کرده است یا قاصد نهان مکتوب جانان در بغل یا درجی از مشک ختن کرده است پنهان در بغل در مصر یوسف زینهار آغوش مگشا بهر کس یکبار دیگر گیردت تا پیر کنعان در بغل |
لب میگون جانان جام در داد |
در پیش بیدلان جان ، قدری چنان ندارد آری کسی که دل داد پروای جان ندارد پرسی ز من که دارد؟ زان بینشان نشانی هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد |
در پس این پرده بنگر جان آیت آشکار |
دل بوی او سحر ز نسیم صبا شنید تا بوی او نسیم صبا از کجا شنید بیگانه گفت اگر سخنی در حقم چه باک این میکشد مرا که ازو آشنا شنید |
در سینه دلم تنگ شده تهمت به که بندم |
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند هوشنگ ابتهاج |
در بزم من بی سرو پا آمده بودی |
یک دل و یک جهت و یک رو باش |
صبرم ز دل سوخته از غصه برون شد |
اکنون ساعت 05:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)