چون ز نسیم می شود زلف بنفشه پر شکن
وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی کند |
ای که با سلسله زلف دراز آمده ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده ای |
در خرمن صد عاقل زاهد زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم |
آنکس که مرا بکشت، باز آمد پیش
مانا که دلش بسوخت بر کشته خویش |
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت |
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی |
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی |
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت |
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل |
شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل
نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد |
اکنون ساعت 12:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)