پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

shokofe 09-13-2011 05:24 PM

من امشب زیر باران گریه خواهم کرد ..
در این تنهایی و خلوت .. در این دشت سکوت وسرد ..
در این بیهودگی های پر از ابهام...
نمی دانی چه بی تابم ... نمی دانی چه مشتاقم ... ببینم روی ماهت را

من امشب گریه خواهم کرد ...
من امشب زیر باران ... تو را فریاد خواهم کرد ...
اگر چه گنگ و لالم من ... اگر چه ناتوانم من ....
ولی از عمق جان خود .... تو را فریاد خواهم کرد ....

من امشب زیر باران گریه خواهم کرد
اگر از آسمان سیلاب غم بارد و گر از هر طرف تیر از کمان آید
بدان ای نازنین من نمی ترسم
تو را فریاد خواهم کرد ...
من از تاریکی و ظلمت نمی ترسم ... تمام ترس من این است
فراموشم کنی ای دوست
ببار ای بارش باران ... چنان بی تاب اشکم من که می خواهم ببارم من ...

من امشب گریه خواهم کرد
من امشب بغض را در سینه خواهم کشت و بی پرواتر از دیروز تو را فریاد خواهم کرد ...
من امشب آرزوی مرگ خواهم کرد ...
چنان مشتاق مرگم من که شرح آرزوی من مثال ریشه و آب است
تو ای باران تو ای مولود ابر آه چه حسرت گونه می باری
مرا با خود ببر امشب فرو در خاک و خاکستر
مرا با خود ببر امشب به گورستان دلتنگی ...
مرا با خود ببر امشب که اینجا زندگان از عشق بیزارند و باران را نمی فهمند

من امشب گریه خواهم کرد
به گوش ابر ها امشب تو را فریاد خواهم کرد ..
بمان ای نازنین با من بمان تا لحظه اخر
بمان تا زندگی باقی است
بمان تا ابر بارانی است، بمان تا در کنارت من ، بسان غنچه بشکافم
بمان تا در نگاهت من بکارم شاخه عشقی
بمان تا روی دستانت ، ببارم شبنم اشکی
بمان تا روی لبهایت نشانم بوسه لطفی را
بمان ای نازنین با من ، بمان تا آسمان آبی است
اگر چه می روی امشب
ولی من هر سحر گاهان
تو را فریاد خواهم کرد


من امشب گریه خواهم کرد به یاد قامتت ای دوست !
میان باغ احساسم هزاران سرو می کارم ...
به یاد صورت ماهت ...میان آسمان آبی قلبم هزاران ماه می کارم ...
به یاد چشم شهلایت .. میان حوض چشمانم هزاران گریه می کارم ...

من امشب گریه خواهم کرد
تو را من با تمام حسرت و اندوه .. تو را من با تمام بغض
تو را من با تمام درد ... تو را من با تمام هرچه احساس است
تو را من با تمام هر چه دلتنگی است
تو را من با تمام هر چه امید است
تو را فریاد خواهم کرد
اگر امشب خدا گوید :
" که بنده ! ساکت امشب ساکت امشب "
ساکت امشب من نخواهم بود
تو را من با تمام عشق
تو را فریاد خواهم کرد ........

ترنم 09-14-2011 11:31 AM

زندگی گلزاریست
وتوبا قامتی چون نیلوفر
شاخه پر گل این گلزاری
گل گیسو ، گل لبها ، گل لبخند شباب
چشمان تو نیز گلزاریست

گل تقوا
گل عفت
گل صد رنگ امید
گل فردای بزرگ
گل دنیای سپید

آناهیتا الهه آبها 09-15-2011 10:46 AM

تو رو دوست دارم مثل حس نجیب خاک غریب
تو رو دوست دارم مثل عطر شکوفه های سیب
تو رو دوست دارمعجیب
تو رو دوست دارم زیاد
چطور پس دلت میاد منو تنهام بذاری
...
تو رو دوست دارم مثل لحظه خواب ستاره ها
تو رو دوست دارم مثل حس غروب دوباره ها
تو رو دوست دارم مثل دلتنگیهای وقت سفر
تو رو دوست دارممثل حس لطیف وقت سحر
تو رو دوست دارم عجیب
تو رو دوست دارم زیاد
نگو پس دلت میاد منو تنهام بذاری
...
..
{پپوله}

اهورا 09-15-2011 02:37 PM

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم.
منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم.
ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم.
تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم.



GhaZaL.Mr 09-15-2011 03:23 PM

عاشق این کار فروغم ! وااااااااااای خیلی قشنگه .. معرکه ست : )

من خواب ديده ام كه كسي مي آيد ( فروغ فرخزاد )

من خواب ديده ام كه كسي مي آيد
من خواب يك ستاره ي قرمز ديده ام
و پلك چشمم هي مي پرد
و كفشهايم هي جفت ميشوند
و كور شوم
اگر دروغ بگويم
من خواب آن ستاره ي قرمز را
وقتي كه خواب نبودم ديده ام
كسي مي آيد
كسي مي آيد
كسي ديگر
كسي بهتر
كسي كه مثل هيچ كس نيست مثل پدرنيست
مثل انسي نيست
مثل يحيي نيست
مثل مادر نيست
و مثل آن كسي ست كه بايد باشد
و قدش از درختهاي خانه ي معمار هم بلندتر است
و صورتش از صورت امام زمان هم روشن تر
و از برادر سيد جواد هم كه رفته است
و رخت پاسباني پوشيده است نمي ترسد
و از خود خود سيد جواد هم كه تمام اتاقهاي منزل ما مال اوست نميترسد
و اسمش آن چنانكه مادر
در اول نماز و در آخر نماز صدايش ميكند
يا قاضي القضات است
يا حاجت الحاجات است
و ميتواند
تمام حرفهاي سخت كتاب كلاس سوم را
با چشمهاي بسته بخواند
و ميتواند حتي هزار را بي آنكه كم بياورد از روي بيست ميليون بردارد
ومي تواند از مغازه ي سيد جواد هر چه قدر جنس كه لازم دارد نسيه بگيرد
و ميتواند كاري كند كه لامپ الله
كه سبز بود مثل صبح سحر سبز بود
دوباره روي آسمان مسجد مفتاحيان روشن شود
آخ ...
چه قدر روشني خوبست
چه قدر روشني خوبست
و من چه قدر دلم مي خواهد
كه يحيي
يك چارچرخه داشته باشد
و يك چراغ زنبوري
و من چه قدر دلم ميخواهد
كه روي چارچرخه ي يحيي ميان هندوانه ها و خربزه ها بنشينم
و دور ميدان محمديه بچرخم
آخ ...
چه قدر دور ميدان چرخيدن خوبست
چه قدر روي پشت بام خوابيدن خوبست
چه قدر باغ ملي رفتن خوبست
چه قدر مزه ي پپسي خوبست
چه قدر سينماي فردين خوبست
و من چه قدر از همه ي چيزهاي خوب خوشم مي آيد
و من چه قدر دلم ميخواهد
كه گيس دختر سيد جواد را بكشم
چرا من اين همه كوچك هستم
كه در خيابانها گم ميشوم
چرا پدر كه اين همه كوچك نيست
و در خيابانها هم گم نمي شود
كاري نمي كند كه آن كسي كه بخواب من آمده ست روز آمدنش را جلو بياندازد
و مردم محله كشتارگاه كه خاك باغچه هاشان هم خونيست
و آب حوض هاشان هم خونيست
و تخت كفش هاشان هم خونيست
چرا كاري نمي كنند
چرا كاري نمي كنند
چه قدر آفتاب زمستان تنبل است
من پله هاي پشت بام را جارو كرده ام
و شيشه هاي پنجره را هم شسته ام
چرا پدر فقط بايد
در خواب خواب ببيند
من پله هاي پشت بام را جارو كرده ام
و شيشه هاي پنجره را هم شسته ام
كسي مي آيد
كسي مي آيد
كسي كه در دلش با ماست در نفسش با ماست در صدايش با ماست
كسي كه آمدنش را نمي شود
گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت
كسي كه زير درختهاي كهنه ي يحيي بچه كرده است
و روز به روز بزرگ ميشود
كسي از باران از صداي شر شر باران
از ميان پچ و پچ گلهاي اطلسي
كسي از آسمان توپخانه در شب آتش بازي مي آيد
و سفره را مي اندازد
و نان را قسمت ميكند
و پپسي را قسمت ميكند
و باغ ملي را قسمت ميكند
و شربت سياه سرفه را قسمت ميكند
و روز اسم نويسي را قسمت ميكند
و نمره مريضخانه را قسمت ميكند
و چكمه هاي لاستيكي را قسمت ميكند
و سينماي فردين را قسمت ميكند
درخت هاي دختر سيد جواد را قسمت ميكند
و هر چه را كه باد كرده باشد قسمت ميكند
و سهم ما را هم مي دهد
من خواب ديده ام...

اهورا 09-15-2011 05:09 PM

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود

دانه کولانه 09-15-2011 10:04 PM

سیمین غانم آسمون آبی البوم سیب - متن ترانه و دانلود
 
چقدر قشنگ بود این شعر فروغ .
شاید باورتون نشه که تا حالا یه شعرم از فروغ نخوندم ...
چقدر بچگی خوبه و چقدر خوبه از بچگی بنویسی و هی بزرگ نشی .
مرسی که این شعر قشنگ رو به من شناسوندین .

اصفهان بودم توی تاکسی یه اقای باحال (راننده) یه اهنگ گذاشته بود که من بسیار خوشم اومد و تعجب کردم عجب کار قوی و زیباییه و من تا حالا نشنیدم و چقدر به جونم چسبید اون اهنگ اون شعر و اون صدا
پرسیدم اقا این زویا ثابته ؟ که گفت نه سیمین غانمه ...
سیمین با این سیب و اسمان ابیش چرا بیشتر به گل گلدون معروفه
اسمان ابیش که معرکه س
خواهرمم تایید کرد که خانم غانمه ...
حیف نیست غانم بیشتر از این شناخته شده نباشه برای علاقمندان به موسیقی ؟



سیمین غانم آسمان آبی البوم سیب - متن ترانه و دانلود


سیب ( آسمون آبی)

ترانه سرا: فرهاد شیبانی
آهنگساز: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

من از اون آسمون ِ آبی می خوام
من از اون شب های ِ مهتابی می خوام
دلم از خاطره های ِ بد جدا
من از اون وقتای ِ بی تابی می خوام
من می خوام یه دسته گل به آب بدم
آرزوهامو به یک حباب بدم
سیبی از شاخه ی ِ حسرت بچینم
بندازم رو آسمون و تاب بدم
گل ِ ایوون ِ بهاره دل ِ من
یه بیابون لاله زاره دل ِ من
من از اون آسمون ِ آبی می خوام
من از اون شب های ِ مهتابی می خوام
دلم از خاطره های ِ بد جدا
من از اون وقتای ِ بی تابی می خوام
مثل ِ یک دسته گل ِ اقاقیا
دلم آواز می کنه، بیا ! بیا !
تو می ری، پشت ِ علف ها گم می شی
من می مونم و گل ِ اقاقیا
گل ِ ایوون ِ بهاره دل ِ من
یه بیابون لاله زاره دل ِ من

http://www.4shared.com/get/k1r-NX8z/...nEm_-_Sib.html


دانلود نسخه تصویری آسمون آبی سیمین غانم
http://shakhegolmusic.com/video/siminghanem.rar


shokofe 09-15-2011 10:35 PM

سیمین غانم یکی از بهترین صداها رو داره و شعرهایی هم که خونده زیباست
من 4سال پیش رفتم کنسرتش در تالار وحدت هنوز هم یادم نمیره بی نطیر بود همین آهنگی که گذاشتی رو به درخواست تماشاچی ها 2 بار خوند
ی شخصیت بی نظیر داره و صداش واقعا دیوونه کنندست
مرسی که دانلودش و گذاشتی
و دارم گوش میدم و رفتم به .............خیلی دورا......_:2:


دانه کولانه 09-15-2011 11:49 PM

تصویریش رو دانلود کن شکوفه خانم و وقار و ابهت این خانم رو ببین .

حتما یادم بندازین یکی دو روز اینده اهنگی بسیار زیبا از مرحوم عبدالعلی وزیری براتون بذارم که اون هم فوق العاده گیرا و جذابه ....

دانه کولانه 09-17-2011 10:52 PM

نمیدونی وقتی چشمات پر خوابه هما میر افشار
 

http://p30city.net/images/misc/navbi...allink_rtl.gif ترانه «نمي دوني» و بيستمين سالگرد خاموشي عبدالعلي وزيري

نمی‌دونی، نمی‌دونی
وقتی چشمات پر خوابه،
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
چه عمیقه، چه سخنگو
مثل اشعار مسیحایی حافظ
یه کتابه یه کتابه
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
که چه رنگه، چه قشنگه
رنگ آفتاب بهاره
مثل یک جام بلوره
شایدم چشمه‌ی نوره
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی که دل من
توی اون چشمای شوخت
روی اون برکه‌ی آروم
یه حبابه یه حبابه
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی و به جز من
دگری هم نمی‌دونه
که یه دنیا توی اون چشم سیاهه
هرکی گفته، هرکی می‌گه
همه حرفه تو رو می‌خواد بفریبه
جز دل من که پر از عشق و جنونه
حرف اون چشم سیاهو
دل دیگه نمی‌دونه
چشم دیگه نمی‌خونه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
وقتی چشمات پر خوابه
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شراب


اکنون ساعت 12:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)