پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

saniz 05-19-2010 07:17 PM

در گوش دلم گفت فلک پنهانی حکمی که قضا بود ز من می دانی ؟ در گردش خود اگر مرا دست بدی خود را برهاندمی ز سرگردانی

آیلین 05-19-2010 07:26 PM

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُندکسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند

topic_sun 05-19-2010 07:44 PM

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفا دار چه کرد

Omid7 05-20-2010 03:01 PM

دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم
این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا

peleshk 05-20-2010 04:12 PM

از این پس درد بر دردم میفزای ...... به سوی وصل یارم راه بنمای

دل ریشم از غم جدا کن ....... به فضل خویشتن کامش روا کن

Omid7 05-20-2010 04:14 PM

نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟
به من که سوختم از داغ مهربانی خویش
فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟

topic_sun 05-20-2010 06:01 PM

دلی کو عاشق رویت نباشد
همیشه غرقه در خون جگر باد

Omid7 05-20-2010 08:10 PM

در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم

natanaeil 05-20-2010 11:10 PM

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

sayeh96 05-20-2010 11:33 PM

در منزل غم فکنده مفرش مائیم
وز آب دو چشم دل پرآتش مائیم
عالم چو ستم کند ستمکش مائیم
دست خوش روزگار ناخوش مائیم

parisun 05-20-2010 11:46 PM

میان عاشق ومعشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

topic_sun 05-21-2010 08:56 AM

زمان خوشدلی دریاب و دریاب
که دایم در صدف گوهر نباشد

Omid7 05-21-2010 09:12 AM

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

topic_sun 05-21-2010 10:03 AM

در کوچه های گیج از آوازهای گنگ
لکنت،زبان پنجره ها را گرفته است

raha_10 05-22-2010 07:53 AM

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس می نپسندم که به جای تو بود

peleshk 05-22-2010 01:14 PM

دل خود ز بد عهدي آزاد کن...............وزين خوبتر شاه را ياد کن

Setare 05-22-2010 01:25 PM

نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن

Omid7 05-22-2010 05:02 PM

ندارم به جز دل مکانی برایت
اگر عیب این خانه تنگی نباشد...

آیلین 05-22-2010 05:05 PM

دور یا نزدیک راهش می توانی خواند هرچه را آغاز و پایانی است

topic_sun 05-22-2010 09:04 PM

تا که مگر جرعه فشاند لب جانان بر من
سالها شد که منم بر در میخانه مقیم

natanaeil 05-22-2010 11:00 PM

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

Setare 05-22-2010 11:40 PM

نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقي شيوه رندان بلاكش باشد

natanaeil 05-22-2010 11:45 PM

دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
دمی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

Omid7 05-23-2010 01:32 AM

ياري كه داد بر باد آرام و طاقتم را
اي واي اگر نداند قدر محبتم را

peleshk 05-23-2010 09:37 AM

از درگه هر کس طلب چاره نمودم
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود!


raha_10 05-23-2010 03:20 PM

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس

Omid7 05-23-2010 03:48 PM

سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي
دل ز تنهايي به جان امد خدا را همدمي

raha_10 05-23-2010 03:55 PM

یار با ما بی وفایی میکند
بوته ها را او هوایی میکند

peleshk 05-23-2010 04:30 PM

در دولت به رخم بگشادی....................تاج عزت به سرم بنهادی
حد من نیست ثنایت گفتن..................گوهر شکر عطایت سفتن

topic_sun 05-23-2010 05:43 PM

نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد

Omid7 05-23-2010 07:52 PM

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نيكي به جاي ياران فرصت شمار يارا

natanaeil 05-23-2010 08:02 PM

از دل تنگ گنه کار بر آرم آهی
کاتش اندر گنه آدم و حوا فکند

Omid7 05-23-2010 08:19 PM

دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم

natanaeil 05-23-2010 08:22 PM

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

Setare 05-23-2010 08:29 PM

نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله بر آید...

Omid7 05-23-2010 09:42 PM

در سرای دل بهشت آرزویی یافتم
بر جگر داغی ز عشق لاله رویی یافتم
عمری از سنگ حوادث سوده گشتم چون غبار
تا به امداد نسیمی ره به کویی یافتم

natanaeil 05-23-2010 09:47 PM

من حاصل عمر خود تدارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم

Omid7 05-23-2010 10:41 PM

من دگر میل به صحرا و تماشا نکنم
که گلی همچو رخ تو به همه بستان نیست

آیلین 05-23-2010 10:51 PM

تنها يكي به قلّه تاريخ مي‌رسد
هر مرد پا شكسته كه تيمور لنگ نيست

Omid7 05-23-2010 11:43 PM

تا خار غم عشقت آويخته در دامن
كوته نظري باشد رفتن به گلستان ها


اکنون ساعت 11:36 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)