پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

مهبا 01-13-2012 01:42 AM

زندگی ام را

تنهایی برداشته

و دست هایم

بی دست هایت

هر شب هدر می روند

تی بیاور

تنهایی ام

شرّه کرده چند وقتی ست

از سر کاسه ی صبر...

amir ahmadi 01-13-2012 01:48 AM

برودت اين اتاق از حرف‌هاي تو شروع شد
آن قدر كه پرده بر خود لرزيد
و توقفي كرد باد
كه سالها سرگرداني را دوام آورده بود

از حرف‌هاي تو شروع شد
چرخش كليدي كه در سكون دستهايم صبر كرده بود
و خبرهاي پشت پنجره را
كه رفت و آمد خورشيد بر آسمان مي‌نوشت
جدي نمي گرفت

چرخي زد باد
كه از لاي تمام درزها مي‌توانست بگريزد

مهبا 01-13-2012 01:54 AM


مهربانم، ای خوب!
یاد قلبت باشد؛
یک نفر هست که این جا
بین آدم هایی، که همه سرد و غریبند با تو
تک و تنها، به تو می اندیشد
و دلش از دوری تو دلگیر است....


مهربانم، ای خوب!
یاد قلبت باشد؛
یک نفر هست که چشمش ،
به رهت دوخته بر در مانده
و شب و روز دعایش اینست؛
زیر این سقف بلند،
هر کجایی هستی،
به سلامت باشی
و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد...


مهربانم، ای خوب!
یاد قلبت باشد؛
یک نفر هست که دنیایش را،
همه هستی و رؤیایش را،
به شکوفایی احساس تو، پیوند زده
و دلش می خواهد، لحظه ها را با تو، به خدا بسپارد....


مهربانم، ای خوب!
یک نفر هست که با تو
تک و تنها، با تو
پر اندیشه و شعر است و شعور!
پر احساس و خیال است و سرور!


مهربانم، ای یار،
یاد قلبت باشد؛
یک نفر هست که با تو، به خداوند جهان نزدیک است
و به یادت، هر صبح،
گونه سبز اقاقی ها را
از ته قلب و دلش می بوسد
و دعا می کند این بار که تو
با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی
و پر از عاطفه و عشق و امید
به شب معجزه و آبی فردا برسی.

amir ahmadi 01-13-2012 02:03 AM


صبر كنيد
خط‌ هاي اين كتاب را كه دوره كنم
آن اسم بزرگ را به ياد خواهم آورد

وزشي نزديكتر از رگ گردن را تاب مي‌آورم
اين نشانه‌ها كه دو پهلو حرف مي‌زنند
بيشتر مرا گيج مي‌كنند

راه درازي تا جواب مانده است
برگ‌هاي سفيدي كه من دارم
براي امتحاني كه اين همه طول مي‌كشد
كم نمي‌آيد؟



amir ahmadi 01-13-2012 02:20 AM


آن قدر كشيده‌تر از من است
اين درخت
كه به ياد مي‌آورم
همه ي جهان نبوده ام
و نبض باد مي‌تواند
آكنده از نفس‌هاي تو باشد

چند ساله مي‌تواند باشد
كه زمين سر بر پايش گذاشته است؟
و برگ‌هايش
بركوچكي دلتنگي‌هايم مي‌وزد



amir ahmadi 01-13-2012 02:22 AM


درست پس از مرگم بود
كه با تو آشنا شدم
براي همين حرف ديوارها را باور مي‌كنم
كه همه چيز فرو خواهد ريخت
هميشه دست مخالفي هست
كه بر اشتباهي انگش بگذارد
اين كه تو مي‌توانستي
با صداي ديگري عاشقي را بخواني

حتي گوش مرا مي‌تواند
عقرب طعنه‌اي زخم كند
بي‌گاه رسيده‌ام و راه تو
مي‌تواند دور شود و
به من پشت كند

hossein 01-13-2012 09:36 AM

یك سبد پر ز ستاره با ماست
روی یك سفره احساس
كه بین من و تو پیداست
قلب من سخت اسیر احساس
عشق تو
قطره اشكی است
كه از گوشه چشمت پیداست

روح تو یك گل سرخ تنهاست


shokofe 01-13-2012 01:21 PM

تقدیم به مادرم:53:

مرو از پيشم و عمري نگرانم مگذار
يا چو رفتي به اميد دگرانم مگذار

گاه گاهي به من ازمهر،پيامي بفرست
فارغ از حال خود و جان و جهانم مگذار

بر دلم داغ غم عشق تو ايام نهاد
تو دگر داغ غم هجر،به جانم مگذار

منشين در بر غير و مبر از ياد مرا
درد ديگر به سر درد نهانم مگذار

چون دم صبح به شام سيهم خنده مزن
در کف گريه از اين بيش عنانم مگذار

جز تو چشم طمع از هر دو جهان پوشيدم
پس تو تنها دگر اي سرو روانم مگذار

حاصل من که ز هستي همه ناکامي بود
برو اي عمر و بجا نام و نشانم مگذار

دامن از دست من دلشده اي عشق مکش
در سر دوري خود تاب و توانم مگذار

پاي بر ديده گلبن بنه اي مايه ناز
مرو از پيشم و عمري نگرانم مگذار

hossein 01-14-2012 12:07 PM

چگونه بی تو سر كنم
چگونه شب سحر كنم
بدون تو چه آسمان حرام گشته بر دلم
بدون تو چه آسمان خراب گشته بر سرم
بدون تو یه ماهی بدون تنگ
بدون تو سكوت مرده ای خموش
بدون تو ستاره ای بی فروغ
بدون تو پرنده ای شكسته بال
بدون تو شبم - شبی كه ندارد او سحر
بدون تو غروب غم گرفته ام
بدون تو یه ابر تكه پاره ام
بدون تو...
نمی كنم بدون تو زندگی
بدون هیچ معطلی


رزیتا 01-14-2012 06:21 PM

دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتــر نمــی ارزد

به کوی میفروشانش به جامی بر نمی گیرد
زهی سجاده تقــوا که یک ساغر نمــی ارزد

رقیبـم سرزنشها کرد کز این بـاب رخ برتــاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی ارزد

شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلـکش است اما به ترک سر نمــی ارزد

چه آسان می نمود اول غــم دریا به بوی ســود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی ارزد

تورا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیـری غـم لشکر نمــی ارزد

چو حافظ در قناعت کوش و ز دینی دون بگذر
که یک جو منت دونان دوصد من زر نمـی ارزد


اکنون ساعت 03:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)