پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   درد دل های عاشقانه... (http://p30city.net/showthread.php?t=16380)

T I N A 02-22-2010 03:47 PM

خســــــــــــــته شدم از اين هــــمه دلواپسی


از اين همه ماتم و درد تو جاده های بی کسی


خدا کنه که راهمون زود برسه به عــــــاشقیhttp://blogfa.com/images/smileys/28.gif


به لحظه های خوبمون،خنده های يـــــواشکیhttp://blogfa.com/images/smileys/30.gif


می خوام نميره دلمون توی مســـير بی نشون


نگاه کنه اشـــــکامونو هـــمســـفر هميشمون


بخونه صد تــــــرانه از قشنگترين خـــــاطره هاhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif


بغض شو فـــــــرياد بزنه تا بشــــکنه فاصله ها


آره می خوام غم نباشه تو فصل عـــاشقونمونhttp://blogfa.com/images/smileys/04.gif


يه عـــــالمه شادی باشه تو آسـمون دلــــمونhttp://blogfa.com/images/smileys/28.gif

SHeRvin 02-23-2010 01:31 AM

من دل به كسي به جز تو اسان ندهم

دردي كه گران خريدم ارزان ندهم

صد جان بخرم در ارزوي دل خويش

ان دل كه تورا خواست به صد جان ندهم

T I N A 02-23-2010 08:29 AM

http://dl7.glitter-graphics.net/pub/...nyh5t18e6e.gif
.
.
.


((دور))ت میگردم
از راه دور!


http://www.parkinn.com/rad/redesigni...ve-romance.jpg
.
.
.
دارم از تو مينويسم که نگي دوست ندارم ...

saniz 02-23-2010 05:21 PM

يكي ديوانه اي آتش بر افروخت
ز آن هنگامه جان خويش را سوخت
همه خاكسترش را باد مي برد
وجودش را جهان از ياد مي برد
تو همچون آتشي اي عشق جانسوز
من آن ديوانه مرد آتش افروز
من آن ديوانه آتش پرستم
در اين آتش خوشم تا زنده هستم
بزن آتش به عود استخوانم
كه بوي عشق برخيزد ز جانم
خوشم با اين چنين ديوانگي ها
كه مي خندم به آن فرزانگي
به غير از مردن و از ياد رفتن
غباري گشتن و بر باد رفتن
در اين عالم سرانجامي نداريم
چه فرجامي ؟ كه فرجامي نداريم
لهيبي همچو آه تيره روزان
بساز اي عشق و جانم را بسوزان
بيا آتش بزن خاكسترم كن
مسم در بوته هستيي زرم كن

Setare 02-23-2010 07:43 PM

دیدارت سهم آنانی ست که دوستشان می داری

و انتظارت سهم من که دوستت می دارم

دیدارت را می توانی دریغ کنی

ولی انتظارت را نمی توانی، نمی توانی آن را از من بستانی

چرا که از آن تو نیست

ای تو نا آشنای دیر آشنای من

ای دوست



T I N A 03-01-2010 10:51 AM

گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم

گفتی اگر بيند کسی، گفتم که حاشا می کنم

گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقيب آيد ز در

گفتم که با افسون گری او را ز سر وا می کنم


گفتی که تلخی های می، گر ناگوار افتد مرا

گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم

گفتی چه می بينی بگو، در چشم چون آيينه ام

گفتم که من خود را در او عريان تماشا می کنم


گفتی که از بی طاقتی دل قصد يغما می کند

گفتم که با يغماگران باری مدارا می کنم

گفتی که پيوند تو را با نقد هستی می خرم

گفتم که ارزان تر از اين من با تو سودا می کنم


گفتی اگر از کوی خود روزی تو را گويم برو

گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم

گفتی اگر از پای خود زنجير عشقت وا کنم

گفتم ز تو ديوانه تر دانی که پيدا می کنم

behnam5555 03-02-2010 08:27 AM

خوابهای خوش
 


خوابهای خوش



http://blog.tapuz.co.il/pics/images/1014792_529.jpg

شب که می خوابی به یادم باش

خوابهای خوش که می بینی
مرا نیز در آنها راه بده
دوست دارم که در رویاهایت باشم
خوابهای خوش ببینی
راستی خوابی را که در آن باشم خوش می نامی
خوش می دانی
نکند خوابی را که در آن من باشم کابوس بنامی
نکند کابوس تو باشم
آه! نه
دوست دارم که در خوابهایت باشم
خواب مرا ببین
من نیز به خوابت خواهم آمد
من نیز خواب تو را خواهم دید


behnam5555 03-02-2010 08:43 AM

گلهای بیرحم
 
گلهای بیرحم

http://www.iricap.com/images/other/vijehnameh-2.jpg


آه از این گل سرخ!


در لحظه دیدار با دست نازنینی چیده شده،دل یار وفاداری بنمایندگی خودش بر گزیده است،او را ازشاخه دعوت کرده اند که ترجمان خاطره ای پایدار با شد.
از جوار قلب تپیده
ای بیرون امده و بسینه سوزانی نزدیک شده است.
این گل ترجمه گنگ خاطره ی عزیزی است،
تا این خاطره برقرار است نمیدانم چرا
باید این گل پژمرده شود؟
دلبری را دور زمانه ازدست مصیبت زده ای میگیرد.
چند روز اول قطره های گرم اشک زایری، مزار او راشستشو می دهد و بر رطوبت خاکی که انچنان بیرحمانه بر پیکر نازنین وی ریخته شده است میفزاید.
کم کم این قطره های سرشت گرم کم می شوند .

تابش آفتاب اخرین رطوبت انها را از خاک میگیرد.
روزیکه برگهای خزانی میایند روی مزار
او را فرش کنندو بر منظره این آخرین ارامگاه رفتگان طراوتی ناپایداربیفزایند،قامت سیه پوشی هنگامیکه می خواهد جامه سیاه را از تن بکند و سوگ خویش را در دل خود مدفون کند،این برگهای خزانی را از روی ان خاک پس می زند.

T I N A 03-08-2010 10:20 AM

غنچه از بین نمیره می دونم دلیلش اینه که:

عاشق از عاشقی سیر نمیشه

zahra48 03-08-2010 11:11 AM

ديدار تو باغ ها ،چمن ها دارد
در هر قدمش دلم وطن ها دارد

در لحظه ي ديدار تو خاموشم از انك
دل ، پيش تر از زبان ، سخن ها دارد.......
...


اکنون ساعت 07:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)