پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

مهدی 09-13-2010 02:27 PM

به بیدادان بدادم داد پنهان
ولی در حق خود بیداد کردم
چو از صبرم همه فریاد کردند
چنان باشد که من فریاد کردم

ه

فرانک 09-13-2010 07:43 PM

هر چند دورم از تو که دور از تو کس مباد
لیکن امید وصل توام عن قریب هست
گ

مهدی 09-13-2010 07:48 PM

گفتم که کارم از غم عشقت به جان رسید
گفتی مرا حدیث تو باور نمی‌شود

ف

فرانک 09-13-2010 10:43 PM

فرصت شمار صحبت کز این دو راهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن
س

سالومه 09-14-2010 11:10 AM

سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشي بود در اين خانه که کاشانه بسوخت //ع

مهدی 09-14-2010 12:19 PM

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می نوش که عمریکه اجل در پی اوست
آن به که به خواب یا به مستی گذرد

فرانک 09-14-2010 02:21 PM

با چی بگم؟
حرفت کو؟
با اجازه..
سحر با باد میگفتم حدیث آرزو مندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
ن

raha_10 09-15-2010 11:23 AM

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
هر چی دوست داشتین:53:

سالومه 09-15-2010 11:31 AM

در آن ايام کز من دور شد بخت
سراسر کار من بي‌نور شد سخت
//ش

مهدی 09-15-2010 02:45 PM

شاد آمدی ای مه رو ای شادی جان شاد آ
تا بود چنین بودی تا باد چنان بادا

سالومه 09-15-2010 02:51 PM


به هر زخمي ز پاي افکند کوهي
کز آن امد خلايق را شکوهي
//ن

niyaz 09-15-2010 03:01 PM

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

ژ

مهدی 09-15-2010 03:15 PM

ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر
راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار

ظ

niyaz 09-15-2010 03:19 PM

ظیم ظیم ظیم ظیم ظیم
دام دارام ظیم ظیم ظیم
:65:
ظ نداریم اصلا !!!!!!!

niyaz 09-15-2010 03:21 PM

چقدر بده که اینجا آدم لو میره
من تازه واردم
رو پیشونیم هم حک شده او بالا:p

مهدی 09-15-2010 04:00 PM

وقتی نیومده از حروف سخت شروع میکنی همینه:d

ظلمتی کز اندرونش آب حیوان می زهد
هست آن ظلمت به نزد عقل هشیاران صیام


ل

niyaz 09-15-2010 04:12 PM

:rolleyes: عجببببببببببب
پس به تازه واردها اینجوری خوش آمد میگن؟؟؟؟/

لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است
وز پي ديدن او دادن جان کار من است

شرم از آن چشم سيه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردن او ديد و در انکار من است

مهدی 09-15-2010 04:16 PM

خوش اومدی:53::53:
ولی بهتر بود اول میرفتی تو بخش اخبار و قوانین همه بهت خوش آمد میگویند
http://p30city.net/showthread.php?t=1208
بعدشم دوباره خوش اومدی
بعدیشم حرفت کو :d


تیغ زن ای آفتاب گردن شب را به تاب
ظلمت شب‌ها ز چیست کوره خاک کدر


ب

niyaz 09-15-2010 04:26 PM

:d
حول شدم یادم رفت
ای بابا اینجا
غفلت کنی از تو صف پرت میشی بیرون:p

به حسن و خلق و وفا کس به يار ما نرسد تو را در اين سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند کسي به حسن و ملاحت به يار ما نرسد

ز

مهدی 09-15-2010 04:28 PM

زود باشد کز گریبان بقا سر برزند
هر که در سر افکند ماننده دامان صیام


س

niyaz 09-15-2010 04:31 PM

سنين عمر به هفتاد ميرسد ما را
خداي من که به فرياد ميرسد ما را

گرفتم آنکه جهاني به ياد ما بودند
دگر چه فايده از ياد ميرسد ما را

م

مهدی 09-15-2010 04:34 PM

من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم

الف

niyaz 09-15-2010 04:53 PM

:35:


افسوس که صاحب نفسي پيدا نيست
فرياد که فريادرسي پيدا نيست

ذ

مهدی 09-15-2010 05:03 PM

ذره ذره جمع گردد
وانگهی دریا شود

ث

niyaz 09-15-2010 05:05 PM

اشتباه نوشتم؟

فرانک 09-15-2010 06:23 PM

مهدی خان این چه شعریه؟
ثریا چون منیژه بر سر چاه
دو چشم من بدو چون چشم بیژن
م

niyaz 09-15-2010 08:23 PM

:21:
این شعر آقا مهدی مثل همون شعر ظیم ظیم من میمون
:21:

niyaz 09-15-2010 08:27 PM

مرا خود با تو چيزي در ميان هست
و گر نه روي زيبا در جهان هست

وجودي دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست

چ

مهدی 09-15-2010 09:17 PM

فرانک خانم به ذهنم رسید نوشتم ضرب المثل بود;)
نیاز عزیز اگه در مورد شعری مشکل هست ابتدای شعر بنویس بعد شعرت رو بگو پست جدا گانه نزن که توسط ناظرین عزیز پرپر میشه:d

چشمت خوشست و بر اثر خواب خوشترست
طعم دهانت از شکر ناب خوشترست

ب

سالومه 09-15-2010 10:43 PM

بلي، بي‌گمان اين جهان چون گياست
جز اين مردمان را گماني خطاست

ن

مهدی 09-15-2010 10:47 PM

نگارا گر مرا خواهی وگر همدرد و همراهی
مکن آه و مخور حسرت که بختم محتشم بودی

ش

سالومه 09-15-2010 10:52 PM

شب از بهر آسايش تست و روز
مه روشن و مهر گيتي فروز

//ح

مهدی 09-15-2010 11:11 PM

حناست آن که ناخن دلبند رشته‌ای
یا خون بی دلیست که دربند کشته‌ای


ه

سالومه 09-15-2010 11:17 PM

هر آن کس که جور بزرگان نبرد
نسوزد دلش بر ضعيفان خرد
گر از حاکمان سختت آيد سخن

تو بر زيردستان درشتي مکن

//س

فرانک 09-16-2010 10:02 AM

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند
گ

مهدی 09-16-2010 11:46 AM

گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است

ف

niyaz 09-16-2010 11:53 AM

فتوي پير مغان دارم و قوليست قديم
که حرام است مي آن جا که نه يار است نديم

چاک خواهم زدن اين دلق ريايي چه کنم
روح را صحبت ناجنس عذابيست اليم

ر

مهدی 09-16-2010 12:31 PM

ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
خون چون من بیکسی آسان توان بردن ز پیش

ه

niyaz 09-16-2010 12:52 PM

هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که ياد روي تو کردم جوان شدم

شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهاي همت خود کامران شدم


ج

مهدی 09-16-2010 12:56 PM

جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف
می‌سازد و باز بر زمین میزندش


س


اکنون ساعت 08:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)