یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت |
تا چو مجمر نفسی دامن جانان گیرم
جان نهادیم بر آتش ز پی خوش نفسی |
یغمای عقل و دین را بیرون خرام سر مست
در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان |
نسيم صبح سعادت بدان نشان كه تو داني گذر به كوي فلان كن در آن زمان كه تو داني |
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود |
درونها تيره شد باشد كه از غيب چراغي بر كند خلوت نشيني گر انگشت سليماني نباشد چه خاصيت دهد نقش نگيني |
یاری انــدر کس نمیـبـیـنـم یاران را چــه شد
دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد |
درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی |
یارب این شمع دلفروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن
که بضاعتی نداریم و فکندهایم دامی |
اکنون ساعت 11:08 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)