|
تنها تکیه گاهم بود ، آنکه با اولین نسیم در هم شکست ...
|
یروز را سوزاندیم برای امروز... امروزمان را گذراندیم برای فردا و فردایمان دیروزی دیگر این است بازی پوچ ما انسانها!! |
باز شب شد چقدر تنهایم گفته بودی كه شبی می آیم باز شب شد و از پنجره ام همچنان راه تو را می پایم كنج این پنجره ها شب همه شب منم و گریه و های و هایم پشت این پنجره ها تا به سحر پنجه بر پیكر شب می سایم نكند بیهوده عمر خود را پشت این پنجره می فرسایم نكند بیهوده تكرار شود قصه ی چشم به راهی هایم باز چون دیشب و شب های دگر می روم پنجره را بگشایم باز شب شد شب و از پنجره ام همچنان راه تو را می پایم... |
در زمان فتح یونان به دست خشایار شاه پادشاه یونان شهریار ایران را گفت ما برای شرف می جنگیم و شما برای ثروت خشایار گفت آری همه برای نداشته هایشان میکوشند!
|
زندگی كوتاهتر از آن است كه به خصومت بگذرد و قلب ها گرامی تر از آنند كه بشكنند آنچه از روزگار به دست می آید با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمی شود فردا خورشید طلوع خواهد كرد حتی اگر ما نباشیم {پپوله} |
يك پايان تلخ بهتر از يك تلخي بي پايان است
|
دستهایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند.
کورش کبیر |
در طوفانهای زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است
|
تاريک ترين ساعت، پيش از طلوع خورشيد فرا مي رسد. خدا وند به ندرت اينده رو به انسا نها اشکار مي کند: تنها به يک دليل : او اينده رو نشان مي دهد که فقط براي عوض شدن نوشته شده باشد. |
آب پارک الوده است
غیر قابل شرب .... {شیت شدن} |
| اکنون ساعت 12:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)