در طبع جهان اگر وفايي بودي نـوبت به تـو خود نيـامدي از دگران ساقي غم فرداي حريفان چه خوري پيش آر پياله را كه شب ميگذرد |
دامن تکاند که برخیزد و بگوید
اجرای خوب ! کف زدن حضار را می شنوی اما نتوانست خون را که دید گفت تو قاعده ی بازی را بر هم زدی آقا قرار بود فاجعه بازی شود نه بازی فاجعه قرار همیشه همین بوده باقی افسانه دروغ است |
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز ... |
ز هر كوي دويدم نديدم رويت را
كجا پيدا كنم اين يار زيبا را |
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري |
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا
|
نماز شام غريبان چو گريه آغازم
به مويه هاي غريبانه قصه پردازم |
میکوش که تا ز اهل نظر خوانندت
وز عالم راز بیخبر خوانندت گر خیر کنی فرشته خوانند ترا ور میل بشر کنی بشر خوانندت |
تو معبود مني بگزار داد از سر بگيرم
پناهم ده كه در سقف حرم منزل بگيرم |
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا |
اکنون ساعت 08:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)