پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 09-11-2011 02:02 PM


نـــــوروز

(از زبان دكتر پرويز ناتل خانلری)

نوروز، اگرچه روز نو سال است، روز کهنه قرن­هاست. پیری فرتوت است که سالی
یکبار جامه­ی جوانی می­پوشاند، تا بشکرانه­ی آنکه روزگاری چنین دراز بسر برده
و با این همه دمسردی ِزمانه تاب آورده است، چند روزی شادی کند. از این­جاست
که شکوه پیران و نشاطِ جوانان در اوست. پیر نوروز یادها در سر دارد. از آن
کرانه زمان می آید، از آن جا که نشانش پیدا نیست. دراین راه دراز رنج ها دیده
و تلخی ها چشیده است، اما هنوز شاد و امیدوار است. جامه های رنگارنگ پوشیده
است، اما از آن همه یک رنگ بیشتر آشکار نیست، و آن رنگِ ایران است.
درباره ی خُلق و خوی ایرانی بسیار سخن گفته اند. هر ملتی عیب هایی دارد. در
حق ایرانیان می گویند که قومی خو پذیرند و هر روز به مقتضای زمانه به رنگی در
می آیند. با زمانه نمی ستیزند، بلکه می سازند. رسم و آیین ِهر بیگانه ای را
می پذیرند و شیوه ی دیرین ِخود را زود فراموش می کنند. بعضی از نویسندگان این
صفت را هنری دانسته و راز بقای ایران را در آن جسته اند. من نمی دانم که این
صفت عیب است یا هنر است، اما در قبول ِ این نسبت تردید و تأملی دارم.
از روزی که پدران ِما به این سرزمین آمده اند و نام خانواده و نژاد خود را به
آن داده اند، گویی سرنوشتی تلخ و دشوار برای ایشان مقرر شده بود. تقدیر چنان
بود که این قوم نگهبان ِفروغ ِایزدی یعنی دانش و فرهنگ باشند. میان ِ جهان ِ
روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش می یافت و عالم تیرگی، که در آن کین و
ستیز می رویید، سدی شود و نیروی ِیزدان را از گزندِ اهریمن نگهدارد. پدران
ِما، از همان آغاز کار، وظیفه ی سترگِ خود را دریافتند.
زرتشت از میان ِگروه برخاست و ماموریتِ قوم ایرانی را درست و روشن معین کرد.
فرمود که باید بیاری یزدان با اهریمن بجنگد تا آنگاه که آن دشمن بد کنش از پا
درآید. ایرانی بار گران ِاین امانت را بدوش کشید. پیکاری بزرگ بود. فرِ کیان،
فرِ مزداآفرید، آن فر نیرومندِ ناگرفتنی را به او سپرده بودند. فری که اهریمن
می کوشید تا بر آن دست یابد. گاهی فرستاده ی اهریمن دلیری می کرد و پیش می
تاخت تا فر را برباید. اما خود را با پهلوان روبرو می یافت و غریو دلیرانه ی
او به گوشش می رسید. اهریمن گامی واپس می نهاد. پهلوان دلیر و سهمگین بود.
گاهی پیش می خرامید و می اندیشید که دیگر فر از آن ِاوست. آنگاه اهریمن
شبیخون می آورد و نعره ی او در دشت می پیچید. پهلوان درنگ می کرد و اهریمن
سهمگین بود.
در این پیکار روزگارها گذشت و داستان ِ این زد و خورد افسانه شد و بر زبان ها
روان گشت. اما هنوز نبرد دوام داشت. پهلوان سالخورده شد، فرتوت شد، نیروی تنش
سستی گرفت، اما دل و جانش جوان ماند. هنوز اهریمن از نهیب ِ او بیمناک است،
هنوز پهلوان دلیر و سهمگین است. این همان پهلوان است، که هر سال جامه ی رنگ
رنگِ نوروز می پوشد و به یادِ روزگار جوانی، شادی می کند.
اگر بر ما ایرانیان ِاین روزگار عیبی باید گرفت این است که تاریخ ِخود را
درست نمی شناسیم. درباره ی آن چه بر ماگذشته است، هر چه را که دیگران را گفته
اند و می گویند، طوطی وار تکرار می کنیم . کمتر ملتی را در جهان می توان
یافت، که عمری چنین دراز را بسر آورده و با حوادثی چنین بزرگ روبرو شده و
تغییراتی چنین عظیم در زندگی اش روی داده باشد و پیوسته، در همه حال، خود را
به یاد داشته باشد، و دمی از گذشته و حال و آینده ی خویش غافل نشود.

این جشن ِنوروز، که دو سه هزار سال است با همه ی آداب و رسوم در این سرزمین
باقی و برقرار است، مگر نشانی از ثبات و پایداری ِایرانیان در نگهداشتن آیین
ِملی خود نیست ؟
نوروز یکی از نشانه های ملیتِ ماست. نوروز یکی از روزهای تجلی ِ روح ِ ایرانی
است.
نوروز برهان ِ این دعوی است که ایران با همه ی سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند
است.
در این روز باید دعا کنیم. همان دعا که سه هزار سال پیش از این زرتشت کرد:

« منش ِ بد شکست بیابد.
منش ِ نیکو پیروز شود.
دروغ شکست بیابد.
راستی بر آن پیروز شود.
اهریمن ِ بد کنش ناتوان شود و رو به گریز نهد.
و نوروز بر همه ایرانیان فرخنده و خرم باشد.»


behnam5555 09-11-2011 02:05 PM



خواص میوه ها با توجه به رنگشان

اولین چیزی که در هنگام انتخاب یک میوه برای خوردن شما را جذب کرده رنگ و جلوه خاص آن میوه است، آیا می دانید میوه های مختلف با رنگ های متفاوت چه خواصی دارند؟

در اولین قدم این رنگ اشیا است که شما را به طرف آن شیء جذب و یا از آن دور میکند. در واقع احساس آرامش، لذت ناراحتی، تنش، صلح و دوستی و ... همه و همه در پرتو رنگهاست. رنگها تمامی محیط ما و حتی خود ما را نیز تسخیر کرده اند و در تمام جسم جان و روح ما تاثیر گذارند. مثلا در مورد رنگ سیب سرخ و زیبا علاوه بر لذتی که از رنگ آن در هنگام خوردن میبریم و در ما احساس شادابی و نشاط ایجاد میکند، در خواصش نیز تاثیر فراوانی دارد. تمامی سبزیجات و میوه هایی که روزانه مصرف میکنید با توجه به نوع رنگشان منافع خاصی برای شما دارند. شاید تعجب کنید، اما فراموش نکنید که رنگها بر همه وجود ما و در تمامی جوانب نفوذ دارند و این هم یک روش نفوذی آنهاست.


رنگ سبز
رنگی است آرامش بخش و با دیدن این رنگ شما احساس آرامش میکنید و از وجودش لذت میبرید و جالب اینجاست که همین رنگ زیبا و آرامش بخش علاوه بر این که شما را در ظاهر جذب میکند و شما از آن لذت میبرید خواص درمانی بسیاری نیز دارد و برای جسمتان مفید است. در واقع هر چیز سبزی که شما میبینید این خاصیت را داراست و این در مورد میوه ها و سبزیجات سبز رنگ نیز صادق است. این رنگ برای افراد عصبی و نا آرام بسیار مفید است. رنگ سبز خاصیت ضد عفونی کننده دارد و مناسب برای بیماریهای قلبی عروقی و بیماریهای روده ای (یبوست)، معده (سوءهاضمه،زخم معده و...)، کلیه (سنگ کلیه و ناراحتیهای مجاری ادراری)، ریه (مشکلات تنفسی، آسم و ...) و رحم میباشد.
این رنگ برای درمان زخمهای عمیق سوختگیهای شدید نیز موثر است. این خواص در میوه ها و سبزیجاتی که سبز رنگ هستند به وفور یافت میشود. تحقیقات نشان داده میوه ها و سبزیجات سبز رنگ خاصیت ضدعفونی کنندگی دارند و در هضم غذا و جذب آن موثرند.
میوه ها و سبزیجات سبز رنگ برای افرادی که از بیماریهای عصبی رنج میبرند توصیه شده است. سبزیجات سبز رنگ همچنین در درمان زخمهای عمیق و سوختگی ها و بیماری های ریوی و کلیوی بسیار موثر است و در بهبود بیماریهای قلبی مصرف فراوان دارد. مثلا جعفری دارای خواص ضد عفونی کننده خون و دستگاه گوارش میباشد. جعفری موجب تحریک عضلات روده و رحم میشود و مناسب برای معده و هضم غذاست. برگ این گیاه مناسب برای زخمهای عمیق است و جوشانده آن مناسب برای بیماریهای کلیوی و مجاری ادرار است.

انگور سبز
این میوه مناسب برای بیماریهای اعصاب است.مواد غذایی موجود در انگور به هضم غذا و جذب آن در معده کمک فراوانی میکند و در درمان بیماریهای سوءهاضمه، سل ریوی، مشکلات کلیوی (سنگ کلیه) و یبوست کمک فراوانی میکند. همچنین باعث دفع سموم و مواد زائد از بدن میشود. آب انگور مغذی عضله قلب است. انگور اختلالات قلبی حاصله از ازدیاد فشارخون را از بین میبرد و دارای اثر تقویت کننده قلب است.
انگور موجب ازدیاد ترشح صفرا میشود و عمل هضم را تحریک و تسریع میبخشد و تخمیرهای رودهای را کاهش میدهد.

کاهو
کاهو در درمان تپش قلب و سرفه و مشکلات ریوی موثر است. همچنین آرام کننده اعصاب است. کاهو برای دفع مواد زاید در روده ها و جلوگیری از یبوست مناسب است. از جوشانده کاهو میتوان برای درمان سوختگیها و زخمها استفاده کرد.

لوبیا سبز
از لوبیا سبز برای درمان کسالتهای شدید کلیوی استفاده میشود. این سبزی همچنین در درمان بیماریهای قلبی نیز موثر است. وجود فسفر در لوبیا برای اعصاب مفید است. خرده شده و یا پوره شده دانه لوبیا به عنوان ضماد برای مواضع سوختگی و سایر التهابات پوستی و زخمها موثر است.

ترخون
ترخون به دلیل داشتن اسانسهای معطر در خود مجاری دستگاه گوارشی را ضدعفونی میکند و محرک مناسبی برای معده به شمار میرود.این سبزی برای بیماریهای رحم و تسهیل جریان خون قاعدگی بسیار موثر است.


رنگ قرمز
رنگی است محرک و اشتهاآور. رنگی پر انرژی که همین خصوصیات در مواد غذایی قرمز رنگ هم دیده میشود. معمولا ما برای خوردن خوراکیهایی با رنگ قرمز بسیار راغب هستیم.
این رنگ و در واقع میوه ها و سبزیجات قرمز رنگ علاوه بر این که افزایش دهنده اشتها هستند، برای افراد کم خون و افرادی که کمبود آهن دارند بسیار مناسب است. همچنین در درمان عفونتها و سوختگیهای شدید بسیار موثر است و معمولا این گونه میوه ها و سبزیجات در درمان بیماریهای ریوی، مشکلات روده (یبوست) و رحم به کار برده میشود. مواد غذایی قرمز رنگ بسیار پر انرژی بوده و در تقویت قلب و افزایش فشار خون و غلظت خون بسیار مفید و تقویتکننده روده و کبد است.

گیلاس
تقویت کننده و انرژی زا. تنظیم کننده کبد و مناسب برای رفع یبوست و اشتها آور، دفع کننده مواد زائد و سموم از بدن.

توت فرنگی
در درمان سل ریوی بسیار سودمند است و همچنین در درمان عفونتهای روده.

انار
جلوگیری از تنگی نفس. مناسب برای روده و تصفیه کننده خون.

انگور فرنگی
موثر در درمان تبهای عفونی، محرک اشتها و رفع یبوست.

شاتوت
تصفیه کننده خون، مناسب برای بیماریهای کم خونی و مشکلات ریوی.

فلفل قرمز
تحریک قوای هاضمه، مناسب برای خونریزیهای رحم، رفع فلج، رفع یبوست و بیماریهای روده.


رنگ نارنجی
رنگی جذاب و سر زنده و شاداب، که در نهایت جذابیت و جلب توجه احساس زدگی ایجاد نمیکند. سبزیجات و میوه های نارنجی رنگ و کلا هر شی نارنجی رنگ در افزایش شیر مادران بسیار موثر است. مواد غذایی نارنجی رنگ بسیار انرژی زا است و محرک مناسبی برای اعصاب و سودمند برای مشکلات تنفسی و ضد سرفه، ضد آسم و سل ریوی هستند و در درمان سنگ کلیه و کیسه صفرا و بیماریهای معده و روده موثر هستند.

هویج
افزایش شیر مادر، مناسب برای درمان اختلالات شدید روده ای، بهبود دهنده زخمهای دستگاه گوارش، رفع کننده یبوست، ضدعفونی کننده روده، تقویت کننده اعصاب و انرژی زا و موثر در بهبود عفونتهای ریوی.

پرتقال و نارنگی
تقویت کننده دستگاه عصبی، عضلات و غدد، مناسب برای رفع اختلالات دستگاه گوارش، کبد و روده ها.

زالزالک
مناسب برای درمان بیماریهای روده و رفع کم خونی.


رنگ زرد
رنگی شادی آفرین، درخشان، زنده و محرک. سبزیجات و میوه های زردرنگ معمولا اشتها آور و در عین حال مناسب برای هضم غذا میباشند. میوه جات و سبزیهای زردرنگ تصفیه کننده کبد و روده ها و کلیه هاست. این مواد غذایی در درمان بیماریهای معده (ورم معده) کیسه صفرا یبوست و فشار خون و همین طور مشکلات ریوی مناسب هستند و در تقویت غدد لنفاوی قلب موثرند و بسیار انرژی زا میباشند و محرک اعصاب.

زردآلو
سرشار از انرژی، موثر در درمان یبوست، کاهش دهنده افسردگی و تقویت کننده اعصاب.

آناناس
تقویت کننده روده، نیرو بخش، مناسب برای هضم غذا و موثر در بیماریهای ریه.

به
تقویت کننده اعصاب و قلب، موثر در درمان بیماریهای ریوی و سل. همچنین در درمان ورم معده و روده از این میوه استفاده میشود.

گلابی
از بین برنده ضعف و بیحالی، تقویت کننده اعصاب، رفع تنبلی روده ها، رفع یبوست و بیماریهای رودهای و معده، موثر در درمان سل ریوی، از بین برنده سنگ کلیه.

آلو
انرژی زا و از بین برنده کمخونی و ضعف و سستی، برطرف کننده یبوست، محرک اعصاب، مناسب برای کلیه ها.

سیب زرد
انرژی ساز، ضد عفونی کننده قوی روده و مناسب برای تقویت روده ها و معده، محرک کلیه ها و مناسب برای سنگ کلیه و مجاری ادرار، تقویت کننده اعصاب، رفع کننده یبوست و اسهال، مناسب برای اختلالات تنفسی.


گردآوری: گروه سلامت سیمرغ


behnam5555 09-11-2011 02:09 PM



درباره سوسکها چه میدانید
تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد فقط انسان‌ها نیستند که‌ بیدار شدن‌ و فعالیت‌ صبحگاهی‌ برایشان‌ مشکل‌ است‌ بلکه‌ سوسک‌ها هم‌ مانند انسانها با این‌ مشکل‌ مواجه‌ هستند‌

در تحقیقاتی‌ که‌ دانشمندان‌ زیست‌ شناسی‌ دانشگاه‌ وندربیلت‌ انجام‌ دادند مشخص‌ شد توان‌ یادگیری‌ سوسکها در طول‌ روز متفاوت‌ است‌‌ این‌ تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ سوسک‌ها در صبح‌ نمی‌توانند چیزی‌ یاد بگیرند اما در بعد از ظهر وضع فرق‌ می‌کند‌. ..
تری‌ بیگ‌ استاد زیست‌ شناسی‌ می‌گوید: این‌ اولین‌ نمونه‌ از حشرات‌ است‌ که‌ توان‌ یادگیری‌ آن‌ محدود به‌ ساعت‌ بیولوژیک‌ این‌ جانور است‌‌.
در این‌ تحقیقات‌ آمده‌ است‌‌ در حقیقت‌ سوسک‌ها می‌توانند یاد بگیرند حتی‌ با وجود اینکه‌ نمی‌توان‌ گفت‌ این‌ حشرات‌ دارای‌ میانگین‌ هوشی‌ بالایی‌ هستند اما ساعات‌ مختلف‌ جسمی ‌این‌ موجودات‌ بر توان‌ یادگیری‌ آنها تاثیر دارد‌‌.
محققان‌ در این‌ بررسی‌ که‌ دو سال‌ به‌ طول‌ انجامید و نتایج‌ آن‌ در مجله‌ انجمن‌ ملی‌ علوم‌ منتشر شد، دریافتند سوسک‌ها از بوی‌ فلفل‌ بیزارند اما بوی‌ وانیل‌ را دوست‌ دارند.
محققان‌ در این‌ بررسی‌ صدها سوسک‌ را در ساعت‌های‌ مختلف‌ روز آموزش‌ دادند و آنها را آزمایش‌ کردند تا دریابند که‌ زمان‌ چه‌ تاثیری‌ بر روی‌ یادگیری‌ آنها دارد.
‌سوسک‌هایی‌ که‌ در بعد از ظهر و در شب‌ آموزش‌ دیده‌ بودند تمایل‌ داشتند که‌ از آموخته‌ خود تا چند روز استفاده‌ کنند اما سوسک‌هایی‌ که‌ در صبح‌ آموزش‌ دیده‌ بودند نمی‌توانستند چیز جدیدی‌ یاد بگیرند و آن‌ را به‌ خاطر بسپارند‌. ..
استاد بیگ‌ که‌ این‌ تحقیقات‌ را رهبری‌ کرده‌ است‌ می‌گوید: ما از اینکه‌ سوسک‌ها در صبح‌ تا این‌ مقدار از یادگیری‌ عاجزند تعجب‌ کردیم‌ و این‌ سوال‌ برای‌ ما به‌ وجود آمد که‌ چرا این‌ جانور در این‌ ساعت‌ از روز نمی‌تواند یاد بگیرد، ما این‌ را نمی‌دانیم‌‌‌.
این‌ تحقیقات‌ می‌تواند شناخت‌ درباره‌ ارتباط بین‌ ساعت‌های‌ بیولوژیک‌ و حافظه‌ و یادگیری‌ دیگر جانواران‌ و انسان‌ را افزایش‌ دهد‌.


behnam5555 09-11-2011 02:10 PM


بهلول!!!!


هارون الرشید از بهلول پرسید که دوست ترین مردم نزد تو کیست؟
گفت: آنکس که شکم مرا سیر کند.
گفت: اگر من شکم تو را سیر کنم ، مرا دوست می داری؟
گفت: دوستی به نسیه نمی باشد.

***

بهول نزد خلیفه رفت که من پیغمبر خدایم و به من ایمان بیاور.
خلیفه گفت : معجزه تو چیست؟
گفت: هرچه خواهی؟
پادشاه قفل مشکل گشایی پیش او نهاد و گفت : اگر راست می گویی، این قفل را بی کلید بگشای!
گفت: من دعوی پیغمبری می کنم نه دعوی آهنگری!

***

وقتی بهلول خردسال بود به او گفتند می خواهی پدرت بمیرد تا میراث او ببری؟
گفت : نه والله ، می خواهم او را بکشند تا چنانکه میراث او می برم ، خون بها نیز بستانم!

***

وقتی بهلول کودک بود، مادرش بیمار گشت. روزی مادرش در آن بیماری به او گفت : ای پسر، پروای من نداری و حال آنکه دیشب ده نوبت برخاسته ام.
گفت : باکی نیست، امیدوارم که امشب برنخیزی!

***
روزی بر در خانه نشسته بود و دخترک چهار ساله ی او پیشش بود. ناگاه جنازه ای از دور پیدا شد.
دخترک هرگز آن ندیده بود، گفت ای پدر این چیست؟
گفت آدمی مرده است.
گفت به کجا می برنش؟
بهلول گفت: آنجا که نه شمع و چراغ است ، نه فرش و روشنایی ، نه نور و صفا ، نه آب و نان.
دخترش گفت: پس به خانه ی ما می آورند!

***

شاعری یاوه سرا در حضور او غزلی بخواند و گفت : می خوتهم که این غزل را به دروازه شهر آویزم تا شهرت یابد.
گفت: مردم چه دانند که آن شعر تو است ،مگر آنکه تو را نیز پهلوی شعرت بیاورد!

***

روزی زن بد خوی بهلول بیمار شد. شوهرش را گفت : اگر من بمیرم تو بی من چون خواهی زیست؟
گفت: اگر نمیری چون خواهم زیست؟

***


عده ای از مردم به دعای باران بیرون رفتند و همه ی اطفال مکتب ها را باخود بردند.
بهلول گفت : این طفلان را به کجا می برید؟
گفتند : تا دعا کنند که ایشان بی گناهممد و دعای بی گناهان مستجاب است.
بهلول گفت : اگر دعای ایشان مستجاب شدی ، یک مکتبدار در همه ی عالم زنده نماندی!

***


از او پرسیدند وقت طعام خوردن کی است؟
پاسخ داد : غنی را وقتی گرسنه می شو د و فقیر را وقتی که بیابد.

***


روزی کسی در حضورش بی ادبی کرد. او را ملامت کرد که شرط ادب را بجای آور.
گفت : چه کنم ، آب و گل مرا چنین سرشته اند!
بهلول گفت : آب و گل تو را نیکو سرشته اند ، اما لگد کم خورده است!


ترنم 09-14-2011 11:28 AM

به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.

به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.

به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.

به سلامتی سایه!
که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.

به سلامتی پرچم ایران!
که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه‌رنگه.

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و
نمی‌دونیم.

به سلامتی نهنگ!
که گنده‌لات دریاست.

به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوستس.

به سلامتی خیار!
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.

به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.

به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !

به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.

به سلامتی رودخونه!
که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.

می‌خوریم به سلامتی گاو!
که نمی‌گه من، می‌گه ما.

به سلامتی دریا!
که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.

می‌خوریم به سلامتی اون که همیشه راستشو می‌گه.

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو می‌گیره دورش.

به سلامتی بیل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس می‌آره.

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه ‌تنه یه اتوبان رو حریفه.

به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمی‌ده

(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش می‌ره و دورش همش آتیشه با نیشش
خودش می‌کُشه که کسی ناله‌هاشو نشنوه)

به سلامتی سرنوشت!
که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

به سلامتی سیم خاردار!
که پشت و رو نداره

behnam5555 09-14-2011 03:11 PM


سخنان مردان بزرگ تاریخ

وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو : همه اش تقصیر من بود
جکسون براون
شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم
جبران خلیل جبران
اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید
گوته
آن کسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود
چینی
وقتی نانوا نان را با دقت و وسواس می پزد و به دست مشتری میدهد ، خدا با او در کنار تنور ایستاده است
کریستیان بوبن
اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشیعاشقانه کنیم
شکسپیر
استعداد در فضایآرام رشد میکند وشخصیت در جریان کامل زندگی
گوته
بیش از هر چیز نخست بدان که چه میخواهی .
فوخ
بردن ، همه چیز نیست ، اما تلاش برای بردن چرا .
لومباردی
اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ،بهتراز آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند
سقراط
عادتمند کسی است که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند
شکسپیر
از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هستدوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : خودشان را ، تفسیر و برداشت خودشان را از او
گوته
ماهی و مهمان دو روز اول خوب هستند ، از روز سوم بو می گیرند
( البته از دید اسپانیولی ها )
در روز عشاق برای دوستتکارتی بفرست و روی آن بنویس : " از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری"
براون
مردان آفریننده کارهای مهمند وزنان به وجود آورنده مردان
رومن رولان
جریان زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه وعقل نیست
مارک تواین
آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است
اسپنسر
هر کس مرتکب اشتباهی شده ، اکتشافی هم نکرده است
گالیله
با دیگران آنگونه رفتار کن که میخواهی با تو رفتار شود
براون
نیاسائید، زندگی در گذر است . بروید و دلیری کنید ، پیش از آنکه بمیرید ، چیزینیرومند و متعالی از خود بجای گذارید ، تا بر زمان غالب شوید .
گوته
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد
شکسپیر
لبخند، حتی زمانیکه بر لبان یک مرده می نشیند ، بازهم زیباست
کریستیان بوبن
هرگز فرصت گفتن « دوستت دارم » را از دست مده
براون
امید با مرگ هم به گور نمی رود
شیلر
مرور زمان به خودی خود بسیاری از نگرانی ها را از بین می برد
دیل کارنگی
هر چه نور بیشتر باشد ، سایه عمیق تر است
گوته
من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم
کترینگ
برای آنکه عمر طولانی باشد ، باید آهسته زندگی کنیم
سیسرون
به گونه ای زندگی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عدالت ، صداقت و مهربانی می افتند ، شما در نظرشان تداعی شوید
جکسون براون
هرکس باید روزانه یک آواز بشنود ، یک شعر خوب بخواند و در صورت امکان چند کلمه حرفمنطقی بزند
گوته
تواضع بیجا آخرین حد تکبر است
لابرویر
هیچکس بدبخت تراز کسی نیست که همیشه خوشبخت است
هلندی
آنها که غائب اند ، کمال مطلوب اند و حاضرین معمولی و پیش و پا افتاده اند
گوته
فقط به ندای کودک درون خویش گوش بسپار نه هیچ ....
کریستیان بوبن
سعادت دیگران بخش مهمی از خوشیختی ماست
رنان
با مردمان نیک معاشرت کن تا خودت هم یکی از آنان به شمار روی
ژرژهربرت
با تقوی و خوبی میتوان سعادت آفرید
زنون



behnam5555 09-14-2011 03:15 PM


نامه بی جواب

سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی
فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت
حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون
فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی
نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
یه قلب تنها و کبود هلاک یه نگاهته
من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره
بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت میمیره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی
یه وقت من و گم نکنی تو دود اون شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون
منم تو رو سپردم دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره
غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه
گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره
از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره
یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم
امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست
عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر
حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه
زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه
دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب
می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن
یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
مریم همون کسی که بیشتر از همه دوست داره

مریم حیدرزاده


behnam5555 09-14-2011 03:17 PM

3 راز برای افزایش هوش؟؟

با رموز افزایش توانایی هوش آشنا شوید،سه راز عجیب و باور نکردنی!!
از خوردن شکلات تیره لذت ببرید،به اندازه کافی رابطه جنسی داشته باشید،گوشت سرد و ماهی در صبحانه خود مصرف کنید چرا که به این ترتیب میتوانید توانایی مغز خود را بالا ببرید.اینها توصیه هایی است که دو پژوهشگردر کتابی با عنوان «خود را آموزش دهید: تمرین هایی برای مغز شما» برای بهبود کارایی مغز انسان پیشنهاد کرده اند.
تری هورنه،روانشناس ادراکی و سیمون ووتون،بیوشیمیست که نویسنده مشترک اینکتاب هستند، معتقدند که نوع انتخاب شیوه زندگی در حفظ وضعیت ذهن نقش مهمی دارد.
آقای هورنه می گوید:شیوه زندگی افراد می تواند توانایی ذهنی آنها را بالاببرد،اینکه چگونه زندگی می کنید،می تواند به پدید آمدن حالت های شیمیایی درمغز شما کمک کند. مغز انسان بیشتر شبیه یک کارخانه مواد شیمیایی است تارایانه.
به گفته این روانشناس، « شما می توانید شرایط مطلوبی را برای مغزتان فراهم کنید تا اینکه قربانی ژن های ناشناخته خود باشید.»نویسندگان این کتاب به مجادله با کسانی پرداخته اند که معتقدند کاهش توانایی ذهنی افراد از سن ۱۷سال به این سو اجتناب ناپذیر است.هورنه اظهار عقیده می کند که «شما میتوانید یک استعداد ذهنی دیگری خلق کنید.»
این نویسندگان لیست تحریک کننده ای از آنچه که باید انجام داد یا نبایددنبال کرد ارائه می کنند و تاکید دارند که مردم می توانند در حفظ قدرت انتقال داده ها توسط مغز خود کوشا باشند.
نکته جالب در توصیه های این روانشناس و بیوشیمیست این است که به خوانندگان خود توصیه می کنند تا از دیدن نمایش های تلویزیونی یا رادیویی کم ارزش خودداری کنند.
برخی از توصیه های آنها بسیار عام است از جمله اینکه،استرس برای فکر کردن مضر است و باید از مصرف بیش از اندازه الکل و دخانیات اجتناب کرد.
کتاب این دو نویسنده پر است از نکات عملی در این خصوص که چگونه می توان مغزرا تقویت کرد.آنها می گویند که این نکات نتیجه تحقیقات دنباله داری است که در سراسر جهان انجام شده است.
به باور آنها، مصرف گوشت سرد و ماهی در وعده غذایی صبحانه مفید است.همچنین خوردن شکلات تیره از این بابت توصیه می شود که سرشار از بسیاری از موادشیمیایی است که می تواند مغز افراد را برای فکر کردن به خوبی بکاراندازد.شکلات تیره سبب می شود که ماهیچه های اطراف رگ های خون احساس راحتی کنند و باعث بهبود جریان خون به سمت مغز شود.
این دو پژوهشگر سپس به تاثیر روابط جنسی در افزایش توانایی مغز می پردازند ومی گویند که در چهار مرحله از هفت مرحله روابط جنسی ، فعل و انفعالات شیمیایی به روند فکر کردن کمک می کند.



behnam5555 09-14-2011 03:21 PM

آيامى دانستيد
آیامى دانستید فقط یک نفر از یک میلیارد نفر بیش از
۱۱۶ سال عمر مى کند؟
آیامى دانستید قلب انسان مى تواند خون را
۱۰ متر به بیرون پرتاب کند؟
آیامى دانستید زبان قویترین ماهیچه در بدن است؟
آیامى دانستید روز تولد شما حداقل با
۹ میلیون نفر دیگر یکى است؟
آیامى دانستید ستاره دریایى مغز ندارد؟
آیامى دانستید زنان تقریبا
۲ برابر مردان پلک مى زنند؟
آیامى دانستید انسان هاى راست دست به طور میانگین
۹ سال بیش از چپ دست ها عمر مى کنند؟
آیامى دانستید لئوناردو داوینچى قیچى را اختراع کرد؟
آیامى دانستید درآمد مایکل جردن از کمپانى نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانى در کشور مالزى است؟
آیامى دانستید هیچ کلمه اى در زبان انگلیسى با کلمه
month هم قافیه نمى شود؟
آیامى دانستید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشى به پهلوى راست مى افتند؟
آیامى دانستید گربه ماهى بیش از
۲۷۰۰۰ عضو چشایى دارد؟
آیامى دانستید کشتى ملکه الیزابت دوم بابت هر گالن سوختى که مى سوزاند فقط
۵/۱ متر حرکت مى کند؟
آیا مى دانستید صندلى الکتریکى را یک دندانپزشک اختراع کرد؟
آیا مى دانستید که خوک ها به دلیل فیزیک بدنى قادر به دیدن آسمان نیستند؟
آیا مى دانستید که فندک قبل از کبریت اختراع شد؟
آیا مى دانستید که سالانه
۴ هزار نفر غیر سیگارى در اثر همنشینى با افراد سیگارى به سرطان ریه مبتلا شده و جان مى سپرند؟
آیا مى دانستید که در زیمبابوه از هر
۵ نفر، یک نفرمبتلا به ایدز است؟
آیا مى دانستید که در سوئد سالیانه از
۹ میلیون جمعیتى که دارد فقط ۱۷۰۰ نفر مى میرند؟
آیامى دانستید که تقریبا
۶۵ درصد وزن انسان را اکسیژن تشکیل مى دهد؟
آیا مى دانستید که رشد تعداد ماشین ها در جهان سه برابر رشد جمعیت انسان هاست؟
آیا مى دانستید که از جمعیت
۶ میلیاردى جهان ۵/۱ میلیارد نفر از آب آشامیدنى محرومند و ۶/۱ میلیارد نفر به برق دسترسى ندارند؟
آیا مى دانستید هر دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض مى شود؟


behnam5555 09-14-2011 03:27 PM


یک شبی مجنون نمازش را شکست

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
پُر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای

نیشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق،دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو... من نیستم

گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم

کردمت آواره صحرا نشد
گفتم عا قل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر می زنی
در حریم خانه ام در می زنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم



اکنون ساعت 06:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)