درکش رمیدگان را محنت رسیدگان را
زان جذبههای جانی ای جذبه تو غالب |
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست دوستتر از جان ماست |
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست |
بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست |
آن شد که بار منت ملاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است |
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست بیدادگری شیوه دیرینه تست ای خاک اگر سینه تو بشکافند بس گوهر قیمتی که در سینه تست |
اول به وفا می وصالم درداد
چون مست شدم جام جفا را سرداد پر آب دو دیده و پر از آتش دل خاک ره او شدم به بادم برداد |
به چه نوع شکر گویم که شکرستان شکرم
ز در جفا برون شد ز در وفا درآمد |
ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش با اهل هنر گوی گریبان بگشای وز نااهلان تمام دامن درکش |
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب |
به اميد آنكه شايد برسد به خاك پايت
چه پيام ها سپردم همه سوز دل صبا را |
با آن وجود و آن عظمت زیر خاک رفت
در نصف ماه ذیقعد از عرصهٔ وجود تا کس امید جود ندارد دگر ز کس آمد حروف سال وفاتش امید جود |
زین سان که وجود توست ای صورت روحانی
شاید که وجود ما پیشت عدمی باشد |
آب چشمم که بر او منت خاک در توست
زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست از وجودم قدری نام و نشان هست که هست ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست |
مگر نسیم سحر بوی یار من دارد
که راحت دل امیدوار من دارد نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق زمام خاطر بیاختیار من دارد |
شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست
این حکایتها که از فرهاد و شیرین کردهاند هیچ مژگان دراز و عشوهٔ جادو نکرد آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کردهاند |
اي كه با سلسله زلف دراز آمده اي
فرصتت باد كه ديوانه نواز آمده اي ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت چون به پرسیدن ارباب نیاز آمدهای |
ساقیا دیوانهای چون من کجا دربر کشد
دختر رز را که نقد عقل کابین کردهاند خاکیان بیبهرهاند از جرعهٔ کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کردهاند |
ساقيا آمدن عيد مبارك بادت
وان "مواعید" که کردی مرواد از یادت در شگفتم که درین مدتِ ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت |
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست حافظ اندر درد او میسوز و بیدرمان بساز زان که درمانی ندارد درد بیآرام دوست |
دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست |
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
راه هزار چاره گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافهای و در آرزو ببست |
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود میبینم و رویت نمی بینم هنوز آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت عم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز |
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت |
ایام زمانه از کسی دارد ننگ
کو در غم ایام نشیند دل تنگ می خور تو در آبگینه با ناله چنگ زان پیش که آبگینه آید بر سنگ |
قصه دردم همه عالم گرفت
در که نگیرد نفس آشنا گر برسد ناله سعدی به کوه کوه بنالد به زبان صدا |
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم |
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم |
نی دولت دنیا به ستم میارزد
نی لذت مستیاش الم میارزد نه هفت هزار ساله شادی جهان این محنت هفت روزه غم میارزد |
زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند |
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت |
نی دولت دنیا به ستم میارزد
نی لذت مستیاش الم میارزد |
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران دنیا چون شد |
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است |
شاه خوبانی و منظور گدایان شدهای
قدر این مرتبه نشناختهای یعنی چه |
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران |
هم بلای تو به جان بی قراران میرسد
هم غم عشقت نصیب غمگساران میرسد |
به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور |
راهب آفاق شدم با همگان عاق شدم
از همگان میببرم تا که تو از من نبری |
در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم
از خود شدم مبرا، وانگه به خود رسیدم در خلوتی که ما را با دوست بود آنجا گفتم به بیزبانی، بی گوش هم شنیدم |
اکنون ساعت 06:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)