پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

deltang 07-10-2009 06:57 PM

وقتي كه تو آمدي به دنيا عريان

مردم همه خندان و تو بودي گريان

كاري بكن اي دوست كه وقت رفتن

مردم همه گريان و تو باشي خندان

دانه کولانه 07-10-2009 07:22 PM

امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام - شاعر علی اکبر شیدا خواننده سیما مافیها
 
حتما همه تون تا حالا اهنگ امشب شب مهتابه رو شنیدین...
آهنگ قشنگ و جالبه من امروز شعر کاملشو که دیدم چند بیت اولش خیلی برام جالب بود نمیدونم شاید من دقت نکردم توی اهنگش نبوده ...

شاعر:علی اکبر شيدا
آهنگساز:تنظيم ابراهيم منصوری
خواننده :سيما مافيها

امشب به بر من است و ان مايه ی ناز
يا رب تو کليد صبح در چاه انداز:41::41:
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بيچاره بساز
امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام
خواب است و بيدارش کنيد
مست است و هشيارش کنيد
گوييد فلانی آمده آن يار جانی آمده
آمده حال تو احوال تو سيه خال تو سفيد موی تو ببيند برود
امشب شب مهتابه حبيبم رو ميخوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام.



یارب تو کلید صبح در چاه انداز..... ببینید چیزیو در بیتهای بعدیش میگه که هزاران سال شعرا خلاف اونرو خواستند و ما کیف کردیم اما همین الان با شنیدن چیزی کاملا متفاوت با اونها باز هم لذت میبریم و درود میفرستیم به هر چی هنرمنده و خلاقیتشون....
ای صبح ! نشو ! ندم ! سیاهی شب بمان !

deltang 07-10-2009 07:26 PM

دارم به دل دمادم شوق نگاه رویت

آیا شود که این دل راهی برد به کویت

در سینه ای که در آن عشق تو بود هر دم

با هر طپش زقلبم افزوده گشت دردم

دردی که غیر مردن آن را دوا نباشد

باشد وصالت ای دوست ،مردن روا نباشد

ساقي 07-11-2009 07:17 PM


نه از آغاز چنین رسمی بود
و نه فرجام چنان خواهد شد
که کسی جز تو ، تو را دریابد
تو در این راه رسیدن به خودت تنهایی
ظلمتی هست اگر
چشم از کوچه یاری، بردار
و فراموش کن این کهنه خیال
نور فانوس رفیقی، که تو را دریابد!
دست یاری که بکوبد در را
پرده از پنجره ها برگیرد، قفل را بگشاید
کوله بارت بردار
دست تنهایی خود را تو بگیر
و از آیینه بپرس
منزل روشن خورشید کجاست؟
شوق دریا اگر هست، روان باید بود
ورنه، در حسرت همراهی رودی به زمین خواهی شد
مقصد از شوق رسیدن خالیست
راه ، سرشار امید
و بدان ،کین امروز
منتظر فرداییست
که تو دیروز در امید وصالش بودی
بهترین لحظه راهی شدنت، اکنون است
لحظه را دریابیم
باور روز برای گذر از شب کافیست
و از آغاز، چنین رسمی بود
که سرانجام، چنین خواهی شد ...




..

Nur3 07-11-2009 07:54 PM

بوديم و كسي قدر ندانست كه بوديم


باشد كه نباشيم و بدانند که بوديم





Nur3 07-12-2009 11:31 AM


خیال کردم بری میری از یادم تو رفتی و نرفت چیزی از یادم
تو رفتی تازه عاشقتر شدم من از اونی هم که بود بدتر شدم من
صبح تا شب این شد کارم که واسیه چشات بیدارم
تو خدای عاشقایی تو تموم کس و کارم
تو بداد من رسیدی وقتی تنها یمو دیدی تو نذاشتی برم از دست اگه چیزیم هنوز
نازنینم امید شیرینم من بحز تو کسی نمی بینم
از اون روزی کخ رفتی یه روز خوش ندیدم
بجز دستای گرمت بلا و خوش ندیدم
زندیگمو به پای تو دادم اون روزا رو نمیره از یادم
نازنینم برس به فریادم

abadani 07-13-2009 07:53 AM

با تشکر از دانه کولانه اما شعر امشب شب مهتابه رو تا حالا فکر می کردم مرضیه خوانده به هر حال ممنون از لطف شما

shadi 07-13-2009 11:58 AM

آباداني جان محض اطلاعت هرچي خواننده و شعر كه تو دكون عطاري هيچكس يافت مي نشود دربساط به قول شما اين دانه كولانه يافت مي شود.هرسوالي داري راحت ازش بپرس.
و اما ما يه شجره نامه داريم كه خدابيامرز عموي بزرگوارم از روي بقيه شجره نامه هاي موجود وبا10سال پي گيري و گرفتن اطلاعات ازفك و فاميل درسراسر ايران از فاميل بزرگ ماگردآوري كرده كه خب به دودليل براي همه ما خيلي عزيز و ارزشمنده. اول اينكه به هرحال سلاله مارونشون مي ده تا جدعاليقدرمون. دوم اينكه افتخار مي كنيم كه ازبستگان نزديك گردآورنده هستيم. و يه چيز ديگه هم اينكه فكر مي كنم در شجره هاي سادات اين اولين شجره اي است كه اسم خانمها هم دراون آورده شده. صفحه اول اين كتاب يك بيت شعر داره از ايرج ميرزا كه بسيار زيبا و بامسماست و اون هم اينه:

مرد آن نيست كه براصل و نسب فخر كند
مرد آن است كزوفخر كند اصل و نسب

از اينهمه شعر ،من شايد بتونم بگم اين و ازهمه بيشتر دوست دارم.

دانه کولانه 07-13-2009 08:02 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط abadani (پست 49848)
با تشکر از دانه کولانه اما شعر امشب شب مهتابه رو تا حالا فکر می کردم مرضیه خوانده به هر حال ممنون از لطف شما


چاکریم
نه سیما ما فیها خوندش خیلی هم راستش خوب و حماسیه
توی تاکسی و ماکسی و اینا ! شنیدم از زبان فروهر لیلا اینو دوپس دوپس میخوند خب مگه مجبورین برین همون دوپس دوپسای خودتونو بخونین چرا اینو خراب میکنین
اینج میگه گویید فلانی امده ان یار جانی امده اونجا شنیدم میگه فلونی ! اومده یار جونی اومده
نمیدونم یه بار دیگه گفتم یا خیر
این شعر رو من توی یه عروسی هم شنیدم که یارو داشت میخوند و یه سوتی وحشتناک داد
البته سوتی که نه سوتی یه اشتباه لحظه ایه و ادم دیگه تکرار نمیکنه و میدونه اشتباه کرده اما این اصلا فکر نکنم توجه کرده باشه بهش کسی هم نفهمید...

یه جا میگه گویید فلانی امده ان یار جانی امده امده حال تو احوال تو سیه موی تو سپید روی تو ببیند برود

اقا میخوند ! سیه روی تو سپید موی تو ببیند برود :24:
فکر شو بکنین معشوق بشنوه اینو دانه گیس سر خودش نمیذاره اینقدر باوکه رو و شیون مکنه

_باوکه-رو
دلبر جوان و زیبا رو را به دلبر معمر سیه چرده تبدیل میکنه
شما مواظب باشید یه وقت دسته گل به آب ندین !


نقل قول:

نوشته اصلی توسط shadi (پست 49854)
آباداني جان محض اطلاعت هرچي خواننده و شعر كه تو دكون عطاري هيچكس يافت مي نشود دربساط به قول شما اين دانه كولانه يافت مي شود.هرسوالي داري راحت ازش بپرس.
و اما ما يه شجره نامه داريم كه خدابيامرز عموي بزرگوارم از روي بقيه شجره نامه هاي موجود وبا10سال پي گيري و گرفتن اطلاعات ازفك و فاميل درسراسر ايران از فاميل بزرگ ماگردآوري كرده كه خب به دودليل براي همه ما خيلي عزيز و ارزشمنده. اول اينكه به هرحال سلاله مارونشون مي ده تا جدعاليقدرمون. دوم اينكه افتخار مي كنيم كه ازبستگان نزديك گردآورنده هستيم. و يه چيز ديگه هم اينكه فكر مي كنم در شجره هاي سادات اين اولين شجره اي است كه اسم خانمها هم دراون آورده شده. صفحه اول اين كتاب يك بيت شعر داره از ايرج ميرزا كه بسيار زيبا و بامسماست و اون هم اينه:

مرد آن نيست كه براصل و نسب فخر كند
مرد آن است كزوفخر كند اصل و نسب

از اينهمه شعر ،من شايد بتونم بگم اين و ازهمه بيشتر دوست دارم.


ما مخصلصیم مجدد
هنوز اماده کل کل با خواهرتون که هی زدینش تو سرمون در زمینه موسیقی سنتی هستیم مرافه{جشن پتو}
همونطوری که گفتی سیمامافیها نیستش کاری ازش دست مردم و توی مردم نیست کم شناخته شده نمیدونم چرا راستش من خودمم فعلا چیز دیگه ای ازش ندارم ...
و اونی هم که هست کیفیت خیلی پایینی داره


قربون اجداد و اجداد خودمونم برم
همیشه قبطه میخورم که چرا زودتر دنیا نیومدم و اون چند نفر بزرگ و باسواد و مرد خانواده مون رو ندیدم و باهاشون نشست و برخواست نداشتم
شعرت و در واقع شعرش خیلی جالب و زیبا بود
ولی خداییش من فکر میکنم در کنار درستیی مضمون این شعر واقعا شان اجتماعی خانواده واقعا روی افراد تاثیر داره اینجا که اینجوریه کسی که از خانواده بزرگ و محترم و باسوادی باشه واقعا خودشو که نگاه میکنی میبینی چقدر جا افتاده و درست وحسابی و خوش مشربه
خاندان داریم که کلا همه شون استعداد زبان دارن همشون تافل میگیرن بهترین اساتید اموزش زبان انگلیسی و عربی از اون خاندانن
یه خونواده دیگه طور دیگه همه ذاتا دکتر دنیا میان ...
یه نه لزومان شغل
یه خانواده میبینی که کلا همه شون ادمای معقول و با شخصیتین
فعلا زمانه اینجا طوریه که این قسمت میچربه که کسی که خانواده ی درستی داشت خودشم درصد بالایی ادم درستی از اب در میاد...

ساقي 07-16-2009 06:13 PM

آه باران! ای امیدِ جانِ بیداران!

ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران
یا نه دریائیست گویی واژگونه بر فراز شهر
شهر سوگواران

هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش
ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر با تشویش
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران

چشم ها و چشمه ها خشکند
روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ
همچنانکه نامها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد

آه باران
ای امید جان بیداران
بر پلیدی ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد


......


اکنون ساعت 09:35 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)