ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
از صبا پرس که ما را همه شب تا به سحر
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود |
دل در جهان مبند و به مستی سوال کن
از فیض جام و قصه جمشید کارگاه |
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرویم عزم تماشا چه راست |
این شعر از مولانا هست نه حافظ پس قبول نیست
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را |
از طعنه رقیب نگردد عیار من
چون زر اگر برند مرا دردهان گاز |
ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ
نسیم گلشن جان در مشام ما افتد |
در وفای عهد تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان . رندانم چو شمع |
عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز |
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت |
اکنون ساعت 01:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)