زندگی ام را
تنهایی برداشته و دست هایم بی دست هایت هر شب هدر می روند تی بیاور تنهایی ام شرّه کرده چند وقتی ست از سر کاسه ی صبر... |
برودت اين اتاق از حرفهاي تو شروع شد
آن قدر كه پرده بر خود لرزيد و توقفي كرد باد كه سالها سرگرداني را دوام آورده بود از حرفهاي تو شروع شد چرخش كليدي كه در سكون دستهايم صبر كرده بود و خبرهاي پشت پنجره را كه رفت و آمد خورشيد بر آسمان مينوشت جدي نمي گرفت چرخي زد باد كه از لاي تمام درزها ميتوانست بگريزد |
مهربانم، ای خوب! یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که این جا بین آدم هایی، که همه سرد و غریبند با تو تک و تنها، به تو می اندیشد و دلش از دوری تو دلگیر است.... مهربانم، ای خوب! یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که چشمش ، به رهت دوخته بر در مانده و شب و روز دعایش اینست؛ زیر این سقف بلند، هر کجایی هستی، به سلامت باشی و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد... مهربانم، ای خوب! یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که دنیایش را، همه هستی و رؤیایش را، به شکوفایی احساس تو، پیوند زده و دلش می خواهد، لحظه ها را با تو، به خدا بسپارد.... مهربانم، ای خوب! یک نفر هست که با تو تک و تنها، با تو پر اندیشه و شعر است و شعور! پر احساس و خیال است و سرور! مهربانم، ای یار، یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که با تو، به خداوند جهان نزدیک است و به یادت، هر صبح، گونه سبز اقاقی ها را از ته قلب و دلش می بوسد و دعا می کند این بار که تو با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی و پر از عاطفه و عشق و امید به شب معجزه و آبی فردا برسی. |
صبر كنيد خط هاي اين كتاب را كه دوره كنم آن اسم بزرگ را به ياد خواهم آورد وزشي نزديكتر از رگ گردن را تاب ميآورم اين نشانهها كه دو پهلو حرف ميزنند بيشتر مرا گيج ميكنند راه درازي تا جواب مانده است برگهاي سفيدي كه من دارم براي امتحاني كه اين همه طول ميكشد كم نميآيد؟ |
آن قدر كشيدهتر از من است اين درخت كه به ياد ميآورم همه ي جهان نبوده ام و نبض باد ميتواند آكنده از نفسهاي تو باشد چند ساله ميتواند باشد كه زمين سر بر پايش گذاشته است؟ و برگهايش بركوچكي دلتنگيهايم ميوزد |
درست پس از مرگم بود كه با تو آشنا شدم براي همين حرف ديوارها را باور ميكنم كه همه چيز فرو خواهد ريخت هميشه دست مخالفي هست كه بر اشتباهي انگش بگذارد اين كه تو ميتوانستي با صداي ديگري عاشقي را بخواني حتي گوش مرا ميتواند عقرب طعنهاي زخم كند بيگاه رسيدهام و راه تو ميتواند دور شود و به من پشت كند |
یك سبد پر ز ستاره با ماست
روی یك سفره احساس كه بین من و تو پیداست قلب من سخت اسیر احساس عشق تو قطره اشكی است كه از گوشه چشمت پیداست روح تو یك گل سرخ تنهاست |
تقدیم به مادرم:53: |
چگونه بی تو سر كنم
چگونه شب سحر كنم بدون تو چه آسمان حرام گشته بر دلم بدون تو چه آسمان خراب گشته بر سرم بدون تو یه ماهی بدون تنگ بدون تو سكوت مرده ای خموش بدون تو ستاره ای بی فروغ بدون تو پرنده ای شكسته بال بدون تو شبم - شبی كه ندارد او سحر بدون تو غروب غم گرفته ام بدون تو یه ابر تكه پاره ام بدون تو... نمی كنم بدون تو زندگی بدون هیچ معطلی |
دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد |
اکنون ساعت 03:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)