صد هزاران گل شكفت و بانگ مرغي برنخاست
عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد |
مرغ دل باز هوادار کمان ابرویی است
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد |
پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد |
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش |
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم |
ماه درست را ببین کو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما |
آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد |
باغبانا ز خزان بی خبرت می بینم
آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد |
گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم
نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ |
دل ما به دور رویت زچمن فراق دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد |
اکنون ساعت 10:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)