من می نه ز بهر تنگدستی نخورم *** یا از غم رسوایی و مستی نخورم من می ز برای خوشدلی میخوردم *** اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم گ |
گل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ي ديدارت
شروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بود //ك |
کاش یک شب میشنیدم بوی آغوش ترا
خوابگاه حسی نمیکردم برادوش ترا ب |
بگذار تا بگريم چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد روز وداع ياران //ن |
نباشد عیب پرسیدن تو را منزل کجا باشد
نشانی ده اگر یابیم آن اقبال ما باشد غ |
غریبی گرت ماست پیش آورد
دو پیمانه آبست و یک چمچه دوغ اگر راست میخواهی، از من شنو جهاندیده بسیار گوید دروغ ه |
هر كو شراب فرقت روزي چشيده باشد
داند كه سخت باشد قطع اميدواران |
با حرف آخرشون میگم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی تا در میکده شادان و غزل خوان بروم ا |
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را
داد گلزار جمالت جان شیرین خار را ب |
باقی این غزل را ای مطرب ظریف زین سان همیشمار که زین سانم آرزوست و .. |
اکنون ساعت 11:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)