در غريبي و فراق و غم دل پير شدم
ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر آهان پس اسم واقعیته فکر کدم اسم هنریته |
روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است نه ديگه من که هنرمند نيستم.... |
تو که کيميافروشي نظري به قلب ما کن
که بضاعتي نداريم و فکندهايم دامي |
یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است |
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين
کس واقف ما نيست که از ديده چهها رفت |
تو را من در سرای عشق دیدم
به کویت جای پای عشق دیدم همه بیگانه اند با عشق اما تو را من آشنای عشق دیدم |
منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان
وگر ايشان نستانند رواني به من آر |
روز در كسب هنر كوش كه مي خوردن روز
دل چون آينه در زنگ ظلام اندازد |
در غريبي و فراق و غم دل پير شدم
ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر |
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را |
اکنون ساعت 08:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)