پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

افسون 13 11-22-2012 12:49 AM

مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت
دیوانهٔ عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید
آنکس که ترا شناخت خود را نشناخت

ماهین 11-22-2012 12:52 AM

تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو ؟
وعده ی وصل اگر دهد طاقت انتظار کو ؟

افسون 13 11-22-2012 01:10 AM

وصافی خود به رغم حاسد تا کی
ترویج چنین متاع کاسد تا کی
تو معدومی خیال هستی از تو
فاسد باشد خیال فاسد تا کی

Farahi 11-22-2012 01:25 PM

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند
دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند

mohammad.90 11-22-2012 08:58 PM

دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آن که دولت جاودان به


ماهین 11-22-2012 09:01 PM

همی گویم و گفته ام بار ها
بود کیش من مهر دلدارها

mohammad.90 11-22-2012 09:19 PM

اگر چه زنده رود آب حیات است
ولی شیراز ما از اصفهان به


ماهین 11-22-2012 09:45 PM

هاتف ان روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

mohammad.90 11-22-2012 09:53 PM

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم


ماهین 11-22-2012 10:56 PM

من هر چه دیده ام ز دل و دیده دیده ام
گاهی ز دل بود گله گاهی ز دیده ام


اکنون ساعت 05:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)