وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی |
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم |
مهی کز دوریش در خاک خواهم کرد جا امشب به خاکم گو میا فردا ، به بالینم بیا امشب مگو فردا برت آیم که من دور از تو تا فردا نخواهم زیست خواهم مرد یا امروز یا امشب |
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را |
ای گمشده دل کجات جویم در دام که مبتلات جویم دیروز چو آفتاب بودی امروز چو کیمیات جویم |
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم جواب تلخ می زیبد لب لعل شکر خارا |
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان ودست کوته ماست به حاجب در خلوت سرای خاص بگو فلان زگوشه نشینان خاک درگه ماست |
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول وآخر بسوخت جانم در کسب این فضائل |
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد |
در میان آب و آتش همچنان سر گرم توست این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع |
اکنون ساعت 09:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)