هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند کنه می بنوش |
پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته با خامی چند |
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلغداری خوش |
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست |
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکر خای تو خوش |
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیت خیر مگردان که مبارک فالی است |
این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
سرها بر آستانه او خاک در شود |
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت |
چوگان حکم در کف و گویی نمی زنی
باز ظفر به دست و شکاری نمی کنی |
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدارا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد |
اکنون ساعت 10:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)