پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

مهبا 09-25-2010 10:08 AM

یه امشب بی قرارم باش ،همین امشب کنارم باش

بیا یک لحظه یارم شو ، گل ناز بهارم باش

shokofe 09-25-2010 02:07 PM

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی‌تو چون خواهم خفت

مهدی 09-25-2010 03:50 PM

عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارند
غمزه شوخش و آن طرهٔ طرار دگر
راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر

رزیتا 09-25-2010 04:23 PM

ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
که رنج خاطرم از جور دور گردون است

فرانک 09-25-2010 10:49 PM

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گلبانگ مصلی را

رزیتا 09-25-2010 11:25 PM

ساقی بیار آبی از چشمه خرابات
تا خرقه ها بشوییم از عجب خانقاهی

مهدی 09-25-2010 11:42 PM

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

رزیتا 09-26-2010 12:30 AM

در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

مهدی 09-26-2010 12:40 AM

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آیینه شاهیست غباری دارد
از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی

رزیتا 09-26-2010 12:45 AM

حافظ غم دل با که گویم که در این دور
جز جام نشاید که بود محرم رازم

مهدی 09-26-2010 12:53 AM

روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط
دل غمگین من است
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

رزیتا 09-26-2010 08:01 AM

دل به رغبت می سپارد جان به چشم مست یار
گرچه هشیاران ندادند اختیار خود به کس

فرانک 09-26-2010 08:08 AM

دل و دینم دل و دینم ببردست
بر و رویش بر و رویش بر و رو

رزیتا 09-26-2010 08:12 AM

دل برگفته بودم از ایام گل ولی
کاری بکرد همت پاکان روزه دار

فرانک 09-26-2010 08:19 AM

ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه غساله میرود

رزیتا 09-26-2010 08:23 AM

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد

فرانک 09-26-2010 08:26 AM

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
وندران آیینه صد گونه تماشا میکرد

djandy 09-26-2010 01:48 PM

شب تاریک و سنگستان موم است
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارنده اش نی کو نگه داشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

رزیتا 09-27-2010 03:22 AM

صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست
باز به یک جرعه می، عاقل و فرزانه شد

shokofe 09-27-2010 01:02 PM

اول به وفا می وصالم درداد
چون مست شدم جام جفا را سرداد
پر آب دو دیده و پر از آتش دل
خاک ره او شدم به بادم برداد

فرانک 09-27-2010 03:11 PM

این که خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است

مهدی 09-27-2010 05:15 PM

چون بر سر کوی یار خسبیم
بالین و لحاف ما ثریاست
چون در سر زلف یار پیچیم
اندر شب قدر قدر ما راست

natanaeil 09-27-2010 05:33 PM

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

مهدی 09-27-2010 06:05 PM

هم‌چو احمد که کمند انداخت جانش
تا کمندش برد سوی آسمانش
گفت حقش ای کمندانداز بیت
آن ز من دان ما رمیت اذ رمیت

فرانک 09-27-2010 10:55 PM

آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند

niyaz 09-28-2010 12:10 AM

آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست
چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست

رزیتا 09-29-2010 02:06 AM

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست

مهدی 09-29-2010 02:53 PM

بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند
دل مجروح من پیشش سپر باد
چو لعل شکرینت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پرشکر باد

ایلناز 09-29-2010 03:03 PM

بی لعل لبت وصف شکر می‌نتوان کرد
بی عکس رخت فهم قمر می‌نتوان کرد
چون صدقه ستانی است شکر لعل لبت را
وصف لب لعلت به شکر می‌نتوان کرد

رزیتا 09-29-2010 06:01 PM

تو مگر بر لب آبی به هوس ببنشینی
ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی

Omid7 09-29-2010 08:26 PM

همه كس نصيب دارد ز نشاط و شادي اما
به من غريب مسكين غم بي حساب دادي

رزیتا 09-30-2010 01:25 AM

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

raha_10 09-30-2010 08:33 AM

علت عاشق ز علت ها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست

فرانک 10-01-2010 10:28 AM

ز سرو قد دلجویت مکن محروم چشمم را
بدین سر چشمه اش منشان که خوش آبی روان دارد

رزیتا 10-01-2010 10:45 AM

مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد

مجتب 10-01-2010 11:06 AM

نشان یار سفرکرده از که پرسم باز

که هر چه گفت برید صبا پریشان گفت

مهبا 10-01-2010 11:16 AM

صبا بگو که چها بر سرم درین غم عشق

ز آتش دل سوزان و دود آه رسید

فرانک 10-03-2010 03:28 PM

عشق بازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

رزیتا 10-03-2010 03:30 PM

برق عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

فرانک 10-03-2010 03:37 PM

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت
کامگارا نظری کن سوی نا کامی چند


اکنون ساعت 03:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)