یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب آن فضائل |
لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران
منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با این |
نیست در کس کرم و وقت طرب میگذرد
چاره آنت که سجاده به می بفروشیم |
مقام اصلی ما گوش خرابات است
خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد |
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم ودوایی بکنیم |
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم |
ما را زخیال تو چه پروای شراب است
خم گوسرخود گیر که خمخانه خراب است |
تا چند همچو شمع زبان آوری کنی
پروانه مراد رسید ای محب خموش |
شاید ار پیک صبا از تو بیاموزد کار
زان که چالاکتر از این حرکت باد نکرد |
اکنون ساعت 11:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)