رخسار تو را که ماه و گل بنده بود لشکر گه آن زلف سر افکنده بود |
ديدم گل تازه چند دسته
برخرمني از گياه رسته |
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد |
دانست که خواهم شدنم مرغ دل از دست
وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد |
در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود
كين شاهد بازاري وين پرده نشين باشد |
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من |
نسيمي كز بن آن كاكل آيو
مرا خوشتر ز بوي آن گل آيو |
وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این است تا دانی |
يكي روبهي ديد بي دست و پاي
فروماند در لطف و صنع خداي |
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود |
اکنون ساعت 06:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)