پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

SonBol 05-19-2009 03:18 PM

ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
ازین فسانه هزاران هزار دارد یاد


ر

abadani 05-19-2009 03:19 PM

پيري و هزار دردسر
رواق منظر چشم من آشيانه توست
كرم نما و فرودآ كه خانه خانه توست
ث

mary.f 05-19-2009 03:20 PM

ثلث نویسان اهل نویس
چه خوش نویسند خط ثلث را


غ

abadani 05-19-2009 03:24 PM

غلام همت آن نازينم
كه كار خير بي روي و رياكرد
چ

ساقي 05-20-2009 02:16 PM

چه باشد گر نگارينم بگيرد دست من فردا
ز روزن سر درآويزد چو قرص ماه خوش سيما

درآيد جان فزاي من گشايد دست و پاي من
که دستم بست و پايم هم کف هجران پابرجا


ن

abadani 05-20-2009 02:20 PM

نه به اشتري سوارم نه چو خر به زير بارم
نه خداوند رعيت نه غلام شهريارم
ض

ساقي 05-20-2009 02:35 PM

بازم ض خيلي سخته

abadani 05-20-2009 02:38 PM

سلام و سلام و سلام پس م

ساقي 05-20-2009 02:42 PM

آخ جون اينو ميگن الفبا فارسي


مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت

ر


mary.f 05-20-2009 02:46 PM

رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

ش

abadani 05-20-2009 02:47 PM

رفتم به در صومعه عابد و زاهد
ديدم همه را پيش رخت راكع و ساجد
ساقي جان تا فردا خدا حافظ

ساقي 05-20-2009 02:52 PM

خدانگهدارت عزيز


دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد


ل


بابا علی 05-20-2009 11:03 PM

لباس از هر صفت گوهر یکی بود
بنزدیک محقق بیشکی بود


ف

haj_amir 05-21-2009 12:00 PM

فخريا برگو دعاي دولت شاه جهان را
تا جهان باشدبه ملک شاه بدخواهي نباشد

ی

ساقي 05-21-2009 01:02 PM

یکی لحظه از او دوری نباید
کز آن دوری خرابی‌ها فزاید
تو می‌گویی که بازآیم چه باشد
تو بازآیی اگر دل در گشاید

د

haj_amir 05-21-2009 01:23 PM

دلبر آسايش ما مصلحت وقت نديد
ور نه از جانب ما دل نگراني دانست

ح

ساقي 05-21-2009 01:35 PM

حال ما بی‌آن مه زیبا مپرس
آنچ رفت از عشق او بر ما مپرس

ه

haj_amir 05-21-2009 01:55 PM

همين که ساغر زرين خور نهان گرديد
هلال عيد به دور قدح اشارت کرد

ب

ساقي 05-21-2009 02:24 PM

بر آنم کز دل و دیده شوم بیزار یک باره
چو آمد آفتاب جان نخواهم شمع و استاره

و

haj_amir 05-21-2009 02:28 PM

واي بر صحرائيان کز شهر بيرون ميرود
بي‌ترحم صيد بندي ناپشيمان قاتلي

ق

ساقي 05-21-2009 02:40 PM

قرار زندگانی آن نگارست
کز او آن بی‌قراری برقرارست

س

haj_amir 05-21-2009 02:51 PM

ساقي از مي باقي جرعه‌اي به خاک افشاند
در قلمرو ظلمت نامش آب حيوان شد

ش

ساقي 05-21-2009 02:59 PM

شراب داد خدا مر مرا تو را سرکا
چو قسمتست چه جنگست مر مرا و تو را

گ

abadani 05-21-2009 04:39 PM

گفت بر من تیغ تیز افراشتی
از چه افکندی مرا بگذاشتی
ک

ساقي 05-21-2009 04:59 PM

کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست
آنک به رقص آورد کاهل ما را کجاست


ز

دانه کولانه 05-21-2009 05:45 PM

ز دست محبوب ندانم چون كنم وز هجر رويش ديده جيحون كنم
 
ز دستم بر نمی خیزد که یک دم بی تو بنشینم
بجز رویت نمی خواهم که روی هیچ کس بینم

-----------------------------------------------------
ز دست محبوب ندانم چون كنم
وز هجر رويش ديده جيحون كنم
==============================
ز من نگارم خبر ندارد
به حال زارم نظر ندارد

خبر ندارم من از دل خود
د ل من از من خبر ندارد
================================
اینم 3 تا ز عالی .... که هر سه تاشو به آواز و تصنیف خوندن.....
همه شم خاطره انگیز و بزرگ و معروفه....

"پ"


ساقي 05-21-2009 05:56 PM

بنشسته‌ام من بر درت تا بوک برجوشد وفا
باشد که بگشایی دری گویی که برخیز اندرآ

ت

haj_amir 05-21-2009 06:43 PM

تا به نزديک‌ترين وعده‌ي وصلت برسم
از خدا مي‌طلبم عمر ابد پيوندي

ج

ساقي 05-22-2009 12:48 PM

جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست
هر حریفی کو بخسبد والله از اصحاب نیست

ح

haj_amir 05-22-2009 12:58 PM

حافظ از حشمت پرويز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه کش خسرو شيرين من است

ف

ساقي 05-22-2009 01:02 PM

فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان
لب بگشا که می‌دهد لعل لبت به مرده جان

خ

haj_amir 05-22-2009 01:07 PM

خيال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشي سلطان ابوالفوارس شد

ص

ساقي 05-22-2009 01:19 PM

صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد


گ

haj_amir 05-22-2009 01:39 PM

گفتم: ثواب خدمت او چيست خلق را
گفت: اين جهان هواي دل و آن جهان جنان

س

ساقي 05-22-2009 02:21 PM

ساقی ز شراب حق پر دار شرابی را
درده می ربانی دل​های کبابی را

ص

haj_amir 05-22-2009 03:32 PM

صنما به خاک پايت، که به کنج بيت احزان
به ضرورتم نشيند، نه به اختيار بي‌تو

ض

ساقي 05-23-2009 02:54 PM

آخه من از کجا شعر با « ض ظ ط » بيارم حاجي قبلا به آباداني عزيز هم گفتم خيلي سخته.....


ضآء فضاء الفلا عن درک ادراکه
تدرجه راقة فی نظر الا خفش

haj_amir 05-23-2009 08:19 PM

تو سختیاست که آدم مرد میشه
میخوام مرد بشین رو پای خودتون وایسین

چون نگفتی چه حرفی هم با ط هم باظ میگم

طلب از يار بجز يار نمي‌بايد کرد
حاجت از دوست بجز دوست نمي‌شايد خواست

ظلم بيداد است اما آتشي بي‌دود نيست
بي‌کسان را سوختن با ناکسان در ساختن

ب

mary.f 05-24-2009 12:15 PM

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

چ

haj_amir 05-24-2009 04:16 PM

چون بدان راضي نبودستم طلب مي‌کرده‌ام
در سفرگاه مسير و در حضرگاه مقام

ح


اکنون ساعت 05:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)