سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرکز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ک |
کاروان شهيد رفت از پيش
و آن ما رفته گير و ميانديش ظ;) |
ظلم مار ی ست هر که پروردش
اژدهایی شد و فرو بردش:p ت |
تو بدین هر دو چشم خواب آلود
چه غم از چشمهای بیدارت الف |
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد ص |
صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
خوش بر سر بهانه نشستهست طاقتم د |
پستم رو چطوری پاک کنم؟
|
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا ر |
روزه چون روزت کند روشن دل و صافی روان
روز عید وصل شه را ساخته قربان صیام ح |
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمتست
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو ل |
لبیک زنان عشق ماییم
احرام گرفته در وفاییم در کوی قلندری و تجرید در کم زدن اوفتاده ماییم ن |
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد ش |
شاهدان گر دلبري زين سان کنند
زاهدان را رخنه در ايمان کنند ع |
شام شکستگان را هرگز سحر نباشد
وز روز تیره روزان تاریکتر نباشد ک |
:30:اول !!!!!!!!!!!!!!
|
کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد خ |
_:2: منو کسی نمیبینه؟
|
نیاز گرامی مشکل چیه؟
ضمن اینکه جواب پست قبلی رو هم باید بدی خطر بادیهٔ عشق تو بیش از پیشست این چه دامست که دور از تو مرا در پیشست ر |
نقل قول:
آقا مهدی هم از َش گفت بعد فرانک جون هم پست منو ندید |
:5: جواب کدوم پست؟
|
رسيدند بهرام و خسرو بهم
گشاده يکي روي و ديگر دژم نشسته جهاندار بر خنگ عاج فريدون يل بود با فر وتاج ع |
عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد
صبر بیدل کرد و بیدلدار نتوانست کرد ی |
يا ز لبت کنم طلب قيمت خون خويشتن
يا به تو واگذارم اين جسم به خون تپيده را الف |
اگر ز پستهٔ تنگ تو دم زند غنچه
نسیم باد صبا در دمش دهن بدرد ب |
امروز خودمو معرفی کردم بهم ستاره دادن :d
دیگه چطوری ستاره هام زیاد میشه؟;) ---------------------------------------------- بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت و اندر آن برگ و نوا خوش نالههاي زار داشت ت |
اینو نگاه کن
http://p30city.net/showthread.php?t=12854 **** ترک من خاقان نگر در حلقه عشاق او ماه من خورشید بین در سایهٔ بغطاق او ر |
ممنون از لینک
من میرم شب به خیر |
روز هجران و شب فرقت يار آخر شد
زدم اين فال و گذشت اختر و کار آخر شد خ |
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست ن |
نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود
با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود ب |
برو اي گداي مسکين در خانهي علي زن
که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را //ح |
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند ب |
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو
ستاره ميشمرم تا که شب چه زايد باز //ص |
صد پرده شبی فلک ز من بردارد
تا روز چو شب زپرده بیرون آرد ار دست شب و روز به شب بگریزد هر کس که چو روز من شبی بگذارد ر |
رونق عهد شباب است دگر بستان را
ميرسد مژده گل بلبل خوش الحان را ج |
جان یک نفس از درد تو میناساید
وز دل نفسی بیتو همی برناید یکبار دگر وصل تو درمیباید وانگه پس از آن اگر نمانم شاید و |
وقت طرب خوش يافتم آن دلبر طناز را
ساقي بيار آن جام مي مطرب بزن آن ساز را امشب که بزم عارفان از شمع رويت روشنست آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را ف |
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم ن |
دیگه لینک نداری آقا مهدی؟:d
نه پشت پاي بر انديشه ميتوانم زد نه اين درخت غم از ريشه ميتوانم زد پ |
لینک چی میخواهی ماشالله کلی مطلب تو سایت هست |
اکنون ساعت 10:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)