پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   یغما گلرویی (http://p30city.net/showthread.php?t=3339)

SonBol 04-27-2008 06:17 PM

صفر خان

مادربزرگ‚‌ یادش بخیر! تو باغچه مون برنو می کاشت
هیچکدوم از بچه هاش رو پای کوها دوس نداشت
از روزی که پدربزرگ ‚ یاغی شد زدش به کوه
مادربزرگ خنده هاش رو اونور اینه جا گذاشت
صفر خان ! برنو رو بردار ! هنوز شب گردنه بنده
هنوز قداره ی سایه ‚ مسیر نور رو می بنده
صفر خان ! برنو رو بردار ! فقط تو مرد بیداری
تویی که از خم و پیچ تن کوها خبر داری
صفرخان !‌ برنو رو بردار !‌ سوار اسب ابلق شو
جدا از حیله ی قوم خبرچین دهن لق شو
پیچ سیاه گردنه ‚ ممنتظر مرگ منه
اما طنین این صدا ‚ طلسم راه رو می شکنه
تو این چشای بی فروغ ‚ نشونی از جرقه نیس
غلام سایه ها شدن ‚ قوم امان نامه نویس
صفر خان !‌ بختک زنجیر ‚ هنوز رو گرده ها مونه
دوباره برنو رو بردار تا گرگا رو بتازونه
نذار این گردنه بندم مثه رستم مقدس شه
نذار که لونه ی سیمرغ نصیب نسل کرکس شه
جلودار رهایی شو ! تو این کوها تویی سردار
شبو از قصه بیرون کن ! صفر خان برنو رو بردار
پیچ سیاه گردنه ‚ ممنتظر مرگ منه
اما طنین این صدا ‚ طلسم راه رو می شکنه
تو این چشای بی فروغ ‚ نشونی از جرقه نیس
غلام سایه ها شدن ‚ قوم امان نامه نویس

SonBol 04-27-2008 06:17 PM

دوچرخه سه تفنگی

دفتر سفید کاهی ! جعبه ی مداد رنگی
فصل ناب قد کشیدن ‚ توی اون خونه کلنگی
پشه بند پر ستاره ‚ خوابا رویای دوباره
ظهر تابستون تهران ‚ یه دوچرخه سه تفنگی
کم امیر قصه بودم ‚ تو پریزاد ترانه
اسب ما همون دوچرخه ‚ بوسه هامومن محرمانه
ترک زین اون دوچرخه ‚ تو نشسته بودی ‚ اون روز
تک چراغ کوچه مون رو تو شکسته بودی اون روز
نفست پشت سرم بود ! دستای تو روی شونه م
موهات رو با سنجاقای نقره بسته بودی اون روز
کم امیر قصه بودم ‚ تو پریزاد ترانه
اسب ما همون دوچرخه ‚ بوسه هامومن محرمانه
بگو اون اسب قشنگ رو به کدوم گریه فروختیم ؟
تو حریق زشت تقویم ‚ از کدوم زبانه سوختیم ؟
اشتباه ما کجا بود ؟ ما کدون چاه رو ندیدیم ؟
به کدوم کرباس کهنه ‚ پولکای رنگی دوختیم ؟
کم امیر قصه بودم ‚ تو پریزاد ترانه
اسب ما همون دوچرخه ‚ بوسه هامومن محرمانه

SonBol 04-27-2008 06:18 PM

کوچه های یوسف آباد
عشق اول ‚ وعده ی پنهونی اونور شمشاد
اولین باری که چشمام توی چشمای تو افتاد
کوچه های بی چراغ شبای همیشه روشن
با سحر پرسه زدن تو کوچه های یوسف آباد
دره گرگی سینما ‚‌ پارک شفق ‚ ایستگاه اول
اسم کوچه هاش داره یادم میاد
میدون کلانتری ‚ سر دوراهی ‚ پیچ آخر
دل من باز اون خیابون رو می خواد
اون خیابون ‚ اون خیابون همه ی دار و ندار این صداس
این ترانه خون هنوزم عاشق پرسه زدن تو کوچه هاس
دیگه هیچی نمی خوام جز یه گلو برای فریاد
یه ترانه که برام پل بزنه تا یوسف آباد
دیگه هیچی نمی خوام به جز صدای خیس بارون
تا بازم با خاطراتم راه برم تو اون خیابون
دره گرگی سینما ‚‌ پارک شفق ‚ ایستگاه اول
اسم کوچه هاش داره یادم میاد
میدون کلانتری ‚ سر دوراهی ‚ پیچ آخر
دل من باز اون خیابون رو می خواد
اون خیابون ‚ اون خیابون همه ی دار و ندار این صداس
این ترانه خون هنوزم عاشق پرسه زدن تو کوچه هاس

SonBol 04-27-2008 06:18 PM

آش همون ‚ کاسه همون

سیصد حریف سه نشد ! آش همون کاسه همون
زندونا مدرسه نشد !‌ آش همون کاسه همون
بغض زمستون نشکست ! آش همون کاسه همون
بهار به اینجا پل نبست ! آش همون کاسه همون
شب به ستاره نرسید ! آش همون کاسه همون
سیاهی پاپس نکشید ! آش همون کاسه همون
باغچه ی خونه های ما
دوباره مسلخ گله
باز تو مشام واژه ها
بوی کباب بلبله
دوباره قد کشدین ‚ تو شهر قصه سخته
سایه ی تیشه بازم ‚ رو شونه ی درخته
آهای ! آهای درختا ! تیشه ها ریشه دارن
یه جای این جنایت ‚ دخل هم رو میارن
شب به ستاره نرسید ! آش همون کاسه همون
سیاهی پا پس نکشید ! آش همون کاسه همون
باغچه ی خونه های ما
دوباره مسلخ گله
باز تو مشام واژه ها
بوی کباب بلبله

SonBol 04-27-2008 06:19 PM

ایران ‚ ایران

ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران !‌ غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! مهد دلیران !‌ مهد دلیران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! ای دیار بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! تکرار زمستانها
ایران! ایران! ایران! ایران!تکرار زمستانها
ایران! ایران! ایران! ایران!تاریخ شب یلدا !‌ تاریخ شب یلدا
ایران! ایران! ایران! ایران! تکرار زمستانها ! تاریخ شب یلدا
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران !‌ غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! مهد دلیران !‌ مهد دلیران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! ای دیار بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! ای گستره پرپر !‌ ای گستره ی پرپر
ایران! ایران! ایران! ای گستره پرپر
از نیزه ی چنگیز‚ از خنجر اسکندر
از نیزه ی چنگیز از خنجر اسکندر
سردار تو بردار و گمنام نام آور ! گمنام نام آور
ایرانم ! ایران !‌ گمنام تو نام آور
یاران تو بیدار و سرسلسله ات بی سر
یاران تو بیدار و سر سلسله ات بی سر
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران !‌ غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! مهد دلیران !‌ مهد دلیران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! ای دیار بیداران غرقه در خون یاران
در بند زمستانی ! همرنگ بهارانی
در بند زمستانی !‌ همرنگ بهارانی
بعد از شب ویرانی ‚ همواره تو می مانی ! همواره تو می مانی
همرنگ بهارانی ‚ هموارخ تو می مانی ! همواره تو می مانی
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران !‌ غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! مهد دلیران !‌ مهد دلیران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! ای دیار بیداران غرقه در خون یاران
یاران دلیرت را بر بستر خون دیدی! بر بستر خون دیدی
ایران ! ایران !‌ایران ! بر بستر خون دیدی
از حادثه بگذشتی ! از حیله نترسیدی
از حادثه بگذشتی ! از حیله نترسیدی
دراین شب یلدایی ‚ بر قله خورشیدی! بر قله خورشیدی
ایران !‌ایران ! ایران ! بر قله ی خورشیدی
آرامش طوفانی ! تو وارث امیدی
آرامش طوفانی !‌ تو وارث امیدی
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران !‌ غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران! سرزمین بیداران غرقه در خون یاران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! مهد دلیران !‌ مهد دلیران
ایران! ایران! ایران! ایران!ایران! ایران! ای دیار بیداران غرقه در خون یاران

SonBol 04-27-2008 06:19 PM

مثل هنوز

نگا کن ! رو سیم گیتار تار تنیده عنکبوته
اولین حرف ترانه ‚ آخرین حرف سکوته
نگا کن ! ما رو نگا کن !‌ توی اینه ی ترانه
که چه بی ستاره موندیم توی این فصل شبانه
صورت ما رو نگا کن !‌ زیر ماسک بی صدایی
بی بی روشن آواز ! تویی که صدای مایی
تو هنوز مثل هنوزی
هنوزم وارث روزی
توی نایابی آواز
تو صدای سایه سوزی
نگا کن !‌ من رو نگا کن ! منکه لبریز حضورم
توی این گود سیاهی مثل فواره ی نورم
زیر این گنبد بی ساز ‚ تو ترانه رو بیاغاز
با تو میشه بال و پر زد ‚ تا نوک قله آواز
هنوزم میشه صدات رو سقف این حادثه ها کرد
میشه با زمزمه ی تو صد تا کوه رو جابه جا کرد
تو هنوز مثل هنوزی
هنوزم وارث روزی
توی نایابی آواز
تو صدای سایه سوزی

SonBol 04-27-2008 06:19 PM

ترجمه ی چشمای تو

چه ضیافت غریبی
من و گیتار و ترانه
جای تو : یه جای خالی
شعر من شعر شبانه
هرم خورشیدی چشمات
من رو آب کرد تموم کرد
لحظه ی ناب پریدن
با یه دیوار رو به روم کرد
گوش بده !‌ ترانه هام ترجمه ی چشمای توست
تو تموم قصه هام همیشه جای پای توست
تو ضیافت سکوتم
تو اگه قدم بذاری
می بینی از تو شکستم
اما تو خبر نداری
بی تو از زمزمه دورم
بی تو از ترانه عاری
زخم تو : زخم همیشه
اینه تنها یادگاری
گوش بده !‌ ترانه هام ترجمه ی چشمای توست
تو تموم قصه هام همیشه جای پای توست

SonBol 04-27-2008 06:20 PM

نرده های سرخ


توی پایتخت گریه ‚ یه خیابون بلنده
که تو آسمون سربی ش پر نمی زنده پرنده
نرده های این خیابون رنگ برگای درخته
گفتن تمام حرفا تو ترانه خیلی سخته
نرده های این خیابون حالا رنگ خون گرفته
حضرت اجل دوباره از یه عده جون گرفته
دوباره دستای ظلمت ساقه ها رو قیچی کرده
فصل تابستنون امسال ‚ مثل زمهریر سرده
چشمای ما رو رنگ کن !‌ با توام ای نقاش باشی
تا نیققو نرده های سرخ ‚ سبز دروغی می پاشی ؟
با رنگای دروغکی ننگ سیاه پک نمی شه
با گریه های الکی چشم تو نمنک نمیشه
ساقه ی رنگین کمون و سر زدن با داس کینه
و قد نکش !‌ نهال رویا !‌ حکم تاریکی همینه
میگه رو به بی صدایی داد زدن فایده نداره
احتمال زنده موندن همیشه یک به هزاره
عاشقا که راه عشق رو راه باریکی نخواستن
اون خیابون بلند رو توی تاریکی نخواستن
از پل خطر گذشتن ‚ قرق رو شکستن آسون
تا به رنگ خون بمونه ‚ نرده های او خیابون
چشمای ما رو رنگ کن !‌ با توام ای نقاش باشی
تا نیققو نرده های سرخ ‚ سبز دروغی می پاشی ؟
با رنگای دروغکی ننگ سیاه پک نمی شه
با گریه های الکی چشم تو نمنک نمیشه

SonBol 04-27-2008 06:20 PM

صبحانه ی نور

سایه ‚ به سر سپردگان ‚ هدیه ‚ نقاب می دهد
جامه ی این شب زدگان ‚ عطر گلاب می دهد
چه سایه گاه سکنی ! دختر خورشید کجاست ؟
پرسش ساده ی مرا ‚ دشنه جواب می دهد
عزیز سر داده به دار ! در این حصار بی مدار
خیال تو به شعر من ‚ واژه ی ناب می دهد
ساعت خواب رفته را ‚تو زنده کن!‌ بیا ! بیا
که بودنت به عقربه حس شتاب می دهد
داغ گلوله را ببین بر تن نازنین ترین
ببین که رقص مرگ را چه پیچ و تاب می دهد
ببار بر کویر من ! بر این عطش زار سخن
نهال تشنه ی مرا ‚ اشک تو آب می دهد
ای از سپیده آمده ! در این حراج عربده
خلوت تو به چشم من ‚ فرصت خواب می دهد
همنفس ترانه شو !‌ شعله بکش ! زبانه شو
عزیز دل !‌ سکوت تو مرا عذاب می دهد
بگو که با منی هنوز ‚ در این شب ستاره سوز
که بی تو صبحانه ی نور ‚ طعم سراب می دهد

SonBol 04-27-2008 06:20 PM

استکان آخر چای ؟


کاش می شد یادم بره کوچه های آشتی کنون
صدای قشنگ زنگ دوم نامه رسون
ش می شد یادم بره اون همه لحظه های ناب
اون تبسم صمیمی رو لب عکس تو قاب
کاش می شد یادم بره جای تو اینجا خالیه
نفست هم نفسم نیست ‚ بودنت خیالیه
کاش می شد اما نمیشه ‚ تو همیشه با منی
مثل یه زخم مقدس من رو آتیش می زنی
اونور این استکان ‚ بازم کنارمی ‚ عزیز
استکان بعدی رو با دستای خودت بریز
بی تو دورم از خودم ‚ رو صورتم ماسک منه
من من بی تو فقط گاهی به من سر می زنه
گفتی : بر می گردم و چه دلنشین بود این دروغ
رفتی و تنها شدم میون این شهر شلوغ
بی تو تو سفره ی من چیک چیک استکان نموند
بی تو هیچ رهگذری تو کوچه مون غزل نخوند
خودت رو نشون بده تنها برای یک نفس
پای این سفره بشین یه استکان همین و بس
اونور این استکان ‚ بازم کنارمی ‚ عزیز
استکان بعدی رو با دستای خودت بریز


اکنون ساعت 06:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)