زیرا که ولایت چو تنی هست و درآن تن
این حاشیه شاه رگست و شریانست |
نخست پادشهی همچو او ولایت بخش |
سعدی اگر برآیدت پای به سنگ دم مزن
روز نخست گفتمت سر نبری ز کوی او |
جز نقش تو در نظر نیامد ما را |
اگر از عتاب غیرت ره عاشقان بگیری
ز سرشک عاشقانت همه رهگذر بگیرد |
همه در چشمهی مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی من مگر طالع خود در تو توانم دیدن که توام آینهی بخت غبار آگینی |
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم |
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بیغشم باور مکن که طعنهی طوفان روزگار جز در هوای زلف تو دارد مشوشم |
زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم
ناز بنياد نكن تا نكني بنيادم |
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت |
اکنون ساعت 03:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)