کافر نشدی حدیث ایمان چکنی
بیجان نشدی حدیث جانان چکنی در عربدهی نفس رکیکی تو هنوز بیهوده حدیث سر سلطان چکنی ل |
که بار غمم بر زمین دوخت پای
بضرب اصولم بر اورز جای چ |
چون نیشکر است این نیت ای نائی
شیرین نشود خسرو ما گر نائی هر صبحدم آدم که هر صبحدمی از عالم پیر بردمد برنائی ل ل ل ل.... |
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم // ژ |
ل :لاف سر پنجگی و دعوی مردی بگذار *** عاجز نفس فرومایه چه مردی چه زنی
چ :چو کم خوردن طبیعت شد کسی را *** چو سختی پیشش آید، سهل گیرد ت |
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پيمانها // ژ |
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد ژ |
ژاله بر لاله فرود آمده نزديک سحر
راست چون عارض گلبوي عرق کردهي يار // ث |
ثروت من بود این خلقان، از آن
اینهمه بر سر زدم، کردم فغان ذ |
ذوق و شوق دیدن روی تو در دل داشتیم
آن همه مه صورتان جمله به هیچ انگاشتیم // ظ |
اکنون ساعت 04:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)