ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم |
میان گریه می خندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد |
در کارخانهای که ره عقل و فضل نیست
فهم ضعیف رای فضولی چرا کند |
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم |
مباحثی که در آن مجلس جنون میرفت
ورای مدرسه و قال و قیل مساله بود |
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم |
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود به گردابی چو میافتادم از غم به تدبیرش امید ساحلی بود |
دوستان عیب من بی دل حیران نکنید
گوهری دارم و صاحب نظری می جویم |
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت |
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت |
اکنون ساعت 06:27 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)