کاندرین خاکی رباط پرملال کم نشاط
وندرین سفلی بساط کم ثبات پرخطر |
کردم خطر و بر سر کوی تو گذشتم
بسیار کند عاشق زین گونه خطرها |
یک حکایت سر گذشتم پیش آن جان بازگویی
گرچه از درد فراقم هست بسیاری شکایت |
اشک خونین به طبیبان بنمودم گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد |
مکن کز سینهام آه جگرسوز
برآید همچو دود از راه روزن |
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت |
گفت شیخا وقت رحم و رقتست
ناامیدم وقت لطف این ساعتست |
ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد |
چنان بود در عهد اول که دیدی
جهانی پرآشوب و تشویش و تنگی |
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ورنه از سوزت جهانی را بسوزانم چو شمع |
اکنون ساعت 01:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)