پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

mary.f 05-26-2009 02:57 PM

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

ساقي 05-26-2009 02:58 PM

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

mary.f 05-26-2009 03:01 PM

دوش با من گفت کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

ساقي 05-26-2009 03:03 PM

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند

mary.f 05-26-2009 03:04 PM

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

ساقي 05-26-2009 03:08 PM

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

deltang 05-26-2009 05:49 PM

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

haj_amir 05-27-2009 12:24 AM

تا در ره پيري به چه آيين روي اي دل
باري به غلط صرف شد ايام شبابت

ساقي 05-27-2009 01:54 PM

تو را در دلبری دستی تمامست
مرا در بی​دلی درد و سقامست

deltang 05-27-2009 02:10 PM

تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو
خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم
نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم


اکنون ساعت 03:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)