رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خرابه شبگرد مبتلا کن ماییم و موج سوداشب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشاخواهی برو جفا کن |
نومید هم مباش که مستان روزگار
ناگه ز یک ترانه به منزل رسیده اند |
دل درطلبت هردوجهان می بازد
وزهردوجهان سودوزیان می بازد ماننده ی پروانه که برشمع زند برعین توجان خودچنان می بازد |
در ان حلوا پزی کرد اتشی نرم
که حلوا را بسوزد اتش گرم نظامی |
ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند |
دل نیست کبوترکه چون برخاست نشیند
ازگوشه ی بامی که پریدیم ،پریدیم |
می کش و مست عشوه کن ، نرگس می پرست را میکده ی کرشمه کن ، گوشه ی چشم مست را آمده فوج تازه ای ، جمله شهادت آرزو خیز و شراب و دشنه ده ، غمزه ی تیز مست را |
ای جان من ازدل خبرت نیست،چه سود؟
درعالم جان رهگذرت نیست،چه سود؟ جزحرص وهوی که برتوغالب شده است اندیشه ی چیزدیگرت نیست،چه سود؟ |
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند پنهان خورید باده که تعزیر می کنند ناموس عشق و رونق عشاق می برند عیب جوان و سرزنش پیر می کنند |
دی کوزه گری بدیدم اندربازار
برپاره گلی لگد همی زدبسیار وآن گل به زبان حال با او میگفت من همچوتوبوده ام مرانیکو دار |
اکنون ساعت 10:03 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)