من آن مسکین تذروبی پرستم من آن سوزنده شمع بیسرستم نه کار آخرت کردم نه دنیا یکی خشکیده نخل بیبرستم |
مرا دردي است اندر دل اگر گويم زبان سوزد
وگر پنهان كنم ترسم كه مغز استخوان سوزد |
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیمشبی رفع صد بلا بکند |
در دايره قسمت ما نقطه تسليميم
حكم آنچه تو فرمايي لطف آنچه تو بنمايي الله اكبر از اينهمه زيبايي |
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
رسم عاشق كشي و شيوه شهر آشوبي
جامه اي بود كه بر قامت او دوخته بود يا للعجب |
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع |
علم چندان كه بيشتر خواني
چو عمل در تو نيست ناداني |
یک روز دلت به مهر ما نگراید دیوت همه جز راه بلا ننماید |
در آن مدت كه ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاهو |
اکنون ساعت 06:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)