جانش غریق رحمت خود کرد تا بود
تاریخ این معامله رحمان لایموت |
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم |
افشین جان این کلمه هایی که انتخاب کردی تو شعر من نیست.
لطفا از شعر من کلمه انتخاب کن و با رنگ دیگه مشخص کن تا بدونیم کدوم کلمست.......... |
شراب ارغوانی چارهی رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود که ما را سینهی آتشفشان آتشفشانی کرد |
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد |
دل و جانیکه دربردم مناز ترکان قفقازی
به شوخی میبرند از من سیه چشمان شیرازی من آن پیرم که شیران را به بازی برنمیگیرم تو آهووش چنان شوخی که با من میکنی بازی |
شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی |
سرو بلند من که به دادم نمیرسی
دستم اگر رسد به خدا میرسانمت پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من تن نیستی که جان دهم و وارهانمت |
شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوگوار من باشی |
یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تا من به رغم شمع سر و جان فشانمت چوپان دشت عشقم و نای غزل به لب دارم غزال چشم سیه میچرانمت |
اکنون ساعت 01:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)