پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   بیا با خدای مهربان حرف بزنیم (خسته ای؟ دلتنگی؟ سریع بیا اینجا) خدایم ای خدایم ، صدایت می کنم بشنو صدایم (http://p30city.net/showthread.php?t=3113)

Saba_Baran90 11-26-2011 07:16 PM

خدایا هرچند بخاطر گناهام جرأت نمی کنم بگم دوست دارم
اما به جرأت می تونم بگم دوسم داری!

ROJINAjoON 11-26-2011 08:22 PM

گفتم:خدايا از همه دلگيرم گفت:حتي از من؟ گفتم:خدايا دلم را ربودند! گفت:پيش از من؟ گفتم:خدايا چقدر دوري؟ گفت:تو يا من؟ گفتم:خدايا تنهاترينم! گفت:پس من؟ گفتم:خدايا کمک خواستم. گفت:از غير من؟ گفتم:خدايا دوستت دارم. گفت:بيش از من؟ گفتم:خدايا انقدر نگو من! گفت:من توام، تو من.



http://behtarinha4u20.persiangig.com...ed0c3af2cc.jpg

hossein 11-26-2011 09:48 PM

خوش به حالت محمد جان من کاملا بر عکس تو ام . درسته که هر وقت هر چی که توی
دلم بوده بدون اینکه بخوام ، فقط یه حس درونی بوده ، و بهش رسیدم .
ولی الان که حسابش میکنم میبینم که بیشتر از ده سال میگذره و من فقط یه چیز غیر مادی رو
از خدا میخواستم ، ولی هیچ وقت جوابی نشنیدم ... کاش خیلی
چیزا رو نداشتم ولی ..... باز هم با این وجود شکرش ..

مهبا 11-27-2011 12:20 AM

خــــــــدایــا روزهای جمعه ی مرا رد کن ...

مثل آهنگی که نمی توانم تنها گوش بدهم و سریع ردش می کنم ...!


مثل خیابانی که از آن خاطره دارم و سعی می کنم ازش رد نشوم ...!


مثل عکسی که مرا به روزهایی می برد که ای کــــــاش آن روز ها ساخته نمیشد ...!


خــــــــدایــا .. روزهای جمعه ی "تنهای" مرا رد کن ..

مهبا 11-27-2011 12:22 AM

خدايا تو خيلي بزرگي و من خيلي كوچك جالب اينجاست كه تو به اين بزرگي هيچ وقت من رو به اين كوچيكي فراموش نميكني ولي من به كوچيكي تو به اين بزرگي رو گاهي فراموش ميكنم...................

مهبا 11-27-2011 12:24 AM

خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم ، هم اینک به قلبم بیا »

ROJINAjoON 11-27-2011 04:10 PM

لحظات شادي خدا را ستايش كن
لحظات سختي خدا را جستجو كن
لحظات آرامش خدا را مناجات كن
لحظات دردآور به خدا اعتماد كن
و درتمام لحظات خداوند را شكر كن

shokofe 12-02-2011 08:26 PM

خدایا تو با من باش با عشق و رحمتت:53:

shokofe 12-08-2011 08:56 PM


خداوند عشق است ،
و تنها راه درک و تجربه ی او عشق ورزیدن است ،
به همه عشق بورزید و به همه خدمت کنید ،
خداوند تجسم شیرینی و لطف است ،
برای رسیدن به او ...
...
لطفی که به شما اعطا نموده است را به خودش ...
که در همه جا و همه کس وجود دارد تقدیم کنید .


hossein 12-22-2011 06:38 AM

گفتگو با خدا …
 
گفتگو با خدا ، خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم



این مطلب اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت ۴ روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد


http://www.dl.persianmob.net/images/...2.20/god/1.jpg

Interview with god
گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم


So you would like to Interview me? “God asked”
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟


If you have the time “I said”
گفتم : اگر وقت داشته باشید

God smiled
خدا لبخند زد

My time is eternity
وقت من ابدی است

What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

Go answered …
خدا پاسخ داد …

That they get bored with childhood
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند

They rush to grow up and then long to be children again
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند

That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند

And then lose their money to restore their health
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند




By thinking anxiously about the future That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند

They forget the present
زمان حال فراموش شان می شود

Such that they live in neither the present nor the future
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال

That they live as if they will never die
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد

And die as if they had never lived
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند

God’s hand took mine and we were silent for a while
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم

And then I asked …
بعد پرسیدم …

As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟

God replied with a smile
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد



To learn they cannot make anyone love them
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد

What they can do is let themselves be loved
اما می توان محبوب دیگران شد

learn that it is not good to compare themselves to others
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند

To learn that a rich person is not one who has the most
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد

But is one who needs the least
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم

And it takes many years to heal them
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد

To learn to forgive by practicing forgiveness
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن

To learn that there are persons who love them dearly
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند

But simply do not know how to express or show their feelings
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند



To learn that two people can look at the same thing and see it differently
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند

They must forgive themselves
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند

And to learn that I am here
و یاد بگیرن که من اینجا هستم

Always
همیشه









ترنم 12-24-2011 02:05 AM

خدا...
 
به خاطر بسپار:
همراهی خدا با انسان مثه نفس کشیدنه! آروم..بی صدا... همیشگی.


donya elahi 12-24-2011 08:10 AM

نردبان دلم شکسته است ،می شود برای من کمی دعا کنی؟؟؟
یا،اگر خدا اجازه می دهد، کمی بجای من خدا خدا کنی؟؟
راستش، دلم مِثل یک نماز بین راه ، خسته و شکسته است ،
می شود برای بیقراری دلم سفارشی به آن رفیق با وفا (خدا) کنی؟؟؟

gohar 01-11-2012 04:23 PM

خدایا دلم خیلی گرفته...از خودم....از تو خدا....از روزگار نامردت...از آدمای بی وفا...خدا پس تو کجایی..چرا نمیبینمت.........کجایی.؟؟؟؟

mohammad.90 01-11-2012 07:24 PM

از خدا خواستم درد هایم را از من بگیرد،
خدا گفت:نه! رها کردن کار توست و تو باید از آن دست بکشی...
-از خدا خواستم تا خوشی سعادتم بخشد،
خدا گفت:نه! من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را به چنگ آوری...
-از خدا خواستم تا یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم،همان گونه که آنها مرا دوست دارند،
خدا گفت:آه...سرانجام چیزی را خواستی که من ان را اجابت کنم... .

ترنم 01-11-2012 11:06 PM

از خدا پرسیدم دوست دارید بندگانتان چه بیاموزند؟ گفت: "بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند، عاشقشان باشد" "بیاموزند که انسانهایی هستند که آنها را دوست دارند اما نمی دانند که چگونه عشقشان را ابراز کنند..."

ترنم 01-25-2012 12:59 AM

http://despra2.persiangig.com/image/daryab.jpg

ترنم 01-25-2012 01:21 AM


پنجره را باز کن
تا خدا را صدا بزنی
تا بگویی چقدر دوستش داری
اگر آنقدر کوچکی یا خسته که دستت
به دستگیره پنجره نمی رسد تا بازش کنی
آهسته خدا را صدا بزن تا پنجــــــــره را باز کند
تا بگوید، چقدر دوستت دارد...!
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:...750-medium.jpg

ترنم 01-25-2012 01:27 AM

خداوندا...!
دستانم خالي اند و دلم غرق در آرزوها...!
يا به قدرت بي کرانت دستانم را توانا گردان،
يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتني خالي کن

http://morgheeshgh.persiangig.com/princess

ترنم 01-27-2012 01:12 AM

http://ahadpop.googlepages.com/khodaya.jpg

amir ahmadi 01-27-2012 03:30 AM

خدایا هیچ کس چون تو نمی داند که من چه می خواهم
و هیچکس چون تو توان براوردنش را ندارد.
خداوندا دلی به عطا کن که در این دنیا تنها ترسش تو باشی
تنها امیدش تو باشی
تنها رفیقش تو باشی
و یاریم کن ان باشم که تو می خواهی
چون تو آنی که من می خواهم.

gohar 02-12-2012 04:13 PM

بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال من خورشید مال تو ... ".
خدا خندید و گفت: " بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ... "
(حسین پناهی )



gohar 02-12-2012 04:30 PM


((جمله ای از دکتر شریعتی))

خدایا ! تو در آن بالا بر قله بلند الوهیتت ، تنها چه می کنی ؟؟

ابدیت را بی نیازمندی ، بی چشم به راهی ، بی امید چگونه به پایان خواهی برد؟

ای که همه هستی از تو است ، تو خود برای که هستی؟
چگونه هستی و نمی پرستی؟
چگونه نمی دانی عبودیت از معبود بودن بهتر است؟
نمی دانی که ما از تو خوشبخت تریم؟
ای خدای بزرگ ! تو که بر هر کاری توانائی !
چرا کسی را برای آنکه بدو عشق ورزی ،
بپرستی ،
بر دامنش به نیاز چنگ زنی ،
غرورت را بر قامتش بشکنی ،
برایش باشی ، نمی آفرینی؟
چرا چنین نمی کنی ؟
مگر غرورها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم به راه آمدنش هستیم قربانی کنیم ؟
خدایا تو از چشم به راه کسی بودن نیز محرومی ؟!

hossein 02-12-2012 05:03 PM

Interview with god
 


I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.



So you would like to Interview me? "God asked."
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟



If you have the time "I said"
گفتم : اگر وقت داشته باشید.



God smiled
خدا لبخند زد



My time is eternity
وقت من ابدی است.



What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟



What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟



Go answered ....
خدا پاسخ داد ...



That they get bored with childhood.
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.



They rush to grow up and then long to be children again.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.



That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.



And then lose their money to restore their health.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.



By thinking anxiously about the future. That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.



They forget the present.
زمان حال فراموش شان می شود.



Such that they live in neither the present nor the future.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.



That they live as if they will never die.
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.



And die as if they had never lived.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.



And then I asked ...
بعد پرسیدم ...



As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟



God replied with a smile.
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.



To learn they cannot make anyone love them.
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.



What they can do is let themselves be loved.
اما می توان محبوب دیگران شد.



learn that it is not good to compare themselves to others.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.



To learn that a rich person is not one who has the most.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.



But is one who needs the least.
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد



To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.



And it takes many years to heal them.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.



To learn to forgive by practicing forgiveness.
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند.



To learn that there are persons who love them dearly.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.



But simply do not know how to express or show their feelings.
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.



To learn that two people can look at the same thing and see it differently.
یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.



To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.



They must forgive themselves.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.



And to learn that I am here.
و یاد بگیرند که من اینجا هستم.



shokofe 02-13-2012 03:28 PM

خدایا از آن روزی که ما را آفریدی

به غیر از معصیت چیزی ندیدی

خداوندا به حق هشت وچارت

زما بگذر

شتر دیدی-ندیدی............

ترنم 02-16-2012 05:58 PM

خــُــــدایــــــا . . .

امشبــــ بـه انـــدازه تـمـامـــ ــــ ابـرهـای آســمانـتـــ ــــ

اشـــــک دارمــــ ـــــ !

بگـــــو ایـن ابـــ ــــرهـا ببـــــارنـد

پـــــــا بهــ پــــــای مــــَـــن

کـهـ مـی‌خـواهمـــــ ــــ . . .تـا پــــــای راه رفـتـــن

زیــــر بارانـتـــــ ـــــ قــــَــدَم بزنمـــ ـــــ . . . .



http://static1.cloob.com//public/use...fe744f8889-300

mohammad.90 02-16-2012 07:42 PM

خداي من
 





منخداييدارم،

كه در اين نزديكي است
نه در آن بالاها
مهـربان،خـوب، قشنگ
چهره اش نورانيست






گاهگاهي سخني مي گويد،
با دل كوچكمن
ساده تر از سخن ساده من
اومرامي فهمد
اومرامي خواند،
اومرامي خواهد،
او همه درد مرامي داند،
ياداوذكرمن است،
در غم و در شادي
چون به غم مي نگرم،
آنزمان رقص كنانمي خندم
كه خدا يار من است،
كه خدادر همه جا ياد من است
او خدايست كه همواره مرا مي خواهد





ديگران مي گويند :

آن كساني كه به ظاهر بنده خوب خدايند
به من مي گويند :
مرد، كافر شده اي!!!
و چه هشدار كه از آتش دوزخ دادند
باز هم مي گويند :
كه خدا اينجا نيست
و خداي آنها، غير آنست كه من مي بينم،
مي دانم
يك خدايي بي رحم
غرق در خودخواهي،
عاشق ظلم و ريا و همه در خشم و عذاب
اين خدايست كه آنها گويند،بنده او باشيم





ديده را مي بندم

در دلم مي خندم
زير لب مي گويم :
پس خدا اينجا نيست؟!





اما من ميدانم
كه خدايارمن است،
كه خدادر همه جا ياد من است



ترنم 02-20-2012 01:48 AM

تمـــــام تنــم لــرزیـد ،

آب ِ پــاکـی کــه روی دستــم ریـختـی ، یــخ بـــود

خدایا من ترک تحـصیل کـردم

آنقـدر از مـن امـتحان نگیـر....

GolBarg 02-24-2012 11:42 PM

5/12/90
 
مامان زنگ زد گفت امروز سر خاک عمو بودند....
هنوز باورم نشده....
حس میکنم هیچ کاری از دستم بر نمی اید جز اینکه بپذیرم
شاید پذیرش نه شنیدن ندارم...
اره همینه
من میگفتم هر چی میخوام باید باشه
وقتی یکی یا یه جایی بگن نمیشه
....
..
شاید اگه اونجا بودم راحت تر می پذیرفتم
یادمه ترم قبل که سمینار اضطراب مرگ را داشتم
یکی از همکلاسی هام به تازگی داداش جوونش فوت کرده بود شاید کمتر از یک هفته
وقتی نگام بهش می افتاد و می دیدم داره گریه میکنه دلم میخواست دیگه صحبت نکنم...
این اگزیستانسیال ها چیزی میگن که الان واسه منم سخته

19 ساله م بود عمو می اومد دنبالم واسه اینکه اماده بشم برای امتحان رانندگی
شاید بیشتر از 50 ساعت رانندگی کرده باشیم
عمو همش دلش میخواست من یه دختر مذهبی باشم
خیلی با هم حرف میزدیم
خیلی جاها عقایدمون متفاوت بود
دلم نمیخواد به فرقه مرده پرستی بپویندم
ولی نمیدونم این شرایط طبیعی هست یا نه
من میدونم مرحله سوگ 6 ماه طول میکشه الان 24 روز هست که از فوت عموم میگذره
11/11/90 روز سختی بود واسم
امسال عید عمو دیگه خونمون نمیاد
یعنی چیکار کنم که بتونم به خودم کمک کنم
من واسم چقدر سخت بود
دلم نمیخواد عید خونه باشم
....
..
خدایا بهم قدرت بده
تنهام نزار

Ali.p80 02-25-2012 01:04 AM

هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم

هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم

شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا

بر منتهای همت خود کامران شدم


ای گلبن جوان بر دولت بخور که من

در سایه تو بلبل باغ جهان شدم


اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود

در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم


قسمت حوالتم به خرابات می‌کند

هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم


آن روز بر دلم در معنی گشوده شد

کز ساکنان درگه پیر مغان شدم


در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت

با جام می به کام دل دوستان شدم


از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید

ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم


من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست

بر من چو عمر می‌گذرد پیر

bigbang 02-25-2012 02:04 AM

خدایا هر چند من بچه خوبی نبودم ولی هیچوقت دل هیچکس رو نشکوندم
این تنها چیزی هست که بهش افتخار میکنم
هیچوقت به هیچکس تهمت نزدم
به خاطر تو از همه چی بریدم
اونوقت خدایا چرا یک عده فکر میکنن آخر بندگی و عبادت هستن
چرا قاشق داغ میکنن میزنن پس کلشون رو پیشونی که بگن ما زیاد نماز میخونیم یا مهر داغ میکنن
نهی از منکرشون توپه اما جهادشون تو تاریکی میره سمت باقالی همچین مجاهد میشن که بیا و ببین !
خودی هستن اما نخودی هستن !
منم منم میکنن فکر میکنن بقیه حالیشون نیست خرن!
ادعا دارن با خدان ولی خرما رو بیشتر دوست دارن .
همه رو به چشم اخ و تف میبینن انگار فقط خودشون اسوه پاکی و آخر دیگه بندگی هستن .
خدایا من ادعایی ندارم ولی به وقت این شب قبل از این که اینایی با تو نیستن رو هدایت کنی مثل من برو سراغ اینا ، اینا رو از توهم دربیار که فکر نکنن اگه بمیرن با پیغمبر محشور میشن !
خدا به همه چشم و دل پاک بده !
به قول مارمولک تن آدمی شریف است به جان آدمیت

آريانا 02-29-2012 02:24 PM

امشب میخوام یه شعر از اندی براتون اجرا کنم...

خداااااااااااااااااااا چرا عاشق شدم من ...دیگه از دست این دل یه شب آروم ندارم
واااااای چرا توو این زمونه شدم زندونی غم اسیر روزگارم ...

بیا....

برات نامه نوشتم قشنگ و عاشقونه......... نوشتم اون دوچشمات منو کرده
دیوونه..............

bigbang 03-07-2012 03:29 AM

خدایا میدونی ازت چی میخوام !
و میدونی که اگر بخوام به هر طریقی شده باشد به دستش بیارم
از امشب قول که با برنامه برم جلو
با تو عهد میکنم تو هم بهم کمک کن تا به عهدم عمل کنم
به من عزت بده ، به من بزرگی بده
میخوام سرم رو بالا بگیرم
میخوام مرد باشم کمکم کن
میدونم اگر ازت بخوام ازم دریغ نمیکنی
کمکم کن

رزیتا 03-07-2012 11:07 AM

پروردگارا !
آرامش را
چون دانه های برف
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند
ببار..





ellena 03-07-2012 12:50 PM

خداجونم بیشتر خواسته هامو برآورده کردی یه خواسته دارم واسه من خیلی بزرگه اما واسه خدای خوبم که توئی خیلی کوچیکه میخوام اینم بهم بدی من فقط از تو میخوام به هیچ کدو ماز بنده هاتم رو نمیندازم چون تنها کسیکه قادر به انجام هرکاریه توئی فقط تو

رزیتا 03-08-2012 11:09 PM

باور نمی کنم
ای خالق نظم
دانه های انار زندگی مرا..
بی نظم چیده باشی!

mohammad.90 03-09-2012 02:42 AM

از رحمت خدا نا امید نشید
 
گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.


گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.


گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.


گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم:...
دیگه چیزی برای گفتن نداشتم.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
http://up6.iranblog.com/uploads/13138351691.jpg

رزیتا 03-09-2012 12:07 PM

گفتم: خدایا سوالی دارم
گفت: بپرس
گفتم: چرا هر موقع من شادم، همه با من می خندند ولی
وقتی غمگینم، کسی با من نمی گرید؟!
گفت: خنده را برای جمع آوری دوست، و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم.

mohammad.90 03-09-2012 12:17 PM

خداوند بی نهایت است به قدر نیاز تو فرود می آید

به قدر آرزوی تو گسترده میشود

و به قدر ایمان تو کار گشا.

هیچ غیر ممکنی وجود ندارد

همت از خود طلب و توکل بر خدا کن

بخشش او واسع است

رحمتش همه را شامل است

mohammad.90 03-09-2012 12:21 PM

خدایاااااااااااا.......
می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.

همان دلهای بزرگی که جای من در آن است
آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس.

و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...

و میدانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...

برای همیشه!

چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

پروردگارت ...

ترنم 03-18-2012 02:33 AM

خدایا
آنقدر خرابم که هیچ مرهمی آرامم نمی کند !
مرا در آغوش خود بگیر
دلم آرامشِ خدایی می خواهد


اکنون ساعت 08:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)