شراب تلخ میخواهم که مردافگن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم زدنیا و شر و شورش |
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای |
ور از جهان سخن سر تو برون افتاد سزد ، که راز نگه داشتن نه کار صداست |
تویی ان گوهر پاکیزه که در عالم قدس |
کم کن طمع از جهان و می زی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند مِی در کف و زلف دلبری گیر که زود هم بگذرد و نماند این روزی چند |
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند |
در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا طاعت همه فسق و کعبه دیرست ترا ور دل به خدا و ساکن میکدهای مِی نوش که عاقبت به خیرست ترا |
اتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت |
تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود |
دیر جوشی تو در بوته ی هجرانم سوخت |
اکنون ساعت 08:06 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)