لبخند
یارو رادیو لوژیست بوده به مریض میگه تو عکستون یک شکستگی بزرک در دنده ی راستتون دیدم اما اصلا نگران نباشید خودم با فتو شاب درستش کردم.
یارو داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک میخوای؟ میگه آخه این گفته اگه بلند شم لهت می کنم.
مردبه سرعت به خانه امد و فریاد زد عزیزم ساکتو ببند ..من همین الان ۱۰میلیون دلار برنده شدم . زن : ساکها رو برای ساحل ببندم یا کوه . مرد : مهمنیست فقط ساکتو ببندو از جلو چشام دور شو.
دعای خانم ها : خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم ؛ صبر بده تا تحملش کنم ؛ اما قدرت نده که می زنم لهش می کنم …
یارو خونش آتیش میگیره ، اس ام اس میده آتش نشانی میگه به این شماره ای که افتاده زنگ بزنین تا آدرسمو بدم.
یارو تو جاده داشته رانندگی میکرده، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد ، میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمیگیره ، رفیقشو صدا میکنه میگه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین
یه روز یارو تو مسابقات رالی شرکت میکنه ,وسط راه مسافر سوار می کنه.
یارو یک خوشه انگور را به خانه برد و به زن و فرزندانش هرکدام یک دانه داد. بچه ها گفتند: بابا جان چرا یک دانه؟ مرد جواب داد: عزیزانم ! بقیه اش هم همین مزه را می دهد.