلصان را نه به وضع دگران می داری |
یکی تیر زد بر بارگی
بشد کار اب به یکبارگی فردوسی |
یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست یکدم وصال آن مه خوبانم آرزوست |
ترا هم بر من و هم بر برادر
معاشی فرض شدچون شیر مادر نظامی گنجوی |
اکنون ساعت 08:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)